بازی جبهه پایداری با مهره های سنتی اصولگرا
۱۳۹۳/۱۰/۱۴ ۰۵:۴۳ چاپ
گیل خبر / مصطفی داننده - « دشمن مشترک» مسئله ای که باعث شده است این روزها تمام جریان های منتسب به اصولگرایی دم از وحدت سیاسی بزنند و بگویند که رسیدن به وحدت تنها راه حل نشاندن شاهین خوشبختی بر شانه های جریان راست ایران است. از موتلفه های سنتی تا تندروهای جبهه پایداری دم از وحدت می زنند و خواستار حضور تمام اصول گرایان زیر یک چتر هستند. اصول گرایان قبل از خرداد 92 و در انتخابات مجلس های هفتم، هشتم و نهم تقریبا با رقابت با یکدیگر پرداختند و گفتمان های مختلف اصول گرایی سعی کردند فاتح کرسی های سبز پارلمان شوند. اما ظهور گفتمان اعتدال که اتفاقا نزدیک به جریان چپ ایران یا همان اصلاح طلبان است باعث شده تا اصول گرایان بعد از گذشت 12 سال رقابت درون گروهی به فکر احیای واژه« وحدت» در میان خود باشند. ورود حسن روحانی به قوه مجریه و تنفس تازه اصلاح طلبان باعث شد تا اصول گرایان احساس کنند که اگر استراتژی مشخصی را برای انتخابات مجلس دهم نداشته باشند، به راحتی پارلمان را نیز به رقیب خود واگذار می کنند و همچون دوران اصلاحات و ریاست جمهوری 8 ساله خاتمی، شاهد از دست رفتن دو قوه مجریه و مقننه خواهند بود. جریان راست ایران برای این کار تصمیم گرفت اتحادی با حضور تمام جریان های سیاسی را در دستور کار قرار دهد. اتحادی که در آن هم آیت الله مصباح یزدی حضور دارد هم آیت الله موحدی کرمانی هم رسایی و کوچک زاده و هم نبی حبیبی و بادامچیان. سیدرضا تقوی از تئورسین های اصلی این اتحاد همگانی اعتقاد دارد که :« اصولگرایان باید شعار همه با هم را به جای همه با من سر دهند و هر نیروی اصولگرایی را نیروی خود بدانیم و من از روند کار همگرایی آینده خوبی برای اصولگرایی می بینم.» حداد عادل دیگر چهره شناخته شده این جریان سیاسی که در مجلس هفتم ریاست پارلمان اصول گرایان را نیز بر عهده داشت نیز معتقد است که «مجلس آینده باید مجلس اصولگرا باشد. رقبای ما طعم شیرین پیروزی را در اثر وحدت چشیده اند، آیا ما هم طعم تلخ شکست را در اثر تفرقه چشیده ایم؟» این سخنان نشان می دهد که اصول گرایان وحدت را در دستور کار خود قرار داده اند و برای رسیدن به مجلس دهم حاضرند با تندروترین افراد اصول گرا پشت میز بنشینند و دست وحدت به یکدیگر بدهند و به دشمن مشترک فکر کنند. همین ترس بزرگ باعث شده است که محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در سخنانی بی سابقه بگوید:« اصول گرایان راهی به جز وحدت و ائتلاف ندارند. شخصیتی مانند آیت الله مصباح می تواند محور و چتر قرار بگیرد.» شاید برای بسیاری از اصول گرایان از جمله اعضای حزب موتلفه تصور رهبری آیت الله مصباح بر جریان اصول گرایی یک فرض محال بود امابا ورق خوردن صفحه ای تازه از صحنه سیاسی کشور، مسیر تازه ای پیش روی پای اصول گرایان گشوده شد. از دست دادن قوه مجریه، درگذشت دو زعیم بزرگ این جریان یعنی آیت الله مهدوی کنی و حبیب الله عسگراولادی، حاشیه نشینی ناطق نوری و سکوت عجیب آیت الله یزدی در قم، باعث شده است تا جریان راست ایران برای بقا در فضای سیاسی ایران دست خود را به سمت آیت الله مصباح یزدی، رئیس