عزیز عبدالهی
۱۳۹۳/۰۷/۱۲ ۱۲:۱۳ چاپ
گیل خبر/عزیز عبداللهی: پانزدهم مهر در تقویم ملی ما ، روز روستا ، نام گذاری شده است، بنابر این ، فرصت مغتنمی است تا در باره روستا، روستانشینی توسعه روستایی ، توسعه کشاورزی ، اشتغال و کارآفرینی، سرمایه گذاری و عمران روستایی، مهاجرت روستایی و دهها و صدها موضوع مبتلا به روستاها، سخن گفته شود تا بلکه جامعه روستایی ما که با گذر زمان و به تدریج در حال کوچک شدن و از دست دادن مزیت های اصلی خود است، مورد توجه مسئولان ،سیاست گذاران، تصمیم گیران و برنامه ریزان قرار گیرد .
این یادداشت به مناسبت روز روستا ، قلمی گردیده است و اگرچه مشکلات عام جامعه روستایی را واکاوی می نماید، اما رویکرد درون استانی دارد و انتظار می رود که جامعه پژوهشی و دانشگاهی، شخصیت های علمی ، رسانه های جمعی و حتی دستگاه های اجرایی استان ، به تبیین بیشتر این مساله بپردازند.
توسعه روستاها درچند دهه اخیر همواره یکی از دغدغه های اصلی توسعه در ایران بوده است. توسعه روستایی به مثابه راهبردی با اهمیت برای تامین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملی تلقی شده و بدین منظور باشیوه های متعدد،الگوهای متنوعی برای توسعه روستایی تجربه شده است . توسعه روستایی درتدوین برنامه های عمرانی کشور در قبل از انقلاب نیزتا حدودی مورد توجه قرارگرفت، اما تغییر و تحول درجامعه روستایی ایران با انقلاب اسلامی ابعادگسترده و عمیقی یافته است. هرچند به تناسب دگرگونیها، بر مسایل و چالشهای توسعه روستایی نیزافزوده شده است . امروزه علاوه بر آن که بخشی از مسایل دیرینه کماکان برجای مانده، چالش های نوینی نیز سر برآورده اند…
جامعه روستایی به رغم همه مشکلاتی که با آن روبرو می باشد هنوزبخش عمده ای ازجمعیت رادرخود جا داده و نقشی قابل توجه درتامین امنیت غذایی وتولید ایفا می کندو به نیازهای مصرف بازار در حدود توانایی خود پاسخ می دهد و با تولید ماده اولیه لازم می تواند چرخ های صتایع وابسته به بخش کشاورزی را فراهم نماید و در صادرات کشاورزی نیز نقش درخوری ایفا کند…
مناطق روستایی دارای پراکندگی زیاد و جمعیت کم است . فعالیت های کشاورزی در بخش تولید در مقایسه با بخش های صنعت و خدمات، ریسک بیشتری دارد . سرانه سرمایه گذاری عمرانی و زیربنایی در روستاها بالاست . زنجیره مبادلات بین بخشی در اقتصاد و جامعه روستایی با محدودیت مواجه است . فاقد اسناد مدیریتی درسطوح مختلف بوده و در نظام برنامه ریزی، تصمیم سازی و تصمیم گیری کشورجایگاه قابل اعتنایی ندارند و ازکارگزارانی آموزش دیده و معتقد به توسعه روستایی، درسطحی وسیع بهره نمی برند و فاقد یک مدل موفق برای ترویج و توسعه آن درسطح کشور هستند…
گفتنی ها در باره جامعه روستایی فراوان است اما برای پرهیز از اطاله کلام ، در این یادداشت صرفا جهت روشن تر شدن واقعیت های جامعه روستایی استان گیلان، کوشش می شود که آن را با داده های آماری رسمی مستند کرده تا تصویری آماری از موقعیت و وضعیت موجود روستاها به دست آید . کلی ترین خطوط این تصویر به قرار زیر است :
۱- بر اساس گزارش سرشماری سال ۹۰، ۲۹ درصد جمعیت کشور روستایی و ۷۱ درصد شهری است اما این نسبت در استان گیلان ۷/۳۹ روستایی و ۳/۶۰ شهری است .
