از زائرمحمد تا یارمحمد( یادداشتی به بهانه حواشی سریال وارش)
گیل خبر/ کمیل فتاحی اخیرا پخش سریال وارش به کارگردانی احمد کاوری از شبکه سه سیما آغاز شد که به رخدادهای فرهنگی, اجتماعی و سیاسی دهه 30 در شمال کشور می پردازد و داستان آن تا برهه جنگ ایران و عراق ادامه دارد. وارش پس از پخش چهار قسمت, به دلیل آنچه اهانت به شخصیت مردم گیلان عنوان شد, اعتراض گسترده مردم و رسانه های گیلان و تجمع صدها نفر جنب صدا و سیمای مرکز استان را به همراه داشت که خواهان عذرخواهی سازندگان سریال شدند. جابر قاسمعلی نویسنده سریال وارش, با وجود اصالت شمالی و سابقه فعالیت حرفه ای در انجمن فیلمنامه نویسان ایران, در چند قسمت نخست سریال نشان داد نتوانسته درک جامع و مستدلی از تاریخ یکصد سال اخیر گیلان و شخصیت پردازی منطقی و ارتباط متعادلی میان کاراکترهای قصه ایجاد کند, احمد کاوری هم بعنوان کارگردان علیرغم کلیشه ی عامی که سریال بخاطر لوکیشن های جذاب شمال و تقابل قهرمان و ضد قهرمان در بستر تاریخی از آن بهره می برد, اما نتوانسته سریالی با عیار در چشم باد که جزو آثار تاریخی شاخص تلویزیون است, بسازد. داستان سریال وارش با مهاجرت یارمحمد سیستانی به گیلان آغاز می شود و به گونه ای اغراق آمیز قهرمان قصه بعنوان کارگری عدالتخواه, در بستر جغرافیایی نشان داده می شود که در آن تمام کارگران گیلک (صیادان پره) غیر منفعل و در اطاعت و تسلیم محض حکومت به سر می برند, جز میر ولی رفیق یارمحمد که او هم اصالت سیستانی دارد و بخاطر درگیری با مامور ژاندارمری از سیستان به گیلان فرار کرده و تشکیل خانواده داده است. قسمت هایی از داستان وارش و خصوصیات یارمحمد سیستانی, از کاراکتر زائرمحمد تنگستانی در فیلم ماندگار تنگسیر اثر امیر نادری تاثیر گرفته که نقش آن را بهروز وثوق ایفا می کند. در تنگسیر هم درون مایه داستان از قیام علیه نظام طبقاتی و ظلم نشات می گیرد و زائرمحمد پرتره ای از قهرمان اقوام جنوبی ایرانی را نمایش می دهد, چنانکه سریال وارش هم می کوشد در جغرافیای شمالی ایران و کنار دریا و جنگل, قهرمانی بلوچ را بصورت کلوزآپ پیش روی مخاطب ترسیم کند. برخی جنبه های کلی سریال بعنوان مثال در طراحی لباس صیادان که شبیه گروه سرود است, سواحلی که با وجود سنگ های بزرگ کوهستانی, مطابق ویژگی سواحل گیلان در سالهای دور نیست, و برخی جزئیات تاریخی قصه که یا انطباقی با زمان وقوع داستان ندارد و یا به تحقیق مورد توجه قرار نگرفته! بعنوان مثال بی توجهی به وجود نظام ارباب رعیتی در روابط میان روستائیان دهه 30 گیلان. اما آنچه بعنوان مهمترین چالش منجر به اعتراض مخاطبین گیلانی این سریال شد, خلق درام تاریخی با اتکا به قهرمانی است که در عدالتخواهی و جوانمردی الگویی تمام عیار و در قیاس با دیگر روستائیان کاراکتری بی نقص و منحصر به فرد دارد, اما در مقابل جامعه ی میزبان یارمحمد سیستانی یعنی روستاییان گیلان به گونه ای نمایش داده شده اند که فاقد عمق شخصیت و در موجودیت اجتماعی خود ساده لوح, مطیع و فرمانبردار هستند! در نتیجه ی بخاطر شخصیت پردازی نا متعادل سریال, نزد مخاطبین تصور اهانت به هویت گیلکان شکل گرفت و این پرسش جدی که در برهه زمانی وقوع داستان فیلم یعنی حوالی سال 1335 که سه دهه از زمان نهضت جنگل می گذرد, چرا دامنه و تاثیرات اجتماعی قیام میرزا کوچک خان در داستان فیلم ناپیداست و با وجودیکه قیام جنگل توانسته بود توجه حکومت مرکزی ایران, دولت های مهاجم انگلیس و روس و تمام کشور را به گیلان معطوف کند! چرا در داستان وارش نه تنها رد و نشانی از آن پیشینه ی آزادیخواهی در رفتار و سلوک مردم گیلان دیده نمی شود, بلکه تصویر صیادان پره و روستائیان گیلانی به گونه ای با کنش های سطحی و لودگی و فاقد کمترین کنش عدالتخواهی نشان داده شده و گویی در میان مردمان این دیار هیچ سبقه و ریشه مبارزاتی وجود ندارد که ناچارند مورد سوءاستفاده دارودسته تراب قرار گرفته تا اینکه در نهایت با ورود یارمحمد زمینه ی ظهور قهرمانی از خطه سیستان بعنوان تنها کسی که عورضه عرض اندام مقابل ظلم حاکم بر گیلان را دارد فراهم شود! با وجود اینکه به شخصه معتقدم اعتراض مردم گیلان نتیجه ی فهم درست خطایی بود که سریال بخاطر ناآگاهی سازندگانش بوجود آورد, اما بیان دو نکته هم ضروری است, اول اینکه دنیای هنر گستره ای بی کران است که خالق اثر می تواند به واسطه ذوق و سلیقه خود جهان ذهنی دلخواهش را ترسیم و پیش روی مخاطب قرار دهد, به شرطی که خلاقیت و تخیل واقعیات تاریخی را مخدوش نکرده و هرج و مرج باورهای اجتماعی را به همرا نیاورد! دوم اینکه این درجه از حساسیت جامعه در مواجه با ضعف های یک پروژه ضعیف تلویزیونی, مختص سریال هایی همچون سرزمین مادری و وارش نیست, و طی قرن ها خصوصیاتی میان اقوام ایرانی نهادینه شده و مردمان این دیار طی تاریخ تحقیرها یا تجاربی را از سر گذرانده اند که گاه در مواجه با تعبیر آثار هنری, روایت های تاریخی, تفسیر مسائل دینی و موضوعاتی از این دست بصورت رفتارهای دفاعی, متعصبانه و یا اعتراضی واکنش نشان می دهند. گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.