تسلیم اصل تکرار، سیگار پشت سیگار ( به بهانه دوم خردادی که ۲۱ ساله شد)
گیل خبر/فرشته رضایی* * روزنامه نگار انتخابات ریاست جمهوری ایران در برهه های مختلف دارای خاطرات، چالش ها فراز و فرودهایی بوده است که بخشی از افراد جامعه را متاثر از خود کرده است. ۲۱ سال از واقعه دوم خرداد ۷۶ گذشته است. تا قبل از دوم خرداد ۷۶ کمتر کسی این گمان را می کرد که آنچه از صندوق رای مردم بیرون می آید نام «سید محمد خاتمی» است. اگر چه پیشتر از این نظرسنجی هایی شده بود و به عنوان نمونه نظرسنجی انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر خاتمی را با ۶۵/۵ درصد پیشتاز انتخابات می دانست و نیز نظر سنجی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر خاتمی را با ۶۵ درصد در برابر ناطق نوری با ۱۱ درصد پیشرو میدانست. به این جمع نظرسنجی ها کم کم نشریات استانی اضافه می شدند و هر یک آمار روزانه منتشر می کردند. همین نظرسنجی ها موجب تحرک بیشتر طیف رقیب و کاندیدای آن، ناطق نوری شد. تحرکی که از جامعه روحانیت مبارز شروع و با تنش هایی دنبال شد. بسیاری از ائمه جمعه کشور با رایزنی اعضای جامعه روحانیت مبارز از ناطق نوری حمایت کردند، همچنین نیروهای نظامی متمایل به این جناح بود و در مقابل خاتمی نیز حمایت هنرمندان، جوانان و دانشگاهیان و روشنفکران را داشت. بسیاری از هنرمندان ورزشکاران فعالان سیاسی و جانبازان و معلمان و... طی اعلامیه هایی حمایت خود را از خاتمی اعلام کردند. همه اینها در حالی بود که رقیب ابزار بزرگ صداو سیما را داشت و در مقابل جناح خاتمی چندروزنامه از جمله سلام و همشهری و... سرانجام روز دوم خرداد ۷۶ سی میلیون نفر از مردم ایران پای صندوق های رای رفتند و با خلق حماسه ای بی نظیر ۲۰ میلیون نفر از آنان به سیدمحمدخاتمی به عنوان پنجمین رییس جمهور ایران رای دادند. اما این حماسه چندان بدون تیر و ترکش نبود. حماسه دوم خرداد به جای به بار نشستن و ثمر دادن برای رشد و توسعه «ایران برای همه ایرانیان» و پیشروی به سمت جامعه مدنی با توقیف و دستگیری دهها روزنامه و مجله روبرو شد. (بیش از هزار روزنامه نگار بیکار شدند، ۳۰ روزنامه و مجله توقیف شد) حوادثی چون قتل های زنجیره ای، حادثه کوی دانشگاه، پخش نوار عصر عاشورا و درگیری های بعد از آن، به تشنج کشیده شدن مناظره های سیاسی با حضور افراد سرشناس جریان دوم خرداد، ترور حجاریان، دستگیری فعالان سیاسی، حمله به جهانگردان خارجی، رد صلاحیت گسترده در انتخابات مجلس و... از جمله بحران های دولت خاتمی بودند. ۲۱ سال قبل نسلی پای کار آمد که خیلی زود به فکر ترمیم و بازسازی هویت فرهنگی و انقلابی کشور افتاد. نسلی که آرمان شهر خود را در گذر از اصلاحات و عمل به آن می دید اما هر چه پیش تر رفت جز بحران آفرینی، ناامیدی و تکرار و دوره کردن مباحث اصلاح گری بدون امید به اجرای آن دنبال کرد. دوم خرداد زایشی در جهت خواست جامعه ایران بود تا هوای تازه ای به روح خسته و انزوای جهانی خود بدهد، تا طرح گفت و گوی تمدن ها را از زبان رییس جمهور خود بشنود و منادی صلح و آزادی در جهان باشند. اما همچنان