به گزارش گیل خبر ، قائم مقام و سخنگوی وزارت کشور اخیراً از صدور مجوز «حزب» برای «جبهه پایداری» خبر داده است. هر چند صدور مجوز «حزب» برای تشکلی که پیش از این نیز فعالیت می کرده و فراکسیونی نیز در مجلس شورای اسلامی دارد خبری فی نفسه مثبت به حساب می آید اما چون تشکل حزب شده، جبهه پایداری است که گرایش خاصی از اردوگاه اصول گرایان را نمایندگی می کند نکته هایی را نیز به این بهانه می توان یادآور شد. دولت در حالی به مهم ترین تشکل منتقد و مخالف خود مجوز حزب داده که عملا نمی تواند برای احزاب اصلی حامی خود - که فعالیت آنها در محاق است -کار خاصی انجام دهد و این، از عجایب است! از سوی دیگر مجوز یک حزب جدید در حالی صادر شده که سه ماه است وزارت کشور معاون سیاسی ندارد و قائم مقام وزیر، عملا تنها این معاونت را سرپرستی می کند که البته با سیاست گذاری های مورد انتظار از یک معاونت متفاوت است و اعلام خبر صدور مجوز از جانب ایشان نباید این تصور را ایجاد کند که جانشین آقای میرولد مشغول به کار شده و وزارت کشور از معاونت سیاسی برخوردار است. نکته اصلی مورد نظر اما اینها نیست. نکته ای است که مستلزم یک یادآوری است: سه سال پیش و همزمان با اعلام فعالیت «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» مرتضی آقا تهرانی تصریح کرد: «جبهه پایداری با هدف فعالیت فرهنگی در راستای بصیرت بخشی به جامعه تشکیل شده و ما نمی خواهیم یک حزب باشیم. چون فعالیت حزبی محاسن و معایبی دارد. از جمله این که محدود به عده خاصی است اما بحث ما روشن کردن و بیدار ساختن مردم است. پایداری قصد تبدیل شدن به حزب را ندارد چرا که حزب برگرفته از کشورهای غربی است و جبهه پایداری تشکیل حزب به این شکل را قبول ندارد. بنا بر این صریحا می گویم که جبهه پایداری حزب نیست و نمی خواهد باشد و آیت الله مصباح هم بارها گفتند: پایداری حزب نباشد و این یک اصل است.»[در گفت و گو با خبر آنلاین] اکنون می توان پرسید که آیا جبهه پایداری از اصل اصیل خود (حزب نشدن) عدول کرده یا تاکید و توصیه رهبر معنوی خود را نادیده انگاشته است یا اقتضای سال 90 و دوران احمدی نژاد در آستانه مجلس نهم، چنان بود و دوران پسا احمدی نژاد و به مناسبت مجلس دهم، چنین است؟! اگر بخواهیم از منظری انتقادی به موضوع نگاه کنیم حزب شدن جبهه پایداری، به رغم اعلام ها و پرهیزهای قبلی یادآور رفتار اخوان المسلمین در مصر است که ابتدا اعلام کرده بودند «قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری رانداریم» اما بعدتر تمام قد ظاهر شدند و محمد مُرسی را به عنوان کاندیدای اصلی معرفی کردند و او هم به قدرت رسید. هر چند به جای دموکراتیزاسیون مصر در پی اخوانیزاسیون برآمد که فرجام تلخ آن، بهار عربی را به خزان نشاند. با این همه حزب شدن و به تعبیر رییس جمهور روحانی «شناسنامه دار بودن» تشکل ها امر مبارکی است زیرا سبب می شود به نام خود و از جانب حزب و گروه خود و با هدف مشخص کسب یا حفظ قدرت سخن بگویند و تعابیری چون «روشن کردن و بیدار ساختن مردم» را نیز به گروه های مرجع فکری بسپارند. کما این که منتقدان آیت الله مصباح نیز حق تاسیس حزب و اظهار نظر را برای ایشان و همفکران شان به رسمیت می شناسند و از آن استقبال می کنند اما می گویند نظر خود را از جانب حزب و گروه و جناح خود مطرح کنید نه با داعیه اسلام و انقلاب؛ و همان گونه که برای خود حق شرکت در مسابقه رقابت سالم برای کسب قدرت سیاسی را قایل هستید برای دیگران نیز قایل باشید. /عصر ایران
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code