دریای توفانی گیلان «دریانوردی» مجرب می خواهد
گیل خبر/ علی انجم روز به ترکیب آرا در انتخابات ریاست جمهوری بنگریم جغرافیای سیاسی اجتماعی کشور دست مان می آید. شانزده میلیون به رییسی رای دادند شانزده میلیون رای ندادند و بیست وچهار میلیون به ابقای دکتر روحانی ابراز تمایل کردند. بی تردید کمتر صاحب عقل سلیم می پذیرد با حضور رییسی که پشتوانه قالیباف را هم باخود داشت و میرسلیم توده ی اصولگراها به روحانی رای دهند. اینکه طیفی بنام اصولگرایان میانه رو به رهبری علی لاریجانی داریم که آنان به روحانی رای داده اند هم به طنز شبیه است. زیرا نگاهی به موقعیت شخص لاریجانی در قم بعنوان نماینده دوم آن شهرستان آنهم با قرارگرفتن نامش در فهرست امید حاکی از این واقعیت است که جریانی برخوردار از پایگاه اجتماعی قابل توجه بنام اصولگرایان میانه روی حامی دولت وجود خارجی ندارد بلکه اینها گعده ایی هستند که از جریان پایداری و طیف محافظه کار مخالف دولت جدا شدند اما هنوز نتوانستند دست در سبد آرای اصولگرایان کرده برای خود سرمایه ی اجتماعی دست و پا کنند البته باید آرزو کنیم این گعده روزی بتواند بخشی از آرای شانزده میلیونی رییسی را بخود جلب کرده در قامت یک جریان صاحب پشتوانه ی مردمی وارد تعاملات سیاسی شود. از اینرو بیست وچهار میلیون رای دکتر روحانی غالبا رویکرد اصلاحی داشته است و این حقیقتی نیست که از چشم رییس جمهوری پنهان باشد. رییس جمهوری که قبل و بعد از انتخابات موکدا وعده داد ترکیب دولت به خواست ها و مطالبات اکثریت رای دهندگان بسیار نزدیک خواهد بود. هرچند در جریان معرفی کابینه بسیاری از تحلیل گران بر این باور بودند که چینش اعضای کابینه با وعده مورد اشاره منافات داشته است. اکنون موسوم چینش مدیران عالی استان هاست و دکترروحانی بهتر از هرکسی می داند مردم هر استان با توجه به آرای شان چه می خواهند. گذشته از این مدیرانی قادرند برنامه های رفرمیستی معتدل روحانی را تحقق بخشند که به این نقشه راه عمیقا باور داشته باشند . چگونه ممکن است مدیری محافظه کار بتواند برنامه توسعه گرای دولت تدبیروامید را در استان پیاده کند!؟ اکنون در گیلان ما مردم به انتظار معرفی استانداری تراز خواست ها و مطالبات شان هستند. استانداری که از دو ویژگی برخوردار باشد اول اینکه بومی باشد و در استان پله های مدیریتی را طی کرده با پتانسیل های موجود در استان آشنا بوده و به وضعیت گیلان از هر جهت اشراف داشته باشند. دوم اینکه آرای مردم حاکی از اینست که استانداری اصلاح طلب می خواهند اصلاح طلبی تکنوکرات و باورمند به شعارها و وعده های رییس جمهوری، بر این اساس گزینه هایی توسط جریان های سیاسی به تهران معرفی شده اند گزینه هایی که همه به وضعیت گیلان اشراف داشته و سالها در مناصب مختلف مدیریتی خدمت کردند . از سویی به اصلاحات و اینکه جامعه ما از معضلات متعدد رنج می برد آگاه اند کسی که از این واقعیت تلخ آگاه باشد نمی تواند راهی جز مسیر اصلاح امور در پیش بگیرد. محافظه کاران استان هم این واقعیت را دریافته اند و انتخاب استانداری با این دو ویژگی را خطری برای منافع آتی شان می دانند . وقتی شاهدیم یکی از نمایندگان محافظه کار به گیلانی صاحب منصب ارشد در مرکز می تازد چرا که به باور وی، ایشان پیشرفت و توسعه گیلان قربانی چینش مدیران استان خواهد کرد! در حالیکه اگر به سوابق وی و مدیر ارشد گیلانی دولت نظری بیفکنیم درمی یابیم ایشان چه گام هایی برای توسعه و پیشرفت گیلان طی چند دهه اخیر برداشته و آن شخص منتقد در همه این سالها کجای کار بوده است! بگمانم نماینده محافظه کار بیراه دچار بهم ریختگی نشده است. لابد اخباری از تصمیم دولت برای گماشتن استانداری آشنا با استان،مشکلات و پتانسیل هایش و دارای خط مشی روشن اصلاح طلبانه به گوش شان رسیده که چنین سراسیمه مدیری توسعه گرا را به مانع تراشی بر سر راه توسعه و پیشرفت گیلان متهم می کند! اصلاح طلبان دو ماه قبل گزینه هایی نظیر هادی حق شناس،محسن باقری،احمدحسینی،عبدالغفورشجاع و قاسم رمضانپور را واجد شرایط استانداری برشمرده و در سطح رسانه ها مطرح کردند. پس از مدتی سه گزینه حق شناس،حسینی و محمدی مطرح شدند و البته بر من معلوم نشد بر اساس چه مکانیزمی از آنجا به اینجا رسیدیم...! اکنون چرخش سیاست دو نام را پیش روی مان قرار داده است. هادی حقشناس نماینده اسبق انزلی و معاون سازمان دریانوردی کشور و سالاری استاندار بوشهر که ظاهرا شانسی بیش از گزینه های دیگر یافته اند. در این میان اگر برخی غضنفرهای منتسب شده به جریان اصلاح طلبی برای اهداف شخصی فضا را ملکوک نکنند گزینه ایی واجد همه آن شرایط که پیش تر بدان اشاره شددر صحنه است که هم بومی ست و هم معتدل و اصلاح طلب او کسی ست که در اوج دوران احمدی نژاد سردار سازندگی را بارها به گیلان آورد و حیات سیاسی اش را بر سر باورهایش قمار کرد. هنوز این امید هست گیلانیان استانداری بومی و اصلاح طلب داشته باشند بشرطی که برخی سرجوخه ها با در به در زدن و ادای سرلشکرها را درآوردن، فضای روشن فعلی را، تیره و تار نکنند آنهم دقیقه نود. داشتن استاندار بومی و اصلاح طلب حق گیلانیان و طلب بحق شان از دولت تدبیروامید است. پس به برخی ها مشفقانه توصیه می کنم پا بر منیت ها گذاشته و منافع استان را به تمناهای شخصی ارجحیت دهند. دریای توفانی گیلان «دریانوردی» مجرب در عین حال جوان می خواهد تا این کشتی در ساحلی امن پهلو گیرد. توسعه و پیشرفت حق گیلان است. بر این باورم استانداری دارای ویژگی های حقشناس با پشتوانه دکتر نوبخت و موقعیت ممتازش در دولت قادر است این کشتی را به ساحل نجات رهنمون سازد گیلان استانی ست که حق اش بسیار بیش از شرایط موجود است. گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.