شیوا زمانی مطلق
۱۳۹۳/۰۳/۲۲ ۰۵:۲۵ چاپ
اختصاصی گیل خبر/شیوا زمانی مطلق-یکی از این تغییرات که باعث تنوع در دیدگاه شهرداری رشت شده است ، ورود مبحث فرهنگ به نحوه اداره شهر است که اتفاقا ، دیدگاه خوبی جهت سازماندهی نیروها جهت پیشبرد اهداف شهری در راستای توسعه و ترویج رعایت حقوق شهروندی است. گذشته از تعاریف متعدد فرهنگ که هر کدام شاخه ای از زندگی را در جوامع انسانی پر رنگ می کند ، به طور کلی می توان گفت که فرهنگ در این مبحث مجموعه فعالیت ها ، رفتار ها ، خواست ها ، اختیار ها و جبرها و در یک کلام تمامی وجوه زندگی انسان در تعامل با جامعه در بر می گیرد. مبحث فرهنگ از زمان شهردار اسبق رشت مهندس فریدونی به صورت کمرنگ ولی متفاوتی ظاهر شد ، نگاه او به فرهنگ ، نگاه به جنسی تجملاتی بود که برای زیبا تر شدن فضای اطراف می بایست وجود داشته باشد ، توجه او به هنرهایی مانند نقاشی ، تقلید و کپی برداری هایش از رفتار شهردار ها در شهر های اروپایی بنا به دیده ها یا خوانده هایش ، باعث شده بود که فرهنگ برای او تبدیل به یک شی تجملاتی شود.البته اگر جامع تر به مقوله ورود فرهنگ به جامعه شهری ایران بنگریم علاوه بر سیر تاریخی آن ، نوع نگاه مثبت رهبر جمهوری اسلامی و پیام های متعدد در قالب شعار سال یا ... باعث پر رنگ تر شدن این واژه در بین مردم و حتی تبدیل به شاخصی اساسی جهت برتری دادن موضوعی به موضوع دیگر شد. پس از کش و قوس های فراوان این واژه در شورای اسلامی شهر رشت و تشکیل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری رشت در سال 1387 و شروع به کار رسمی آن در سال 1388 ، دریچه های دیگری از فرهنگ به روی شهر رشت و در اداره شهرداری رشت باز شد. دریچه ای که اگر بخواهیم به آن اشاره کنیم با تمام احترامی که به فرهنگ عامه قایل هستیم ، اشاعه مجموعه فعالیت های بی هدف و تنها جهت رفع مسئولیت بود. به خصوص در سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری رشت که این عنوان دراز و طویل را به دنبال خود می کشد نگاه های بیشتر معطوف به حوزه ی ورزش بود . پس از اتفاقات عجیب بعد از حضور فریدونی در شهرداری رشت ، انتصاب سرپرستان متعدد برای این نهاد و در پی تمامی شایعه ها ، دکتر محمد علی ثابت قدم ، تصدی صندلی داغ شهردار رشت را بر عهده گرفت ، عمر کوتاه شهرداری او با حرف و حدیث های بسیاری همراه بود، اگر چه سید محمد علی ثابت قدم ، علاوه بر بومی بودن ، دارای مدرک دکترا در رشته عمران بود و او را متخصص حوزه های شهری با نگاهی نو و بدیع می شناختند اما برخلاف انتظار شروع به کار او با تکیه بر قدرت واژه ی فرهنگ بود ، واژه ای که به درست یا غلط بر تمامی فعالیت هایی که قصد انجام آن را داشت می گذاشت حتی اگر وصله ای ناجور به نظر می آمد. این اتفاق قشنگ اما چهره ای نازیبا داشت ، پروژه پیاده راه فرهنگی علم الهدی که حاصل پیگیری های او بود ، کلمه ای را به دنبال خود می کشید که به اندازه سنگینی و بار این واژه در ساخت آن پیاده راه به بار معنایی آن فکر نشده بود. استفاده از عناصر بصری نازیبا و غیر مرتبط با آن چه فرهنگ خوانده می شد ، استفاده از مجسمه هایی که نمونه بی بدیل هنر « کیچ» محسوب می شود ، عدم شناسایی کاربری صحیح آن خیابان که به راحتی آن را به محلی برای انباشت دست فروش ها تبدیل کرد در صورتی که اگر تمهیدات لازم جهت اجرای برنامه های فرهنگی و هنری در آن خیابان اندیشیده می شد شاید تغییرات مدیریتی در شهرداری کمتر می توانست آن را