۲- در ۹۸۱ روستای استان گیلان ، تعداد خانوار بالاتر از ۱۹۹ و در ۱۵۸۱ روستا کمتر از ۵۰ خانوار است.
۳- در ۱۹۴۳ روستا، جمعیتی بین ۲۴ تا ۴۹۹ نفر و در ۶۱۹ روستا، جمعیتی بین ۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر زندگی می نمایند.
۴- وضعیت آبادی ها بر حسب موقعیت طبیعی استقرار: ۱۲۵۳ روستا در وضعیت دشتی ، ۲۳۶ روستا جنگلی واقع در دشت ، ۷۰۸ روستا کوهستانی ، دره ای یا تپه ای و ۷۲۴ روستا جنگلی واقع در کوهستان یا تپه و ۴ روستا نامشخص می باشند .
۵- تعداد آبادی ها بر حسب نوع راه : ۱۷۴۳ روستا آسفالته و ۸۴۹ روستای گیلان شوسه و مالرو است .
۶- امکانات آموزشی در روستاها: مدرسه راهنمایی مختلط۶۱، مدرسه راهنمایی دخترانه و سرانه۵۷۳، مدرسه راهنمایی شبانه روزی دخترانه و پسرانه ۲۸،دبستان۱۳۲۸، روستامهد ۳۰۰ ، هنرستان فنی وحرفه ای دخترانه و پسرانه ۲۷ ، دبیرستان کارو دانش دخترانه و پسرانه ۲۵، دبیرستان نظری دخترانه و پسرانه ۱۵ و دبیرستان دخترانه و پسرانه شبانه روزی ۱۶ می باشد .
۷- امکانات فرهنگی مذهبی روستاها ۳۰۱۸ ، اماکن ورزشی ۵۰۰ و ۳۷ بوستان روستایی است .
۸ -۱۴۹۱روستا طرح هادی ندارد و ۱۹۵۶ روستا دارای شورای اسلامی ، ۱۳۴۱ روستا دارای دهیار، ۶۴ روستا دارای پاسگاه،۱۸۲ روستا داری مروج و مرکز خدمات کشاورزی، ۳۶۹ دارای شرکت تعاونی کشاورزی و ۱۷۹ روستا دارای شورای حل و اختلاف می باشد.
۹-  ۱۰۴۵روستا بدون سامانه تصفیه آباست ولی ۸۴۸ روستا دارای گازلوله کشی، ۲۴۲۵ روستا وصل به شبکه سراسری برق و ۷ روستا دارای موتور برق دیزلی دارد .
۱۰- امکانات بهداشتی و درمانی روستاهای گیلان شامل مرکزتسهیلات زایمانی، پایگاه بهداشت روستایی، خانه بهداشت، مرکز بهداشتی و درمانی، داروخانه ، آزمایشگاه، حمام عمومی ، غسالخانه و سامانه جمع آوری زباله ۲۸۸۵ مرکز و دارای ۱۵۸۳ نفر پزشک، پزشک خانواده، دامپزشک، بهیار ، بهورز ، ماما ، دندانپزشک می باشد .
۱۱- امکانات بازرگانی و خدمات در روستاها شامل جایگاه سوخت ، تعمیرگاه ماشین آلات غیرکشاورزی، تعمیرگاه ماشین آلات کشاورزی، بانک، فروشگاه تعاونی، نمایندگی پخش سیلندرگاز، نمایندگی پخش نفت سفید، پایگاه آتش نشانی۱۹۸۳ واحد بوده و ۴۳۳۲ واحد شامل نهادهای سنتی مانند قصابی،قهوه خانه،نانوایی، بقالی در آنها فعال است .
