کمپین «تالاب دوخان» برای نجات «تالاب انزلی»
۱۳۹۶/۱۱/۲۲ ۱۱:۰۱ چاپ
گیل خبر/ به نقل از گیلان تیتر، نیما صائب نوشت:  گیلانی ها جمع شده اند تا دردمندی تالاب انزلی را به گوش مسئولان برسانند. رشتی و انزلی چی هم ندارد. همه هستند. همه آمده اند تا کمپین « تالاب دوخان» را نه به تمام ایران که به خارج از مرزها هم ببرند تا بلکه بر پیکر نیمه جان تالاب بین المللی انزلی روحی دمیده شود. اینک هشتگ «#تالاب_دوخان» و «#تالاب_بین_المللی_انزلی » در فضای مجازی جولان می دهد تا بلکه گوش شنوایی پیدا کند. از هنرمند گرفته تا ورزشکار و حتی برخی از مقامات دولتی و عموم فعالان محیط زیستی به این کمپین پیوستند. نام های بزرگی را می توان در فهرست افرادی دید که از خود ویدئو منتشر کرده اند و در وصف تالاب انزلی گفتند و از دیگران هم دعوت کردند تا به این کمپین بپیوندند. از «محمد احمدزاده»، مربی پیشین ملوان که از «بهمن صالح نیا» و«نادر عزت اللهی » و «احترام برومند» دعوت کرد تا «امین افقی» که از «مریم ایراندوست» ، مربی و کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال زنان ایران دعوت کرد و ایراندوست هم از «علی دایی» و «باران کوثری » و «فرشته کریمی». این بین کسانی هم بودند که تیزهوشانه از مسوولان مربوطه دعوت کردند. «بهروز تشکر »، هنرمند گیلانی مطرح تلویزیون از «عیسی کلانتری » ، رییس سازمان محیط زیست ایران دعوت کرد یا «نریمان یوسفی » ، از «رضا مسرور» ، مدیرعامل منطقه آزاد انزلی. مردم ، پای سیاسیون را هم به این کمپین باز کرده اند تا طعنه ای بزنند که مسبب فاجعه پیش آمده برای تالاب انزلی ، از دیرباز تاکنون، به نوعی آن ها و سیاست هایشان هستند؛ از سیاسیون اصلاح طلب و اعتدالی گرفته تا اصولگرا. هنرمندان و فعالان کمپین در ویدئوهایشان از آن ها نیز دعوت کرده اند تا به کمپین بپیوندند. ان جی او ها و گروه های مختلف ، بیانیه هم صادر کردند. مانند « اهالی #ورزش_سبز کشور (ورزش دوستدار محیط زیست)» که در بیانیه شان نوشتند: «تالاب انزلی را دریاب ، شاید احیای آن در توسعه ی اکوتوریسم ورزشی موثر باشد و بتوانیم راهی برای بازگشت عشق به تالاب و شروع یک دوران طلایی را رقم بزنیم.» دل نوشته یک روزنامه نگار روزنامه نگارانی هم بودند که دل نوشته ای تقدیم کردند به این کمپین. مانند «فرشته رضایی»، سردبیر همشهری گیلان که نوشت: «چند روز است به پویش #تالاب_دوخان فکر می کنم. به مردم این شهر که تالاب و دریایی از فرهیختگان این کشورند . مردم فرهیخته پروری که از همسایگی با دریا بزرگی و افتادگی آموخته اند و دل بی قرارشان نگران موج های غمگین و آلوده تالاب است. تالابی که آوای زندگی اش برای ماهی ها، خوتکاها، مرغابی ها کمرنگ می شود و کسی لابد صدایش را نمی شود.«دوخان» در گیلکی به معنی صدا کردن است. تالاب ما را به خود می خواند تا بار دیگر دوربین ها را سمت زخم هایش بگیریم و به چشم های غمبارش نور و روشنی ببخشیم. تالاب انزلی با همه وسعت، زیبایی و ارزشی که برای ما گیلانی ها دارد جزو ثروت و آبروی ماست. مضرات آلودگی طبیعت به خود ما بر می گردد و فقط سهم ماهی ها و پرندگان زیبایش نمی شود. بهتر است برای نجات جان تالاب دست به دست هم دهیم. از گروه های محیط زیستی گرفته تا مسوولینی که می توانند با تدابیر خود راهگشا باشند. بدون شک سپردن حفاظت از تالاب به جوامع محلی و حمایت از مردمی که مانع از