نرجس محمددوست
۱۳۹۵/۰۶/۱۵ ۰۴:۵۹ چاپ
از عدالت جنسیتی تا سقف شیشه ای
گیل خبر/ نرجس محمددوست  در سپتامبر 1995، در چهارمین کنفرانس جهانی زنان در پکن ، دولت های شرکت کننده اعلامیه پکن را تصویب نمودند که بر عزم جدی آنها جهت تأمین حقوق برابر و کرامت انسانی ذاتی زنان و مردان تأکید و با صراحت تصریح شد که حقوق زنان بخشی از حقوق بشر است. glass_ceiling_for_women شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در اکتبر سال 2010 برای دوره سه ساله، یک گروه کاری با موضوع تبعیض علیه زنان در قانون و رویه تشکیل داده است که 5 عضو آن در مارس 2011 در شورای حقوق بشر از 5 منطقه آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و حوزه کارائیب، کشورهای اروپای شرقی، کشورهای غربی و دیگران انتخاب خواهند شد. قطعنامه 15/23 شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ، مورخ 8 اکتبر 2010 به عنوان برنامه عمل این گروه کاری قلمداد می شود که تعهدات دولت ها را در راستای منع تبعیض علیه زنان و تحقق برابری در حوزه های ذیل، مورد تأکید قرار می دهد: 1.    ایجاد فرصت برابر جهت دسترسی زنان به آموزش، 2.    دسترسی به سلامت، 3.    مشارکت اقتصادی، 4.    دسترسی به بازار کار و درآمد، 5.    مشارکت عمومی و سیاسی، 6.    دسترسی به سطوح مختلف تصمیم گیری در امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، 7.    ارث و مالکیت زمین، 8.    خدمات مالی از جمله وام ها و...، 9.    تابعیت و اهلیت قانونی، 10.    توجه به زنانی که به دلیل تبعیض و خشونت در موقعیت آسیب پذیر قرار دارند، 11.    نقش مهم زنان در توسعه اقتصادی و فقر، 12.    مزد برابر در مقابل کار با ارزش مساوی، 13.    توسعه و ارتقای سیاست هایی که زنان را برای اشتغال و مسئولیت های خانوادگی آماده می کند، 14.    مبارزه با خشونت علیه زنان، قاچاق افراد خصوصاً زنان و کودکان و اشکال مدرن برده داری، 15.     تحقق برابری زنان در برابر قانون، 16.    توجه به وضعیت زنانی که در وضعیت آسیب پذیر قرار دارند؛ از جمله: زنان مهاجر، زنان معلول، زنان متعلق به اقلیت ها و زنانی که در شرایط فقر زندگی می کنند.   با همه پیشرفتهای دانش بشری و حضور بیش از پیش زنان در عرصه های مختلف اجتماعی ،در صحنه های اشتغال،مدیریت و مشارکت سیاسی حضور زنان در سطوح مختلف تصمیمگیری اگر نگوییم بی اثر اما بسیار کمرنگ است. با توجه به وجود تفکرات قالبی و نیز وجود موانعی چون : فرهنگ مردسالاری و وجود  کلیشه­های جنسیتی در کتابهای درسی و رسانه ها، نابرابری در توزیع امکانات و فرصت­ها، دسترسی کمتر به شبکه­های غیر رسمی و اطلاعات غیر آشکار و عدم کادرسازی مناسب و عدم توازن در استخدام زنان در کشور و وجود خان کد پرسنلی برای کسب و حضور زنان ؛مخصوصا زنان جوان و تحصیل کرده نسل جدید در جایگاهای مدیریتی کلان ،واژه عدالت جنسیتی را چگونه میتوان تعریف کرد ،چگونه می توان به آن رنگ و بوی عملی داد؟ در پژوهشهای مختلف صورت گرفته رابطه ی بین اشغال زنان و مشارکت سیاسی و خواست کسب موقعیت های کلان مدیریتی آنها دیده می شود اما سهم زنان در یک دهه گذشته از استخدامها چقدر بوده است ؟ آیا می توان از زنان توانمند فارغ از داشتن کد پرسنلی و استخدام رسمی در جایشگاههای مدیریتی استفاده کرد ؟ایا حضور برابری وجود دارد که بشود از عدالت جنسیتی در بکار گیری زنان در جایگاهای مدیریتی و مشارکت سیاسی صحبت کرد ؟ آیا در محیط های کاری عدالت جنسیتی تعریف شده است ،ایا عدالت جنسیتی با عدالت جنسی اشتباه گرفته نمیشود ،بی شک نیازمند تعریف دو واژه متفاوت عدالت جنسی و عدالت جنسیتی می باشیم . عدالت جنسی به معنای دید به یک انسال از منظر فیزیکی و جسمی است و تفاوتهای ساختاری بدنی زن و مرد و عدالت جنسیتی به انسال فارغ از جنسیت به توانایی و مهارتهایی که داراست توجه میشود .اما آنچه تاکنون میراث  دار بوده ایم ادعای عدالت جنسیتی به تعبیری شایسته سالاری اما با نگاهی جنسی بوده ایم .شایستگان اکثریت مردان تعریف شد و از بین مردان شایسته ی شایسته انتخاب شد . البته در این امر موانع ساختاری و درونی  هم برای آن اندک زنانی که بهشان پیشنهاد قبول پست مدیریتی شد نیز وجو دارد از جمله وجود سقف شیشه ای . برگرفته از کورتیس و کاسار چون زنان در جایگاه های مدیریتی سازمانها به طوری متناسب حضور نیافته و در اقلیت اند، در این جایگاهها معمولا نقشی جزئی دارند و آسیب پذیرند  ، بدین معنا که همراهان  ، مربیان و سرمشق های کم تری دارند. با این وجود آنان بیشتر زیر نظرند و به احتمال بیشتری بر اساس پیش داوری مورد ارزیابی قرار می­گیرند. از سوی دیگر این نگرش­ها منجر به تشکیل شیوه­های سازمانی می­شود که به عنوان عوامل مهم به وجود آورنده ی سقف شیشه ای مطرح اند. سقف شیشه­ای اصطلاحی است که در دهه 1970 بوجود آمد تا موانع نامرئی و مصنوعی که به واسطه دیدگاهها و پیش قضاوتهای سازمانی وجود داشت و مانع دست یابی زنان به سمت های اصلی سازمان بود را توضیح دهد. بنا براین زنان خود نیز با توجه به شرایط محیطی ایجاد شده و وجود موانع آشکار و نهان ،با عدم قبول خود برای پذیریش پست های مدیریتی به توزیع نا برابر پست ها و مدریتهای کلان کمک کرده اند . بی شک یکی از راههای توسعه هر کشوری از مسیر  حضور زنان در پست های مدیریتی و مشارکت سیاسی آنها می گذرد و  می توان یکی از بهترین راهکار های جبران این کمبود را تبعیض مثبت مدیریتی زنان دانست. گیل خبر:انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.