گفت و گو با سه مسافر مبارزه با اعتیاد در گیلان؛
۱۳۹۸/۰۴/۰۹ ۱۸:۱۴ چاپ
هیچ ترسی نداریم که تجربیات گذشته خودمان را بگوئیم
گیل خبر/ سامان بدر: وقتی پای صحبت آن ها مینشینیم ابتدا فکر می کنیم احتمالا روان شناسانی هستند که برای درمان مشکل دیگران آن جا حضور دارند و دانش تحصیلی خود را در اختیار دیگران قرار می دهند. ولی آن ها روان شناس نیستند؛ چند سال پیش در اوج استیصال بودند. سربار دیگران و به قول خودشان زیر دمای 60 درجه زیرصفر زندگی می کردند. همیشه خواب، خسته، ناتوان در ارتباط با مردم و حتی خود! اما امروز خود را مسافر می دانند. هیچ ابایی از بازگویی گذشته خود ندارند. حال نه تنها به زندگی خود برگشته اند بلکه در حال نجات دیگر مسافرانی هستند که در دام اعتیاد اسیر شده اند. یک کار اجتماعی داوطلبانه، با کمترین آورده مالی  ولی بسیار بزرگ و  ارزشمند برای نجات جان انسان ها! مصاحبه ما با آرش، ناصر و بهزاد سه راهنمای «جمعیت احیای انسانی کنگره 60» در شعبه این جمعیت در رشت واقع در بلوار شهید انصاری قبل از میدان ولیعصر  کوچه وحدت برگزار شد. لابلای هیاهوی ده ها مسافری که در تالار اصلی با فریادها و صحبت هایشان به دنبال احیای خود بودند. آن ها سه روز در هفته را برای کمک به افراد جمعیت اختصاص می دهند. نه تنها بلکه خانواده شان نیز با آن ها هستند. هیچ ابایی از بازگویی گذشته خود ندارند. هیچ انتظار خاصی نیز از دیگران ندارند.  به یک زندگی تکراری رسیده بودم که فقط مواد می خریدم و مصرف می کردم و برای خودم راه می رفتم مسئول این جمعیت در رشت  آرش است. مهندسی  که فارغ از کار اصلی هنوز سه روز از وقت خود را صرف مسافران جدید می کند. او می گوید: ما اینجا به کسی معتاد نمی گوییم، آن ها مسافر هستند. خود من هم یک مسافر هستم.همه افرادی که خدمت می کنند به صورت داوطلبانه حضور دارند یا خودشان  یا یکی از اعضای خانواده شان سابقه مصرف دارد. من خودم مثل همه بچه های اینجا از مصرف کنندگان مواد بودم.سال 91 برای درمان آمدم و بعد از ده ماه بهبود یافتم. وی در مورد دوران اعتیاد خود می گوید: در زمان اعتیاد چند بار دیگر برای درمان مراجعه کردم. به یک کلینیکی در بهزیستی رفتم ولی دیدم جوابی نمی گیرد. مشاهده می کردم که کسی نیست موادش را کنار گذاشته باشد و حال خوبی داشته باشد. من آن موقع  همیشه خواب بودم. بعد از چند مدت که بیدار می شدم فقط دنبال قرص می گشتم. مجبور شدم پیش یک روانشناس بروم.  گفتم من با پای خودم آمده ام، اما با این وضعیت دیگر نمی توانم، این آلرژی در بدنم مانده و اگر قرار است به همین حالت بمانم ترجیح می دهم مواد مصرف کنم. وقتی از دفتر روانشناس برگشتم بازهم دنبال اعتیاد رفتم. آرش با اشاره به دوران اعتیادش  می گوید: ساعت ها در خیابان پرسه می زدم بدون این که بدانم چه می خواهم انجام دهم. به یک زندگی تکراری رسیده بودم که فقط مواد می خریدم و مصرف می کردم و برای خودم راه می رفتم. من کار هم داشتم و تعحب می کنم که چرا از کار من را بیرون نمی کردند. شاید به خاطر این بود که اگر من نبودم نمی توانستند کار کنند. وی با تاکید بر اینکه راه های مختلف ترک اعتیاد را تجربه کرده بود ولی نتیجه ای نگرفته خاطره خود را از آشنایی با کنگره 60 بازگو می کند: اواسط دهه هشتاد بود که در تله تکست تلویزیون نمی دانم دنبال چه چیزی بودم، احتمالا دنبال نتیجه فوتبال بودم که یک اگهی ترک اعتیاد توجه من را جلب کرد که اطلاعات یک مسافر کنگره 60 بود. چند روز بعد نیز  یک برنامه تلویزیونی  این جمعیت نیز مشاهده کردم. آن زمان جمعیت در رشت شعبه ای نداشت. چون