اختصاصی/ برجای مانده همچون آوار ماندگان «پلاسکو»؛
۱۳۹۵/۱۱/۰۱ ۱۴:۴۶ چاپ
اختصاصی گیل خبر/ سامان بدر: پنج شنبه 30دی یک روز کاری ساده بود که همه منتظر بودند هرچه سریعتر ظهر شود و به تعطیلات آخر هفته بروند، آن قدرها روز ساده ای به نظر می رسید که شهردار تهران هم تصمیم گرفت محل کار خود را رها کند و  به دلایل نامشخصی! بار سفر ببندد و به دیدار مراجع برود. غافل از آن که تهران در درون خود  آبستن حوادثی است که در لحظه ای ماموریت جناب شهردار را از گپ و گفت با مراجع محترم به حضور میدانی با کلاه ایمنی و تشکیلات در قلب حادثه دردناک پلاسکو تغییر می دهد. پلاسکو که نماد آسمان خراشی  تهران گذشته بود امروز به  نمادی از بحران در ساخت و ساز بدون امنیت پایتخت تبدیل شده است و هر از چندگاهی بحران هایی از این دست مسئولی را از جاده چالوسی و راه قمی بر می گرداند! اکنون که بازار نقد سلفی های مردم  داغ است کمتر کسی اشاره ای به این می کند که بسیاری از مسئولین نیز چیزی جزء همان ثبت تصاویرشان در خبرگزاری ها اقدامی نمی توانند انجام دهند. برای همین است که یک کارگر لودر به یک عضو شاخص شورای تهران می گوید: «چرا نگاه می کنید، پول بدهید دستگاه بخریم، این دستگاه برای چندین سال قبل است و چرا وقتی می خواهیم پول نمی دهید و باید نامه نگاری کنیم؟» عضو شورا که میدانست در آن جا جابی ندارد سکوت کرد و به توئیتر فیلتر شده! رو آورد و نوشت« او راست میگفت، اما درد ما را نمی دانست.» البته توئیتر مشکل محدودیت کلمه دارد و شاید اگر ادامه پیدا می کرد عضو شورا می نوشت: «همان طور که ما درد آن ها را نمی دانستیم » این بازار داغ جملات قصار چنان در ما سنگینی کرده که گویی فکر می کنیم می تواند جای واقعیت های ما را بگیرد. ولی واقعیت همان است که کارگر لودر اشاره کرد.  «دردهای مسئولین» از جنس مسائلی نیست که برای ما واقعیتی را ایجاد کند، واقعیت برای ما در پلاسکو نهفته است. جایی که با لودر و بیل و سگ های زنده یاب همچنان در جستجو هستیم و هرچه بیشتر می گردیم تنها به تلی از آهن و اسکله می رسیم، در حالی که سال ها قبل می شد جلوی آن را طوری گرفت که شهردار امروز در آستانه یک رویداد سیاسی به سفرش برسد جای آن که ژست جدیدی بگیرد!