دست اندازی ها و ریختن زباله در تالاب می شود تا اجرای پروژه های مربوط به تصفیه فاضلاب بیمارستان ها و فاضلاب های شهری کمک بسیاری به بهبود حال تالاب خواهد کرد. بی شک نمی خواهیم لاله های تالابی و پرندگان زیبای آن برای فرزندان مان خاطره شود.» «مریم ساحلی» خبرنگار گیلانی نیز نوشته است: «تالاب را دریاب شاید که نه بی تردید دور نیست. فردایی که سوگوار این شکوه بر باد رفته باشیم. ساعت ها منتظر نمی مانند و این درد آشکار ، فریادی تا آسمان رسیده است که سال ها در های و هوی خود را دیدن و کس را ندیدن گم شده است.» ترانه های غمگین شاعران شاعران هم یک به یک با سرودن اشعار و ترانه های تازه به کمپین «تالاب دوخان» رنگ و بوی هنری بیشتری دادند. از ترانه ی طنز «قار قار، خبردار» ،اثر شروین سلیمانی که در بخشی اینچنین می سراید:« مرغ هایِ مُهاجرِ سیبری / عاقبت تَرکِ تنبلی کردند / مثلِ هر سال با فک و فامیل / عزمِ تالابِ انزلی کردند! / رد شدند از فراز کشورها / بی بلیط و مدارک و ویزا / روی نُک های سُرخشان لبخند / مثل نقّاشیِ مونالیزا! / با رسیدن به عرصه ی تالاب / چشم ها را دوباره مالیدند / چون به جای بهشتِ سبزآبی / لکّه ای تیره رنگ می دیدند» «سید ضیا الدین شفیعی»، شاعر مطرح ایران که اصالتی گیلانی دارد ، در پاسخ به دعوت شاگردانش، شعری سرود با نام «آخرین قو»: « هر صبح می خواندند ماهیگیرها با او / آوازهای شهر سرشار از هیاهو را / بندر شنا می کرد با مرغان دریایی / همدوش قایق ـ موج ها؛ پهلو به پهلو را / توکاـ پری ها، نیمه شب، در رقص می خواندند / نیزار در نیزار با او ذکر «هو هو» را / حالا نه ذکری، نه … نه حتی آه و افسوسی / حالا به خاطر دارد آیا هیچ کس او را؟ / با سرفه ای… دیگر چه می خواهد بگوید دختر تالاب / – وای شما مردم ! شما، / این آخرین قو را!.»   «محمد حسین ملکیان» شاعر اصفهانی اما شعر دردآلودی را تقدیم این کمپین کرد و نوشت: « اگر “شیون” به چشم امروز این تالاب را می دید / چه شیون ها که سر می داد با هر بیت در بابش / برای آستین بالا زدن دیر است و حرفم را / کسی باور ندارد، غیر ماهیگیر و قلابش / من و تو ساکتیم این روزها، فرزند ما اما / حماقت های ما را ثبت خواهد کرد در قابش / گذشت آب از سر ما، زنده رود اصفهان خشکید / به فکر انزلی باشید، گیلان است و تالابش» پیام خارجی ها در کمپین صدای این چالش به خارج از مرزها هم رسید. چئونگ یون هی ، فعال محیط زیست کره جنوبی در پیامی نوشت: « دوست من این منظره زیبا (تالاب) انزلی را به من معرفی کرد و من فکر می کنم باید از آن به دقت نگهداری شود، چرا که این تالاب بی قیمت است.» سومیتمو ایسامی هم از ژاپن پیام داد که «تالاب انزلی همچون نیلوفرانش بزرگ است و این برای مردمان مهربان و سخت کوش اش زیبایی است.» *** وقتی دولت ها عاجز از پیدا کردن راه حلی برای نجات تالاب هستند و شاید اصلا در اولویت کاری و دغدغه های فکری شان نباشد، این خود مردم هستند که وارد عمل می شوند. خود را به هر دری می زنند که محیط زیست شان را نجات دهند. همانند اتفاقی که برای تالاب عینک افتاد و حداقل از نابودی کامل نجات یافت. حال نوبت تالاب انزلی است که چشمان غمناکش به کمپینی دوخته شده تا شاید فرشته ای ، از جایی ، پیدایش شود و ناجی اش شود. فرشته ای که شاید خیلی خیلی خیلی دور باشد اما انسان ها به امید زنده اند و طبیعت به فراست و دل رحمی انسان ها.. .