توجهم را جلب کرد به تهران رفتم، ولی  راهم دور بود و  بعد از مدتی رها کردم. ولی سال 91 متوجه شدم که در شهر خودمان هم چنین چیزی وجود دارد که این بار موفق شدم و حال در خدمت مسافران دیگر هستم. ناصر هم دیگر کمک راهنمایی است که با ما درباره کار خودش می گوید. او می گوید کنگره 60 روی سه اصل جسمی، روحی و جهان بینی فعالیت می کند. شربت های «او تی» اینجا بر اساس پروتکل وزارت بهداشت برای نیاز مسافران تجویز می شود. طی دوره ده الی یازده ماهه مراحل درمان تمام می شود و اگر کسانی دوست دارند بعد از آن می توانند با ما همراه باشند. در این مدت افراد خیلی کمی داشتیم که بعد از این دوره دوباره با اعتیاد همراه باشند، اکثر کسانی که کنگره 60 را شناخته اند در درمان خود موفق بودند. بهزاد هم در ادامه می گوید: اینجا با مسافرانی که می آیند مثل یک بیمار برخورد می کنیم . خبری از شیوه های سنتی و بستن به تخت نیست. ان ها خودشان باید داوطلبانه با ما همراه باشند. ما روح و روان آن ها را برای این کار اماده می کنیم و شربت هایی که تجویز می کنیم نیز به آن ها کمک می کند که ثابت قدم تر با ما همراه باشند. رضا در ادامه خاطرنشان می کند: اینجا هزینه ثابتی از کسی دریافت نمی شود. شربت تریاک هم طبق قرارداد با کلینیک است. اگر کسی اینا پولی پرداخت می کند به صورت داوطلبانه است و ما آن را صرف هزینه های همین مکان و پذیرایی می کنیم. برنامه های عمومی نیز در پارک ها داریم که آن جا به صورت خانوادگی حضور داریم. خانم ها نیز سه روز دیگر اینجا هستند و به راهنمایش «همسفر» می گویند. بهزاد درباره نام کنگره 60 نیز می گوید: نام کنگره شصت به دلیل این است که اعتیاد معضل سرمای 60 درجه زیر صفر است که هیچ جانداری نمی تواند رشد کند. درمان اعتیاد عبور از این شصت درجه زیر صفر است که از تاریکی به روشنی برسیم.در ده ماه اول  فردی که از ان عبور می کند را مسافر می گوئیم.مسافر سفر اول یعنی درمان مصرف مواد تا قطع، سفر دوم تا از قطع مواد تا خودشناسی و سفر سوم هم از خودشناسی تا رسیدن به خالق خود  که کمتر وارد آن می شویم. درباره بنیان گذار کنگره/ او ما را نجات داده است حسین دژاکام بنیان گذار و تئوریسین جمعیت احیای انسانی کنگره 60 فارغ التحصیل سال 1356 رشته مهندسی الکتروتکنیک از دانشگاه علم و صنعت ایران است. وی مصرف مواد را از سال 58 آغاز کرد و پس از دو دوره موفق به درمان خود شد. وی که مطالعاتی آزاد  در زمینه انسان، عرفان، روانشناسی، تاریخ و فلسفه داشت توانست سبک جدیدی برای درمان اعتیاد پیدا کند که منجر به تشکیل جمعیت «کنگره 60» در سال 78 شد.  کتاب «عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر» و مقالات سم نزدایی،صورت مسئله اعتیاد، آنچه خانواده ها باید بدانند  از وی به چاپ رسیده است. مسافران کنگره 60 هرچند آشنایی نزدیکی با دژاکام ندارند اما با  احترام زیادی از او یاد می کنند. رضا در این زمینه می گوید: وقتی از ما خواستند در تلویزیون صحبت کنیم اصرار داشتند کسی را تبلیغ نکنیم. ولی اگر شخص یا نهادی در نجات ما موفق بوده چرا نباید اسم او را نبریم. ناصر هم می گوید: دژاکام  حداقل  کاری که برای من کرده این است که  خانواده را به من داده است. خانواده ای که من را بیرون کرده بود، من را دوباره پذیرفتند. من را از بیمارستان شفا با غل و زنجیر آوردند. ولی خوبی اینجا این بود که با روی باز از ما استقبال کردند. من دچار بیماری هایی شدم که لاعلاج بود. ولی مصرف شربت او تی خیلی از بیماری ها را درمان می کند.   