۱۲- امکانات ارتباطات وحمل و نقل روستاهای گیلان شامل دسترسی به ایستگاه راه آهن ۳ روستا، دسترسی به وسیله نقلیه عمومی۱۷۰۹، دسترسی به روزنامه و مجله۹۳ ، دسترسی عمومی به اینترنت۴۷۶ ، دفترفناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) روستایی ۳۷۴، دفتر مخابرات ۴۸۱ ، دفتر پست ۳۴۰ و ۴۱۲صندوق پستی است .
وضعیت مهاجرت در استان بر اساس سندتوسعه اشتغال استان گیلان نیز قابل توجه است . در میان ۱۶ شهرستان استان گیلان، شهرستان های رشت،تالش، آستارا، رضوان شهر و بندرانزلی مهاجرپذیر می باشندکه سهم شهرستان رشت ازسایرشهرستان ها بیشتراست و دیگرشهرستان ها مهاجرفرست هستندکه دراین میان رودبارسهم بیشتری از سایرشهرستان ها دارد.
استان گیلان به طورکلی دارای موازنه مهاجرتی روستایی منفی به مقدار ۱۴۱۴۸۸نفر در بین دوره ۱۰ ساله ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ می باشد. دراین میان بیشترین سهم مربوط به شهرستان های لاهیجان با ۳۲۲۴۹ نفر، صومعه سرابا ۱۷۲۱۵ نفر و رودبار با ۱۳۶۴۵ نفرمی باشد.
به طورکلی فقط دو شهرستان انزلی و تالش دارای موازنه مهاجرتی مثبت روستایی هستندو سایر شهرستان ها دارای مهاجرت منفی روستایی می باشند.
این طور استنباط می شودکه سهم جمعیت فعال استان گیلان از جمعیت فعال کشور درکل درطی سالهای ۸۵-۷۵ به میزان ۰٫۸۵درصدکاهش یافته است. اما بیشترین مقدارکاهش نیز در بین زنان روستایی است که سهم آن ۵٫۵۸درصدکاهش داشته است. یکی ازعلت های این پدیده،کاهش تمایل زنان روستایی به اشتغال است. البته افزایش درصد شهرنشینی استان به واسطه مهاجرت از شهر به روستا و تبدیل مناطق روستایی به شهری نیز از دیگر علت های این وضعیت است که باعث انتقال جمعیت فعال روستا به شهرها شده است.
درسال ۷۵ بیشترین سهم جمعیت فعال استان متعلق به مردان روستایی،اما در سال ۸۵ متعلق به مردان شهری است. در مقابل کمترین سهم درسال ۷۵ مربوط به زنان شهری و درسال ۸۵ مربوط به زنان روستایی است که به ترتیب ۸ و۷ درصد ازجمعیت فعال را به خود اختصاص داده اند. یافته ها گویای آن است که سهم جمعیت فعال شهری نسبت به روستایی درحال افزایش است؛ به طوری که در طی این دوره، سهم جمعیت فعال شهری از ۴۳ درصد به ۵۶ درصد افزایش یافته است. این مسئله می تواند به دلیل افزایش شهرنشینی و نیز تبدیل روستاها طی این دوره ۱۰ ساله به شهر باشد و …
در این جستار به اختصار برخی از مهم ترین مشکلات و راهکارهای پیش نهادی جهت برون رفت از بن بست پیش آمده در توسعه روستایی استان رامرور می کنیم . اگر توفیق یارشود در مجالی دیگر ، به دیگر مشکلات جامعه روستایی استان اشاره خواهد شد که امید است مفید و موثر واقع شود :
۱- ضعف نهادهای اداری و مدیریتی، اجتماعی و … روستاها: حفظ روستاها بدون تغییر، منجر به توسعه نمی شودو باید روستاها متعهد به فعالیت شوند و بتوانند توانایی و ظرفیت خود را ارتقاء دهند و ضعف نهادی مانع از تحقق این هدف است . در روستاها نهاد توسعه محلی وجود ندارد . شوراها و دهیاری ها و دیگر نهادهای رسمی موجود در روستاها ، از ساختار تشکیلاتی ، انسانی ، لجستیکی و حوزه نفوذ مناسب برخوردار نیستند و همه امور به مرکز بخش یا شهرستان متکی است و این موضوع باعث می شود که هرگونه برنامه توسعه روستایی دارای نهاد مشخصی در درون روستا برای مدیریت اجرایی برنامه ها نباشد؛ بنابر این ، تقویت شبکه های نهادی و موسسات موجود و روابط بین آن ها به جای تاکید و تمرکز بر بازیگران فردی و … ضرورت دارد .
