برجای مانده از ال گیلانو؛
۱۳۹۷/۰۶/۲۴ ۱۷:۳۵ چاپ
گیل خبر/ سامان بدر:  می توان اعتراف  کرد که در دربی گیلان عقب ماندگی های گیلان بود که فریاد زده شد. اتفاقات تلخی که در دربی تکرار می شود حاصل جعلی تاریخی است که از دهه اول هشتاد به بستر یک رقابت فوتبالی وصل شده است. این پدیده هیچگاه تا قبل از آن سابقه نداشته است. به طور مثال در گیلان جام خزر برگزار می شده است. پس دو تیم و هواداران امکان برگزاری بازیهای غیر رسمی در کنار یکدیگر را به راحتی داشتند، اما  امروز به لطف چنین تماشاگرانی حتی امکان برگزاری یک مسابقه دوستانه نیز وجود ندارد. اگر از منظر خاطرات شخصی بگویم در دهه هفتاد به یاد دارم که ملوان از تیمهای پرهوادار مردم رشت بود و عکس سیروس قایقران در بسیاری از مغازه های مردم دیده می شد. پس نمی توان از رقابت رشت و انزلی یک دشمنی دیرینه تاریخی کشف کرد. این حجم از مرزبندی ، فحاشی و سنگ پراکنی از چندین سال گذشته رواج پیدا کرده است و مشخص است که برای  توجیه آن جعل و سابقه تاریخی نیز تراشیده شده است. آن چه بیشتر ناراحت کننده تر است این نکته است که بعد از پایان بازی آن چه بیشتر از همیشه خودش را نشان می دهد ضعف ها و عقب ماندگی هایی  است که دو تیم ارائه می دهند. مسابقه فوتبال در استادیومی  که بیشتر یادآور زمین خاکی های بچه های جنوب شهر تهران است. یک بازی دست چندم با دو تیمی که اگر همین هوادارانشان را از آن ها بگیرید خود به خود فرمان انحلالش را صادر کردید. جالب است همین تماشاگرانی که فحاشی می کنند سرمایه های همین دو تیم محسوب می شوند. تماشاگرانی که نحوه رشدشان در باشگاه نه بر اساس قدمت و سابقه بلکه بر اساس تلاششان برای میدان گرفتن در چنین جوی هستند و مشخص است که ناگهان با اسامی مارمولک و جومونگ و سوسانو به عنوان نماد دو شهر معرفی می شوند که حتی برای دفاع از آن ها نمایندگان مجلس نیز به میدان می آیند . دیگر وقتی این ها نماد شهرهای ما شوند که خودشان را جان فدای رشت و انزلی می دانند و حضور یا عدم حضورشان به برگزاری یک مسابقه فوتبال و دعوای سیاستمداران ما بستگی دارد نباید فاتحه فوتبال این دو شهر را خواند که یکی در لیگ برتر  و دیگری در لیگ یک دست و پا می زنند که زنده بمانند؟