ساقی که برای فروش جنس به کنگره آمده بود رضا خاطرات زیادی از افرادی دارد که در کنگره 60 به زندگی برگشته اند. یکی از آن ها ساقی بود که برای خرید و فروش راحت تر مواد پایش به کنگره باز شده بود. رضا می گوید:  او آمده بود اینجا  که مشتری پیدا کند.بعد به ما گفت که فکر می کردم  اگر اینجا مشتری پیدا کنم دیگر نیاز نیست که جایی بروم.ولی فعالیت ما کار خودش را کرد و او نیز نجات یافت. هیچ ترسی نداریم که تجربیات خودمان را بگوئیم وی با تاکید بر این که مهم تر از هرچیزی خود افراد هستند که باید نجات پیدا کنند خاطرنشان می کند: اینجا باید یاد دهیم که برای اینکه فرد  همسرخوبی باشد یا برادر بهتری باشد  ابتدا  باید خودش خوب باشد. وی با اشاره به سبک آموزشی کنگره می گوید: ما آدم ها را بر اساس این که چقدر در جمع ما حضور داشته جدا نمی کنیم. ما در اینجا راهنماهایی داریم که هرکدام در مورد موضوعات مختلف صحبت می کند. ولی هرکس باتوجه به مدت زمان حضورش برداشت خاص خودش را دارد.اصل صحبتهای ما حول محور اعتیاد است . این که گذشته ما چه چیزی بودیم و حال چه چیزی هستیم. رضا می گوید: ما هیچ ترسی نداریم که تجربیات خودمان را بگوئیم. ما زمانی تلاش می کردیم که  بگوئیم مصرف کننده نیستیم ولی الان برعکس است. در کشور ما فروشندگان مواد جلوتر کار می کنند رضا  با اشاره به این که برای درمان اعتیاد باید شیوه های گذشته فراموش شود خاطرنشان می کند: در ایران اطلاعات پخش کننده مواد مخدر سریعتر منتشر می شود و  در کشور ما آن ها جلوتر کار می کنند. آن ها می گویند شیشه یا گل اعتیادآور نیست. ولی نمی گویند با مصرف آن  چه چیزهای دیگر اعتیاد پیدا می کنیم. ما باید برای درمان طوری عمل کنیم که افراد در درجه اول آگاه باشند، نه این که با گفتن این که همه این ها بد است فرصت تبلیغ را به فروشندگان مواد مخدر بدهیم. به طور مثال تریاک بد است اما باید اطلاعات درست  درباره آن داده شود  . می بینیم که یکی میگوید من با تریاک هشت ساعت کار می کردم الان پنج ساعت کار می کنم. این به دلیل این است که اطلاعات کامل برای بد بودن آن داده نمی شود. ما اینجا متفاوت عمل می کنیم.  نباید ترس این را نداشته باشیم که به طور مثال به مصرف کننده ها بگوئیم به جای هروئین تریاک مصرف کند. وی با اشاره به نگاه مسئولان دولتی به این کنگره نیز می گوید: ما سازمان مردم نهاد  کمک کننده به دولت هستیم و  به هیچ نهاد و ارگانی وابسته نیستیم. ولی فکر می کنم کنگره 60 هنوز در گیلان جایگاه خودش را نشناخته است. ما انتظاری از کسی نداریم. ولی در شهری آن چنان کنگره موفق عمل کرد که نام خیابانی را به نام «کنگره 60» ثبت کردند. چون معتقد بودند که تا قبل ازحضور کنگره بسیاری از وسایل امکان عمومی توسط معتادین به غارت می رفت و کنگره  در رفع بزهکاری های اجتماعی مردم آن شهر موفق عمل کرده است. در اصفهان مدیران در سطح وزارت در برنامه ها حضور دارند، اینجا نیز مقاماتی می آیند، اعضای شورا زمان انتخابات می آیند، ولی شاید ضعف ما باشد که از حمایت های معنوی ان ها کمتر استفاده می کنیم. برای هفته مبارزه با مواد مخدر که در ایام آن قرار داریم معرفی مسافرانی چون آرش، بهزاد و ناصر بهترین فرصت گرامیداشت چنین مناسبت جهانی باشد. آن ها حال جزوء پاک ترین انسان هایی هستند که خود و خانواده شان را وقف کاری کردند که بسیاری درگیر آن هستند. میلیون ها نفر در ایران امروز گرفتار معضل اعتیادند و این معضل از حل آن بیشتر خودش را نشان می دهد. شاید در این میان آشنایی با این راهنماها از بهترین راه های درمان آن باشند که میلیون ها نفر مثل مسافران کنگره نیاز دارند به آن ها «سلام» بگویند.