گیل خبر/ علیرضا حسنی* یکی از کارآمد ترین سازوکار های مدیریت جهت رسیدن به مناسبات اجتماعی مطلوب و کاهش هزینه های وارده بر شهر توجه و برنامه ریزی برای ارتقاء فرهنگ و اخلاق شهر نشینی در بین شهروندان است. برنامه ریزی شهرها نیازمند ایجاد هماهنگی میان دستگاه های تصمیم گیرنده در حوزه فرهنگی و اجتماعی است که شهرداری ها، فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداو سیما، میراث فرهنگی، بنیاد شهید، ورزش و جوانان، سپاه پاسداران ، نیروی انتظامی و برخی دیگر از دستگاه ها هرکدام به گونه ای دارای تجربیاتی در برنامه های فرهنگی و اجتماعی و تفریحی می باشند از جمله این دستگاه ها هستند. از سوی دیگر در حال حاضر که با گسترش شبکه های مجازی تک تک افراد تبدیل به رسانه شده اند، و به سهولت افتراق و اشتراک فرهنگی در سپهر عمومی جامعه نمود می یابد، رشد و توسعه فرهنگی نیازمند مدیریت مدبرانه و مقتدرانه ایست که بتواند با اعمال مدیریت فرهنگی جامعه را از مرحله ی محدود و مناسب عبور دهد چرا که علاقه رو به گسترش جامعه در خصوص به اشتراک گذاری پدیده هایی که در ظاهر بیرونی جذاب به نظر می رسد، بدون هدایت و جهت دهی می تواند آسیب زا نیز باشد. اما ذکر این نکته ضروری است که دستیابی به بستر فرهنگی مناسب جهت رشد و توسعه، به یکپارچگی جامعه نیاز دارد و برای اثر بخشی مدیریت فرهنگی در جامعه سامان دادن به تعارضات فرهنگی اجتماعی در الویت فعالیت مدیران فرهنگی قرار دارد. بدین منظور با برنامه ریزی راهبردی مدلها و نمونه های مناسب باید دستاوردهای قابل توجه ای برای یک مجموعه شهری فراهم گردد. لزوم مهندسی فرهنگی و بازنگری در جهت محقق ساختن یک مدیریت یکپارچه و هدفمند با بهره گیری از پتانسیل های بی نظیر فرهنگی یکی از اهداف و حلقه گمشده در نهاد های دولتی و یا مردمی فرهنگی محسوب می گردد. تلاش در جهت محقق ساختن آن با توجه به زیرساخت های موجود و با تقویت نقاط قوت و هم پوشانی نقاط ضعف از اهداف و دغدغه های فرهنگی این شهر باید محسوب گردد. خلاء نبود مدیریت یکپارچه در سیاست گذاری های فرهنگی کاملا ملموس بوده و به منظور رسیدن به سطح استاندارد در فضاها و فعالیتهای فرهنگی مسئولین مرتبط باید تا سرحد توان همت نمایند تا از تداخل و موازی کاری برنامه دستگاه ها پرهیز گردد. بی تردید صرفه جویی در هزینه ها و استفاده عامه مردم جلوه وحدت رویه این گونه فعالیت هاست. در این میان مدیریت فرهنگی نهادی فرادست متشکل از کنشگران فرهنگی است که برای برقراری ارتباط نیازمند اجزا و کارکردهای گردشگری/ مذهبی/ فرهنگی می باشند که به نفع تقویت و کارایی بیشتر در راستای توسعه پایدار شهری مبادرت می ورزند. از آنجاییکه مهمترین الویت کاری نهادهای فرهنگی بسیج نمودن امکانات در راستای استعداد یابی نسل های آینده کودکان و نونهالان این شهر و دیار- و سپس فراهم نمودن امکان پرورش استعدادهای آنان و در نهایت اطمینان از اثر بخشی پرورش استعداد است ، اصلاح نحوه ارتباط با مردم به صورت تعامل موثر مبتنی بر شناسایی نیازهای آنان و اطمینان از اثربخشی خدمات ارایه شده، برگزاری دوره های آموزشی در نهادها و مراکز فرهنگی متناسب با نیازهای مردم به طوریکه این نیازها از نیاز سنجی علمی منتج گردد، می تواند در زمره این راهبردها قرار گیرد. این امر در جایگاه خود بار دیگر لزوم مدیریت یکپارچه فرهنگی را مشخص میکند چرا که هر فرد در دوره های مختلف زندگی با نهادهای گوناگون فرهنگی ارتباط داشته است و تعامل نهادهای فرهنگی در ارتقا سبک و فرهنگ زندگی افراد و به تبع آن جامعه بسیار موثر است. مدیریت یکپارچه فرهنگی می تواند در نفس خود و ماهیتاً، نظم بخشی و جهت دهی به افکار عمومی با رویکرد شناسایی علایق عمومی جامعه و در نظر گرفتن تنوع فرهنگی و گروههای مختلف مردم باشد. مدیریت یکپارچه فرهنگی همچون سایر دستگاه های تصمیم ساز و اجرایی در کشور که عهده دار نقش های حاکمیتی و تصدی گری چه در سطح کلان و چه در سطوح استانی و شهری می باشند، می تواند نهادی مستقل و راهبردی سنجیده و نقطه اتصال و تلاقی طیف های گسترده فرهنگی در جامعه محسوب گردد که با بهره گیری از کنش فرهنگی شهروندان و به تبع آن کنش اجتماعی آنان و با مشارکت عمومی با لحاظ ضرورت تنوع فرهنگی مقدمات یکپارچگی جامعه را در این عرصه فراهم نماید. *مدیریت فرهنگی و سخنگوی شهرداری رشت پایگاه گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.