که تاریخ مبارزات سیاسی و اجتماعی ایران با فراز و فرودهایی همراه بوده است در دوران اصلاحات نیز سه جنبش اصلی اصلاحات، جنبش دانشجویی و جنبش زنان تحت فشارهای عدیده قرار داشتند. دوم خرداد اولین تجربه نسل بعد از انقلاب بود که یک انتخابات توام با رقابت فشرده، مشارکت بالا و همینطور گفتمان سازی در زمینه حقوق بشر، روایت های نو از دین، ضرورت تعامل با دنیا، ایجاد تشکل های مردم نهاد، کرامت انسانی و... را تجربه کرد، اما وجود برخی نقائص در دوره ی اصلاحات خصوصا در دوره دوم دولت خاتمی و شکاف و اختلاف بین اصلاح طلبان، مانع از تداوم روند اصلاح گری در ایران شد. با این حال نباید یادگارهای دوم خرداد در ایران را از یاد برد. دوم خرداد توانست مدلی از گفتمان عمومی و نقد حاکمیت را ارائه دهد. یکی دیگر از خواسته های این جنبش اصلاح زیرساخت ها بود. با این حال نباید در کنار این اصلاحات از اصلاحات فردی، توجه به مطالبات اقشار و تاکید بر تحزب و جلوگیری از فردمحوری غافل ماند. آنچه که از میراث دوم خرداد می توان یاد کرد همین موارد است. با این حال نسلی که از دوم خرداد به وادی سیاست راه یافت هنوز هم از اصلاح مسیر ناامید و دل نگران است. به نوعی بیم و امیدهای ناشی از ممانعت ها را به نوعی تکرار مکررات و موجب یاس و سرخوردگی از جامعه آرمانی یا اتوپیای خود می داند. تکراری که هر از چند گاهی در پای صندوق های رای خود را نشان می دهد اما بعد از انتخابات به کناری وا نهاده می شود . هر چند که اصلاح طلبان دیروز که اغلب به نومحافظه کاران بدل شده اند، باز هم تاکید به تمرین و ممارست دارند و این نکته هواخواهانی هم در بین طیف جوان و احزاب نوپای اصلاح طلب دارد. باید گفت دوم خرداد شروع یک جریان است که راهش ناتمام است. برای تداوم آن هم باید صبوری پیشه گرفت، هم از درافتادن در دام تکرارهای عبث دوری جست. اکنون نمی توان اینگونه قلمداد کرد که جریان دوم خرداد شکست خورده است. این جنبش ناکامی هایی داشته است اما جوانان دیروز که اولین تجربه سیاسی دیروزشان دوم خرداد بود در این سالها دریافته اند که با یک رای کل سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان تغییر نمی کند. اگر چه اگر در آن زمان اصلاحات، رهبری واحدی داشت و افراد در قدرت سازماندهی کرده و به ایجاد احزاب کارآمد می پرداختند، هم چالش ها و آسیب هایش کمتر بود و این پروسه در انتهای کار به واگذاری قدرت به اقتدارگرایان ختم نمی شد. در انتها بد نیست به ذکر بردار کردن حسنک در تاریخ بیهقی مراجعه کنیم که: «چون حسنک بیامد، خواجه بر پای خاستند و بوسهل زوزنی بر خشم خود طاقت نداشت، برخاست، نه تمام، و بر خویشتن می ژکید. خواجه احمد او را گفت: «در همه کارها ناتمامی». تاریخ ایران پر است از تکرارِ ناتمامی کارها و مردانی که کارشان ناتمام بوده است. اوضاع اصلاح طلبی در ایران نیز چنین است که ناتمام است. اما نسل دوم خردادی هنوز تمام نشده و می تواند در تربیت نسل آینده و تقویت و نهادینه سازی گفتمان اصلاحات بیش از پیش بکوشد. تا باد چنین بادا.
گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.