۲- مشارکت پایین اجتماعی و سیاسی و فرار مغزها از روستاها به شهر: به علت پایین بودن سطح سواد ، خروج نیروهای تحصیل کرده و عدم نهادسازی دولتی و غیر دولتی، مشارکت اجتماعی در امر توسعه، اساساً در روستاها وجود ندارد و مشارکت سیاسی و اجتماعی در روستاها صرفاً در حد مشارکت در انتخابات است. خروج نیروهای خلاق از روستاها به سمت شهرها باعث شده است که روستاها از نظر نیروی انسانی در مدیریت توسعه و انباشت سرمایه اجتماعی دچار نقصان شود . برای تقویت نقش مشارکتی روستاییان ، این نیاز وجود دارد که نهادهای غیر دولتی متناسب با شرایط روستاها ، ایجاد گردد.
یکی از نهادهای موثری که می تواند برای توسعه روستاها، تقویت نقش مشارکتی روستاییان و بهره گیری از ظرفیت نیروی انسانی تحصیل کرده و خلاق روستایی و … تشکیل شود، شورای هماهنگی توسعه در روستاها است که کارکرد مدنی دارد و در راهبری توسعه در روستا می تواند موثر واقع گردد . این نهاد الگو را برای زادگاهم روستای شیخ محله تولم از توابع بخش تولمات شهرستان صومعه سرا تهیه نموده ام و به نظر می رسد که قابلیت اجرایی و تعمیم به سایر روستاهای استان را دارد .
۳- تغییر ترکیب جمعیتی، فعالیتی، فرهنگی و کاربری اراضی روستایی و کشاورزی : بر اساس آمار و مطالعات انجام شده ، جمعیت روستاها و به تبع آن نیروی کار موثر روستایی نیز کاهش یافته است و این امر در کنار ورود گردشگران جز، موجب شده است تا در ترکیب جمعیتی ، فعالیتی ، فرهنگی و کاربری اراضی روستایی و کشاورزی تغییراتی صورت گیرد و روستاها به تدریج کارکرد اصلی خود را در توسعه منطقه ای و ملی از دست بدهند . هم چنین کسب درآمدهای آنی، موقتی ، لحظه ای، هم چون فروش اراضی بر درآمدهای ناشی از تولید همچون کشاورزی و دامداری ترجیح داده شده است .
۴- سطح نازل امکانات و خدمات در روستا ها متناسب با پیشرفت جامعه : روستاهای استان در حال حاضر صرفا از تاسیسات اولیه چون آب، و برق و گاز، راه و خدمات بهداشتی و درمانی و آموزشی در سطح بسیار مقدماتی برخوردارند و فاقد امکانات و خدمات پیشرفته تری که نیاز اساسی سکونت گاه های جمعیتی در دنیای امروز است -هم چون فضاهای فرهنگی، ورزشی ، تجاری ، مراکز پیشرفته بهداشتی و درمانی و فن آوری اطلاعات و … – می باشند و این موضوع سبب ایجاد مشکلات فراوانی شده است که مهاجرت یکی از نمادهای آن به شمار می رود .
