نماد کامل غلبه ی حاشیه بر متن؛
۱۳۹۶/۱۰/۳۰ ۱۰:۳۶ چاپ
تحلیلی بر چرایی حضور علیپور در شورا
اختصاصی گیل خبر/ انتخابات در رشت همچون بسیاری از شهرهای ایران نماد کامل غلبه ی حاشیه بر متن است. چرا که افزونی تعداد حاشیه نشینان شهری چه در مبحث جغرافیایی و چه در مبحث تاریخی و فرهنگی بر اهالی متن و طبقه ی متوسط همواره موجب تغییر آرا به نفع حاشیه نشینان است. و آنانکه که قواعد آرای برابر و اصول دموکراسی را پذیرفته اند مجبور به پذیرش نتیجه ی انتخابات اینگونه نیز هستند. اما در رشت غیر از این غلبه عمومی،روحیه ی طنازی مردم نیز گاهی در انتخابات نیز رخ می نمایاند . در تمام تاریخ انتخابات این شهر همواره نوعی لبخند تند و تیز ( شما با ادبانه اش را پوزخند تمسخر آمیز ترجمه کنید)بر چهره ی رای دهندگان حاکم بوده است. گاهی این در رای شگفت آور به پرویز شریفیان نمود پیدا می کند ، گاهی در رای فراوان به فلان بازیگر سریالهای طنز و مجری و روزی هم در رای آوری بانوانی با عکسهای انتخاباتی فتوشاپی! تا اینجایش اشکالی ندارد! اما زمانی که این رای پوپولیستی و عامه پسند در خدمت منافع گروهی و سیاسی مصادره گردد زنگ خطری است برای ارکان دموکراسی ، چرا که در بسیاری موارد کسانی که از این امتیاز غیر عقلانی دموکراسی برای رای آوری سود برده اند ، کسانی اند که خود اصل دموکراسی را اصلا قبول ندارند! انتخابات شورای شهر رشت همیشه پرحاشیه و پرجنجال بوده و پدیده ی این دوره ی شوراها نیز در نوع خود کم نظیر. آن روزی که کلیپ چرخاندن یک کاندیدای شورای شهر بر شانه ی رفتگران با لباس نارنجی به سرعت در فضای مجازی پخش میشد همه گمان می بردند که این کاندیدا رای خوبی را به خود اختصاص خواهد داد چرا که کافی بود طبقه ی متوسط به پایین کارمندان و کارگران شهرداری و خانواده هایشان اراده کنند نماینده ای از خود در شورا داشته باشد ، همین برای رای اوری یک کاندیدا کافی بود. طبقه ای که ماهها از تاخیر در پرداخت حقوق خود شاکی بود و به مرز بیزاری و نفرت از کت و شلواریهای اتو کشیده ی مدیریت شهری که صدای ایشان را نمی شنیدند رسیده بود. طبقه ای که گمان می کرد اگر یکی شبیه خودشان در مسند تصمیم گیری باشد همه چیز حل میشود و از این به بعد حقوق و مزایا و حق اولاد و مسکن و ...سه روز زودتر در هر ماه پرداخت می گردد! مردم ایران در انتخاباتی کلانتر سالهای قبل نمونه ی مترادفی را با صورتی چروکیده و کاپشنی رنگ و رو رفته تجربه کرده بودند ، نمی دانم چرا اینقدر کم حواس شده اند و شاید هم اصلا معتقدند همان موقع هم کار درستی کرده اند! اما کسی آرای اینچنینی برای محمد حسن علیپور را پیش بینی نمی کرد. اما جریان حامی این کاندیدا در همکارانش در بخش خدمات شهری خلاصه نمی شد و چنانچه اکنون خود نیز اعتراف کرده است یک جریان سیاسی خاص نیز در پس پرده ی کاندیداتوری این چهره ی مظلوم قرار داشته است، جریانی که لیدرش بلافاصله پس از انتخابات دست در دست محمد حسن علیپور در دفتر شهردار وقت حاضر شد. جریانی که اکنون علیپور به آن بیشتر از حامیان مردمی خود مینازد، چنانچه در سوابق شغلی خود نیز بر نظامی بودن بیشتر از خدماتی بودن تاکید دارد. در کمال تاسف و تعجب جریان سومی نیز در همان پشت پرده از حامیان نهان علیپور بود که این جریان ، اتاق فکر و حامیان شهردار سابق رشت محسوب میشد که در ظاهر این گزینه هیچ ارتباط فکری و اندیشه ای با ریشه های آن جریان نداشت ولی قطعا می توانست در آینده نقش مثبت و خاصی را برای بقای شهردار در جایگاهش داشته باشد. گرچه علیپور رای خود را عزتی می داند که خدا به بنده اش عطا فرموده اما قطعا نقش این سه گروه در رای اوری او غیرقابل انکار است. اما ... تاریخ پر از منتخبینی است که پس از مدتی جایگاه و خاستگاه رای آوری خود را از یاد برده اند اما در مورد علیپور این اتفاق به مدت قد نداد و وی در همان جلسه نخست شورا اصلی ترین قول و مهمترین شعار انتخاباتی خود را از یاد برد و زیر پا گذاشت :او چه در زمان انتخابات و چه پس از آن تاکید کرده بود با لباس رفتگری در صحن و جلسات شورا حاضر می شود که در همان جلسه ی معارفه این قول به دست فراموشی سپرده شد. هر چند در حقیقت نیز ، شاید اینگونه بود و علیپور بیش از آنکه به جامعه ی فرودستان و گرفتاران شهرداری تعلق داشته باشد ، متعلق به یک طیف سیاسی و جهت دار این شهر است و قلبش بیش از انکه در محلات پایین شهر و کم درامد رشت بتپد در جای دیگری ضربان می زند. حضور و تایید صلاحیت وی در انتخابات شوراها در همان ابتدا مورد تردید و تشکیک قرار گرفت چرا که بسیاری معتقد بودند وی در زمان ثبت نام هنوز مدرک لیسانس خود را اخذ نکرده بوده و به همین دلیل در هیات اجرایی ردصلاحیت شد. عملکرد او در شورا، دلیل فراموشی شعارهای انتخاباتیش ، دلیل حمایت عجیب او از روابط عمومی شهرداری ، رجز خوانی او برای رسانه های منتقد ، تاثیر تحقق وعده های او برای هم کارانش در سفر به ماکائو، و اینکه آیا یک سفر خارجی برای علیپور اینقدر ارزش دارد که زیر همه ی قولها و وعده هایش بزند،... مواردی است که در بخش بعدی این تحلیل منتشر خواهد شد.