موسسه امام خمینی و رهبر معنوی جبهه پایداری دراز کنند. اصول گرایان تصمیم گرفته اند برای فرار از شکست به بازگشتی به اصل « شیخوخیت» داشته باشند و ریش سفیدی و رهبری فردی را در دستور کار خود قرار دهند. آنها در سال های نه چندان دور تمام کارهای خود را بر اساس اصل ریش سفیدی انجام می دانند. جریان راست آن روزهای ایران برای تمام فعالیت های سیاسی خود به سراغ نیروهای شناخته شده انقلاب می رفتند و گاهی نظر آیت الله مهدوی کنی را حجت قرار می دادند و گاهی به نظر سیاسی هاشمی رفسنجانی عمل می کردند. حاصل این پایبندی به شیخوخیت ارائه لیست های واحد برای مجالس مختلف ایران بود. با ظهور احمدی نژاد و جریان های نو ظهور اصول گرایی این اصل مهم نیز رنگ باخت و در جریان اصول گرایی هرکسی ساز خود را زد. ظهور گفتمان تازه در جمهوری اسلامی ایران باعث شد تا اصول گرایان به دنبال احیای استراتژی قدیمی خود برای انتخابات مجلس دهم باشند اما با یک تفاوت بزرگ! اینبار تندور ترین نیروهای سیاسی ایران مورد مشورت جریان راست سنتی قرار گرفته است. مصباح یزدی را بسیاری از تندروترین و رادیکال ترین روحانی ایران می دانند که چندان اهمیتی برای رای مردم قائل نیست و اجتهادهای سیاسی خود را بردیگر نظرات سیاسی ترجیح می دهد. اصول گرایان بنا بر تئوری دشمن مشترک که همان جریان اصلاحات در لباس اعتدال است، تصمیم گرفتند به سمت دشمن شماره یک این جریان سیاسی بروند تا از طریق آن فتح الفتوح مجلس دهم را رقم بزنند. جریان راست تصمیم گرفته است که به هرشکل ممکن به برتری سیاسی دست پیدا کند و چندان برایش مهم نیست که فردای پیروزی چه اتفاقی خواهد افتاد و همانطور که حداد عادل گفت: مجلس آینده باید مجلس اصول گرا باشد. حالا چندان فرقی نمی کند که رئیس این مجلس علی لاریجانی باشد، یا حداد عادل و یا حتی سعید جلیلی! اصول گرایان به سرعت روزهایی که به همین بهانه دشمن مشترک، پشت احمدی نژاد ایستادند تا موسوی رئیس جمهور نشود را فراموش کرده اند. بسیاری از آنها بعد از فروکش کردن حوادث 88 و دیدن رفتار محمود احمدی نژاد اعلام کردند که از رای دادن به او پشیمان هستند. حالا بعد از گذشت 5 سال از آن ماجرا بازهم می خواهند داستان احمدی نژاد را تکرار کنند. جبهه پایداری و آیت الله مصباح یزدی قطعا پیروز این بازی تازه اصول گرایان هستند. آنها به راحتی و بدون دادن هیچ امتیازی رهبری اصول گرایان که دیروز پنجه در پنجه هم داشتند را در اختیار گرفته اند و می توانند پیروزی احتمالی را به نام خود و شکست را نیز به نام راست های سنتی بزنند و از پایان عمر آنها در فضای سیاسی آنها سخن بگویند. اصول گرایان برای فرار از پیوند با جریان رقیب در کشور راهی به جز پیوند با جریان تندرو خود پیدا نکرده اند حتی محمدرضا باهنر، چهره معتدل این جریان سیاسی معتقد است که ائتلاف اصول گرایان مهم تر از ائتلاف با اصلاح طلبان است. با نگاهی به زمین بازی اصول گرایان برای انتخابات مجلس دهم به نظر می رسد که زمین بازی توسط راست های سنتی مانند رضا تقوی چیده شده است اما این جبهه پایداری است که مهره های بازی را جابه جا می کند. /نامه نیوز
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code