اختلاف فاحش سطح زندگی شهری و روستایی، ناکافی بودن سطح خدمات عمرانی و رفاهی، افزایش جاذبه هاوکشش های شهری نسبت به روستایی، فقر و محرومیت و عدم توانایی مالی، کمبود امکانات و خدمات رفاهی، مخاطرات و بلایای طبیعی،کم آبی، خردوکوچک بودن اراضی کشاورزی و عدم منابع درآمدی پایدار، رشدمنفی جمعیت روستاها، به رغم خدمات قابل ملاحظه ای که پس از پیروزی انقلاب شکوهمنداسلامی درسطح روستاها انجام گرفته است،طول ماندگاری وسکونت جمعیت درروستا را نسبت به ادوارگذشته کمتر کرده است و اگر این موضوع مدیریت نشود،شتاب بیشتری خواهدگرفت …
۵- اوج گیری تهدیدات و مخاطرات زیست محیطی در روستاها:امکانات زندگی مدرن وارد روستاها و جریان اجتماعی و فرهنگی شده است اما نهادهای مدیریتی برای مدیریت و کنترل عوارض این امکانات به ویژه در حوزه سلامت و محیط زیست در روستاها ایجاد نگردیده است و این امر را می توان در انباشت زباله و آلودگی آب های سطحی، نابودی پوشش گیاهی و حیات جانوری و … در ۲۰ سال اخیر به وضوح مشاهده کرد ؛ بنابر این، عدم اتخاذ تدابیر لازم در این خصوص، روستاهای استان گیلان را با خطر مواجه خواهد کرد و حتی می توان آن را به عنوان یک تهدید امنیتی بالقوه،مورد توجه و بررسی قرار داد .
۶- عدم وجود اسناد توسعه روستایی متناسب با جایگاه و نقش های ملی و منطقه ای آنها: در حال حاضر تنها سند توسعه روستایی در کشورما طرح های هادی روستایی هستند – که البته بخش زیادی از روستاهای استان ، فاقد همین طرح نیز می باشند- که با نگرش صرفا کالبدی به توسعه روستایی نگریسته و اصولا توسعه اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی روستاها به هیچ عنوان مد نظر قرار نمی گیرد . در حالی که امروزه در نظام برنامه ریزی فضایی و آمایشی ، بحث توسعه در تمامی ابعادش مورد توجه بوده و بحث توسعه کالبدی و فضایی نتیجه برنامه هایی است که در سایر حوزه ها تدوین گردیده و در بخش کالبدی نمایان می شود .
در حال حاضر ما دارای سند توسعه ای و آمایش ملی و استانی نیستیم که نقش روستاها به وضوح در توسعه ملی و استانی را مشخص و وظایف آن را تعریف کرده باشد؛ بنابر این، لازم است برنامه آمایش استان به نحوی تدوین گردد که نقش و جایگاه هر روستا در سطح ملی، استانی و ناحیه ای و بارگذاری کالبدی ، جمعیتی و به ویژه اقتصادی آن را تعیین و در ادامه وظایف سازمان ها و نهادهای متولی را در زمان بندی مشخص جهت نیل به اهداف برنامه مشخص نماید و و این برنامه توسط مدیریت ارشد استان به نهادهای مربوطه ابلاغ گردد . هم چنین تعیین یک نهاد مدیریتی و نظارتی واحد که سیاست گذاری ، هدف گذاری ، استاندارد سازی ، برنامه ریزی و نظارت بر عملکرد سازمان ها را انجام دهد، ضرورت می یابد . مسئولیتی که به نظر می رسد می بایست باید توسط استانداری و با هدف مدیریت تولید، سرمایه گذاری و مدیریت زنجیره تولید و عرضه در روستا ها انجام گیرد.
