اختصاصی گیل خبر/ و دلت کبوتر آشتی ست در خون تپیده به بام تلخ. با این همه چه بالا چه بلند پرواز می کنی ؟   مهندس  مهدی تقی زاده- 2 اردیبهشت 57 – دوم خرداد 96   ...تنهاترین سرباز!   گاهی سرنوشت برای آدم ها بازی هولناکی را رقم می زند. رفیق جوانمرگ ما حالا  بازیگر اصلی یکی از همان سرنوشت های تلخ است. مهدی فرزند ارشد خانواده ای شریف و اصیل است  که 3 برادر و یک خواهر کوچکتر از خودش را داغدار کرده. اصالت خانواده تقی زاده باز می گردد به روستای سدّقوام از توابع آستانه اشرفیه و آنطور که پدرش در پشت قرآنی روایت کرده شب یکشنبه 2 اردیبهشت تاریخ دقیق تولد اوست. مهدی البته به واسطه شغل  پدر مرحومش دیده در کرمانشاه به جهان گشوده و چند سال اول  را در کرمانشاه و اسلام آباد غرب زندگی کرده و بعد دوباره به آغوش گیلان بازگشته است. موسسه تحقیقات برنج  محل خدمت پدر مرحوم مهدی و ایستگاه پایانی او تا بازنشستگی است. در خانه های سازمانی موسسه در جاده تهران بود که مهدی دنیای اطرافش را بیشتر شناخت. در شهرک حمیدیان قد کشید و در منظریه بالید تا خانه بخت خودش را بنا کند. مهدی تقی زاده  آموزش دوره ابتدایی  را در مدرسه علی عشقی به پایان رساند. راهنمایی را در عدالت آموخت و دبیرستان را در دکتر شریعتی تمام کرد و قدم به تحصیل دانشگاه گذاشت. سال 76 او دانشجوی رشته مهندسی مکانیک سیالات  در دانشگاه آزادگوهر دشت کرج بود که دوم خرداد شد او و جوانان هم نسلش به روزگار متفاوتی قدم گذاشتند. مهدی نیز با هوش سرشار و ولع فراوانش به خواندن و دانستن و به خاطر سپردن، خود را به این دریای خروشان تحول سپرد. مهدی از همان زمان در میان رفقای هم دانشگاهی به سبب خوشفکری و بیان قوی و مطالعه فراوان مشهور بود و در تریبون های آزاد و میتینگ های دانشجویی به سبب همین دامنه اطلاعات و قدرت مباحثه به چهره ای شاخص بدل شد. هوش ذاتی او حتی در زندگی دانشجویی هم به کار دوستانش آمده بود. مهدی آشپز چیره دستی بود و رفقایش عموما این مسوولیت دشوار را گردن او می انداختند. در سال های دانشجویی شروع کرد به کاوش در تاریخ معاصر ایران و مبانی علم سیاست تا بیشتر و بهتر رخدادهای اطرافش را تحلیل کند. خیلی زود روزنامه ها منتشر شدند و احزاب اصلاح طلب متفاوتی اعلام موجودیت کردند و انتخابات های پی در پی از راه رسیدند. نخستین انتخابات پس از دوم خرداد، نقطه تلاقی جوانانی شبیه خودش بود تا سنگ بنای رفاقت و همراهی و همکاری در بیست سال بعدش گذاشته شود. انتخابات محل بروز هیجان و عملگرایی سیاسی است و همین برای مهدی با ذهن فعال و مدیریت ذاتی اش سخت جذاب بود. فیاض زاهد نامزد شاخص آن روزهای جریان اصلاحات بود و همین سبب جمع شدن حلقه ای جوانان هم نسل وهمفکر مهدی در ستاد او شد. زاهد با یاری همین اتمسفر جوان و با انرژی منتخب شورای شهر شد و خیلی زود به سودای مجلس قدم به انتخابات بعدی گذاشت و مهدی تقی زاده این بار از در حلقه اصلی ستاد جوانان و دانشجویی او قرار داشت. گرچه زاهد در رقابتی میلیمتری نتوانست کرسی مجلس را به دست آورد اما حالا اعضای جوان فعال و خوشفکر ستاد او به مجموعه ای ارزشمند و تاثیرگذار تبدیل شده بودند. پس خیلی زود تشکیل شاخه استانی حزب همبستگی  به پشتوانه همین گروه در  گیلان کلید خورد و مهدی از اعضای اصلی شورای مرکزی حزب در گیلان بود. انتشار روزنامه همبستگی و ویژه نامه استانی آن قدم بعدی فعالیت مهدی و دوستانش محسوب می شد. در این ایام همزمان پروژه های مطالعات تاریخ معاصر و منابع مبانی سیاست در دفتر حزب آغاز شده بود. یک ساختمان قدیمی در ورودی سرخبنده خیابان تختی که حالا آن ساختمان هم مثل مهدی به خاطره ها تبدیل شده است. در آنجا مهدی فرصت داشت تا به دانسته هایش بیافزاید و هر روز فاصله علمی خود با جوانان هم نسلش را افزایش دهد. سال 82 مهدی و دوستانش با مدیریت فیاض زاهد و همکاری روزنامه ایران پروژه مهمی را آغاز کردند: تدوین گزارش عملکرد دولت اصلاحات  در وزارت خانه ها و استان ها. به مدت دو سال مهدی تقی زاده و همکارانش در چند وزارت خانه و نزدیک به 20 استان کشور به تحقیق و پژوهش و