دستخوش تغییر کند. همه و همه علم الهدی را تبدیل به یک پوستر تبلیغاتی برای سید محمد علی ثابت قدم کرد ، پوستری که همیشه بر دیوار شهر رشت الصاق شده و او هر گاه بخواهد چارچوب کاری و فعالیت خود را به حوزه های گسترده تری نظیر تصدی مجدد شهرداری رشت یا نمایندگی مجلس بکشاند ، مورد استفاده نا مناسب و نا متوازن او و اطرافیانش قرار می گیرد. پوستری که با افزایش قیمت مغازه های آن خیابان ، فروشندگان آن را تا مدت ها مدیون این خدمت ارزشمند آقای شهردار کرده است. DSC_0356 از نمونه های شتابزده انجام پروژه ها و فعالیت هایی که با هزینه ای هنگفت اما کوتاه مدت تنها بر چسبی ضعیف از اجرا و رقم زدن فعالیتی فرهنگی در شهر رشت بود ، پروژه دیوار مشاهیر در میدان صیقلان است ، پروژه ای که طرح ابتدایی آن اثری ماندگار را در ذهن متبادر می کرد اما با ابتر ماندن طرح و اجرای ضعیف امروز پس از گذشت کمتر از یک سال و نیم از اجرای آن تبدیل به دیواری با لکه های بزرگ شده است . دیواری که با استفاده از ابزاری متفاوت می توانست ماندگار تر باشد اما تنها برای راضی کردن اطرافیانی که مگسان گرد شیرینی اند به زشت ترین حالت ممکن اجرا شده است که اتفاقا این اجرا در شهر رشت نیز تبلیغ و ترویج هنر « کیچ » است. DSC_0355 ثابت قدم ، ثابت کرد که با در محاق بردن پروژه اولین فرهنگسرای شهر رشت و با عدم اختصاص بودجه مناسب و تامین بودجه فعالیت های زرد فرهنگی که حتی در رسته فرهنگ عامه نیز نمی گنجد ، همان کافی است که به او لقب شهردار عمرانی را بدهیم ، شهرداری که جنبه های عمرانی او هزاران برابر پر رنگ تر از جنبه های فرهنگی اش بود. ساختمانی که امروز دوباره به ساختمانی اداره با تکه پاره هایی از ایده های فرهنگی شده است و با کارهای شتابزده و عدم تخصیص بودجه مناسب با رنگ آمیزی بسیار تاسف بر انگیزی بر درب و پنجره آن کلاژ زشتی از فعالیت اداری و فرهنگی و هنری شتابزده را با لباسی مندرس به مخاطب عرضه می کند. امروز کسی می تواند ادعای اداره شهرداری فرهنگی را داشته باشد که دست از فعالیت های شتابزده ای نظیر برگزاری جشن ها و مراسم بی هدف و پراکنده بکشد ، برگزاری مراسم گوناگون در حوزه های فرهنگی و اجتماعی را به دست افرادی از همین جنس با اختصاص بودجه مناسب بدهد و افراد دور و نزدیکی را که برای منافع اقتصادی و در کسوت بساز و بفروش و دلال فرهنگی به دنبال تامین اهداف خود و گسترش روابط خود با استفاده از فعالیت های فرهنگی هستند و برای تامین اهداف خود ازاین اداره به آن سازمان و از آن سازمان به این انجمن برای بازکردن راه های سودجویی با استفاده از برگزاری برنامه های بی هدف می پردازند، از بدنه بزداید. شاید شهرداری امروز رشت که بودجه کافی برای انجام فعالیت های فرهنگی ندارد و در گذار از شهرداری سنتی عمرانی به شهرداری فرهنگی نوین است باید بیشتر از اینکه به فکر عملکرد های شتابزده باشد ، فکر بکند. حال با تمامی این تفاسیر ، نقطه جالب توجه این جاست شهردارانی که بر روی صندلی داغ و بی ثبات شهرداری رشت نشسته اند ، همگی از جنس عمرانی بوده اند اگر چه سطوح فکری و کاری آن ها با یکدیگر متفاوت بود اما سوال بزرگ این جاست ، اصرار این افراد بر به دوش کشیدن واژه فرهنگ بدون اینکه دید روشنی نسبت به اجرایی شدن آن داشته باشند ، جز هدر رفتن سرمایه های شهری و تبدیل چهره رشت به شهری زشت تر از پیش چه می تواند باشد؟ پایگاه گیل خبر : انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code