۷- هضم روستاها توسط شهرها: جامعه روستایی از دو منظر، آسیب پذیر است یکی این که به دلیل توسعه کالبدی فزاینده شهرها و فاصله نزدیک مناطق شهری و روستایی در گیلان ، روستا ها توسط مناطق شهری هضم می شوند که این امر هم موجب اختلال در نظام شهر ی ( ایجاد سکونتگاه های غیر رسمی ) و هم در نظام روستایی ( تغییر کاربری اراضی کشاورزی ، تخریب بافت روستاها و…) می گردد و دیگر این که ملاک تبدیل روستا به شهر افزایش جمعیت به بالای ۵۰۰۰ نفر است . این امر باعث می شود روستاهایی که در حال توسعه می باشند با افزایش جمعیت تبدیل به شهر شوند و ساختار کارکردی و کالبدی خود را ازدست بدهند . ملاک تبدیل روستا به شهر صرفا از منظر جمعیتی اشتباه است و ملاک باید تغییر ساختارهای کارکردی و فعالیتی روستا باشد. مادامی که یک روستا نقش خود را در تولید ( کشاورزی و دامپروری ، صنایع دستی و …) حفظ نموده است به رغم افزایش جمعیت از مرزهای تعیین شده ، می بایست تحت عنوان روستا به فعالیت خود ادامه دهد و این امر هیچ منافاتی با برخورداری از امکانات مدرن موجود در شهرها ندارد . باید پرهیز کرد که تبدیل روستا به شهر به ویژه در موسم انتخابات به یک مطالبه اجتماعی تبدیل شود!
۸-تهیه طرح های توسعه ای با قابلیت شمولیت محدود : در حال حاضر طرح های توسعه شهری(جامع و تفصیلی) فقط برای محدوده خدماتی شهرها تهیه می شوند و در بهترین حالت حومه شهری را نیز در حوزه برنامه ریزی شامل می گردند . در حالی که به نظر می رسد طرح های توسعه ای بایستی در سطح شهرستان ها تهیه شود و نقش روستاها به عنوان سکونتگاه های جمعیتی در این طرح ها دیده شوند . بحث بهسازی راه ها ، بهسازی محیطی، مبلمان و منظر شهری و روستایی، حمل و نقل و ترافیک و مواردی از این قبیل جزء موضوعاتی است که باید در این گونه طرح ها مورد توجه قرار گیرد .
۹-تغییر در نقش و کارکرد اقتصادی روستاها: روستاها در حال حاضر تنها دارای نقش تولیدی آن هم به طور سنتی می باشند و مراکز عرضه در مناطق شهری و دور از روستاها استقرار دارند این امر باعث می شود واسطه گری ترویج گردد و مرکز نقل و انتقالات مالی ناشی از عرضه در روستا ها شکل نگیرد ؛ از این منظر ، انتقال مراکز عرضه از شهرها به روستاها می تواند مزایای زیادی داشته باشد که می توان به حذف نظام واسطه گری ، کاهش هزینه های نقل و انتقال ، عرضه مستقیم و با کیفیت و ارزان و قیمت تمام شده پایین تر با توجه به این که هزینه های بالا سری در روستا ها کمتر است و ایجاد گردش مالی در روستا ها و توسعه گردشگری روستا با تاکید بر گردش گری تجاری و غیر متکی به فروش اراضی و معکوس کردن جریان مالی و جمعیتی فی مابین شهر و روستا ( انتقال منابع مالی و جمعیت شهری به روستا ) را نام برد .
و کلام آخر این که توسعه روستایی به خلاقیت ها و مشارکت مردمی، نهادها و سازمان های مورد نیاز، توجه به همه ابعاد توسعه ، سازمان یابی توسعه و عمران روستایی با هدف تصمیم سازی، اولویت بندی نیازها و تجهیز منابع عیر مالی نظیر زمین ، نیروی کار و … نیاز داردو امید است که در تدوین سیاست ها و برنامه های دولت محترم در حوزه توسعه روستایی ، این موضوعات مورد توجه قرار گیرد ./عصر تدبیر
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code