گردآوری داده های آماری و اطلاعات مدیریتی مشغول بودند. ماحصل آن پژوهش ها چندین مجلد کتاب گزارش عملکرد است که مدیریت استانی چند پروژه در لرستان و چهارمحال بختیاری و بوشهر را مهدی بر عهده داشته. با تحولات سال 84 و روی کار آمدن دولت جدید فضای سیاسی تغییر کرد و امکان حضور و فعالیت در عرصه رسانه برای مهدی و دوستانش محدود شد. درنتیجه فرصتی بود تا مهدی به سمت فعالیت مرتبط با رشته تحصیلی خود گام بردارد و به واسطه هوش ذاتی و پشتکارش خیلی زود به محیط جدید منطبق شد. سال 84 همکاری مهدی با شرکت مشاوران طرح و آفرینش  آغاز شد و به مدت دو سال مسوول اجرایی پروژه هتل صفاییه یزد بود. سال 86 سرپرستی کارگاه هتل بین المللی کرمانشاه را بر عهده داشت تا دوباره سرنوشت او با غرب کشور پیوند داشته باشد. سال 87  هم  اما اتفاق مهمی در زندگی شخصی او رقم خورد و آغاز زندگی مشترک با همسرش را جشن گرفت.  سال 88 مهدی به  پروژه هتل و اقامتگاه  تفریحی امیر کبیر در اراک پیوست و پس از آن باشرکت لبنیاتی سرگل در راه اندازی کارخانه تولید قوطی آلمینیومی شهر صنعتی رشت  همکاری کرد. مهدی  مدتی را هم به عنوان مسوول مکانیک  کارخانه آلیاژسازان اشتهارد به فعالیت مشغول بود. محاسبه وط راحی پروژه  1200 واحدی طرابلس لیبی، عضویت در سازمان نظام مهندسی ساختمان و محاسبه و طراحی و نظارت تعداد زیادی مجتوع مسکونی هم از دیگر سابق کاری مهدی تقی زاده در طی سال های گذشته محسوب می شود. در سال 92 مهدی همزمان با فعالیت در ستاد دکتر روحانی قصد داشت تا این بار بخت خودش را برای شرکت در انتخابات شورای شهر رشت بیازماید که به دلیل برخی فشارهای خاص از ادامه راه منصرفش کردند. در عین حال مجاهدین شنبه  پس از انتخابات هم خیلی زود او و توانایی هایش و قابلیت هایش را از یاد بردند. در طی سال های پس از انتخابات مهدی تصمیم گرفت تا حوزه تازه ای از فعالیت را تجربه کند. این بار مدیر اجرایی چند پروژه تحقیقات میدانی در محلات  و به سفارش شهرداری رشت شد تا مطالعات خودش در حوزه جامعه شناسی را با دست آوردهای تازه ای از زیست اجتماعی مردم تکمیل کند. با وجود همه مشکلات و بی مهری ها و حتی تنهایی ها در دوره دولت اول تدبیر و امید، مهندس مهدی تقی زاده در سال 96 باز همچون یک سرباز وفادار برای فعالیت و کمک به ستاد دکترروحانی و اصلاح طلبان از هیچ کوششی دریغ نکرد وحتی با وجود پیش آمدن مصیبت داغ پدر بزرگوارش از فرصت ها برای کمک به نامزدهای اصلاح طلب شورا و فهرست امید و ستاد مرکزی دکتر روحانی استفاده کرد. شادی توفیق مجدد دولت تدبیر و امید و نامزدهای شاخص اصلاحات در شورای شهر اما حالا در کام اصلاح طلبان گیلان به شرنگی تلخ در هم آمیخته...عصر دوشنبه اول خرداد... جشن پیروزی دکتر روحانی در ورزشگاه عضدی و تصویر حضور ناگهانی یک آمبولانس در زمین چمن و لحظاتی بعد انفجار خبری تلخ... قلب رنجور مهندس مهدی تقی زاده فعال سیاسی، روزنامه نگار و پژوهش گر خوشفکر ایستاد و او برای همیشه جمع دوستانش را با انبوهی از خاطرات تنها گذاشت. مهدی روز دوم خرداد 96 همزمان با بیست سالگی جنبشی که در واقع تولد سیاسی و هویتی مهدی و جوانان هم نسل او را رقم زده بود به اغوش سرد خاک در قطعه هنرمندان تازه آباد رشت سپرده شد. مراسم سومین روز درگذشت این فعال سیاسی فردا ساعت شانزده تا هجده در مسجد امام رضا(ع) برگزار خواهد شد. در این میان تعدادی از فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و دوستان  دل نوشته هایی برای او به ارمغان گذاشته اند که در زیر لینک آن ها را می خوانید سروش اکبرزاده

در فقدان مهدی تقی زاده؛ دوستی هایمان شبیه دوستی خداوند باشد!

امین افقی

«مرگ است و بدون در زدن می آید…»

امید ناصح

دل نوشته ای برای دوست عزیزمان «مهدی تقی زاده»

یک داغ عظیم بر دل؛ پیام ها و دل نوشته های روزنامه نگاران و فعالین سیاسی و اجتماعی به مناسبت درگذشت مرحوم مهدی تقی زاده نوشته هایی از فیاض زاهد، علی کریمی پاشاکی، شاهد وزیری، بهراد ذاکری، امین افقی، نیما محمدی، فرشته رضایی، حمید امیدی، رادنی دیدار، آرمان پورقربانی، فرهام زاهد