از انتقاد شدید به خاطر عدم رای تا ابطال انتخابات حزب اعتماد ملی؛
۱۳۹۷/۰۶/۱۰ ۱۲:۵۷ چاپ
گیل خبر/ سرویس سیاسی: در چند روز اخیر بحث های مختلفی به خصوص در میان جریان اصلاح طلبی استان گیلان در مورد استعفای الیاس حضرتی نماینده تهران از فراکسیون امید صورت گرفته است که در نوع خود حاوی دو دیدگاه متفاوت اصلاح طلبی در وضعیت فعلی کشور است. هرچند وضعیت مخدوش اصلاح طلبی در  جامعه به گونه ای است که بسیاری بر این باورند در صورت عدم تغییر عمکلرد جریان اصلاح طلبی آن ها را هرچه بیشتر در نزد اقشار مختلف مردم  بی اعتمادتر و شکست خورده تر تبدیل می کند اما آن چه بخشی از جریانی که در قضایای اخیر نسبت به آن واکنش نشان می دهند تنها به عدم رعایت رای فراکسیونی توسط الیاس حضرتی برمی گردد. اصل ماجرا این است که در جلسه مجمع عمومی فراکسیون امید برای بررسی استیضاح مسعود کرباسیان وزیر اقتصاد 30 نفر با استیضاح مخالفت و 18 نفر با آن موافقت کردند و براین اساس نظر نهایی فراکسیون امید مخالفت با استیضاح وزیر اقتصاد عنوان شد. در حالی که فراکسیون مدعی است بیش از 100 عضو فعال و نیمه فعال دارد 30 نفر حکم صادر کرده اند که بقیه اعضای فراکسیون در جلسه چه کاری انجام دهند. همین فرمان «بشین پاشو» که به نوعی دستور از بالای چند نفر برای امور مهم سیاسی کشور شده است اعضای فراکسیون امید را به افرادی منفعل و ساکن تبدیل کرده است که گویی هیچ اختیاری از خود ندارند و اراده ای فرا دست آن ها را کنترل می کند. البته که نتیجه این امر تاکنون چیزی جزء شکست برای این فراکسیون نداشته است. وگرنه باید حداقل در همین جلسه استیضاح و بعد از آن در جلسه سوال از رئیس جمهور خودش را نشان می داد اما مهم این است که فراکسیون امید این روزها با رئیس معروف به «آقای سکوت» به دنبال اعضایی مثل خودش است که در جلسات تنها قرار باشد به بشین و پاشو اکتفا کنند. در همین جلسه استیضاح که فرمان رای مخالف به استیضاح صادر می شود هیچ کدام از اعضای این فراکسیون دفاعیه ای را نسبت به کرباسیان عنوان نمی کنند. تنها نائب رئیس مجلس جرات می کند و البته او نیز چیزی جزء این ندارد که «وضعیت فعلی فقط تحت کنترل وزارت اقتصاد نیست.» البته این گزاره می تواند درست باشد ولی آن چه اهمیت دارد این نکته است که فراکسیون نه تنها برای یک وزیر که ناکارآمدیش علی الخصوص در نزد جامعه ثابت شده دفاعیه ای ندارد بلکه با سکوت و انفعال می خواهد از او دفاع کند. همین امر است که امروز جریان رقیب آن ها فرصت پیدا کرده و به واسطه انتقاد از شرایط فعلی کشور دوباره مدعی شده است و بدون شک در انتخابات آینده بخشی از جامعه را با خود همراه می کند. همین مساله است که بخش خاکستری جامعه را که در بیشتر انتخابات به عنوان یار اصلاح طلبان محسوب می شدند در انتخابات آینده را به سمت و سوی خود بکشاند. در این میان شاهد آن هستیم فردی چون حضرتی که سخنی متفاوت با جریان رسمی اصلاح طلبی عنوان می کند مرتد، پوپولیست، عهد شکن و شهرت طلب معرفی می کنند. آن ها در برابر سخنان حضرتی حرف چندانی ندارند، جالب است اکثر کسانی که نقد کرده اند ایراد چندانی به سخنان حضرتی در جلسه استیضاح نگرفته اند، یکی از دوستان یادداشتی طولانی در باب پوپولیسم مصلحانه نوشته و تنها از باب عدم تlکین به رای فراکسیون حضرتی را کوبیده است. دیگری نیز گفته است می توانست دیگران را نیز مقصر اعلام کند. این در حالی است که خود رئیس جمهور نیز در جلسه سوال هیچ ناگفته ای را مطرح نکرده است، دیگرانی نیز بودند که مثل همیشه موضع وسط را گرفته و از هر دو طرف انتقاد کردند. اما آن چه جالب است این است که محور بحث ها نه رویکرد اصلاح طلبان به بحران فعلی اقتصادی که تنها این است که یک نفر از جمع ما چگونه جرات می کند به تصمیم جمعی ما احترام نگذارد. زور اصلاح طلبان و بعضی از حامیان دولت امروز تنها به جمعی از اصلاح طلبان می رسد که این روزها کمی متفاوت از آن ها سخن می گویند. عضو اصلاح طلب شورای شهر رشت به دلیل آن چه مخالفت با منفعت طلبی، لابیها و بازی های سیاسی پشت پرده بود مورد اعتراض قرار گرفت، اکنون نیز الیاس حضرتی هم با واکنش مخالف همفکران سیاسیش مواجه شده است و هم یک روز بعد از جلسه استیضاح کمیته ماده 10 قانون احزاب وزارت کشور انتخابات اخیر حزب اعتماد ملی و قائم مقامی او را ملغی اعلام می کند. فشارهای همه جانبه از سوی افرادی که تنها استمرار وضعیت فعلی را می خواهند. در این میان مشخص است که استمرازطلبی فعلی نتیجه ای جزء شکست و بی اعتمادی عمومی برای آن ها نخواهد داشت. ولی  آن ها که سعی کرده اند خاموشان این برهه تاریخی نباشند را تنها باید تاریخ قضاوت کند.