به گزارش گیل خبر، بخشی از این مصاحبه را می خوانید: بعد از بازی در فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» گفته بودید دیگر سراغ بازیگری نمی روم اما در جشنواره سی و چهارم فجر سه فیلم داشتید و بعد از آن هم در یکی، دو فیلم بازی کردید. چه اتفاقی افتاد. دوباره رفتید سراغ بازیگری؟ من از فیلم «پری» به بعد مدام می گویم دیگر در فیلمی بازی نمی کنم اما نمی دانم چه اتفاقی می افتد که تن می دهم. سعی ام این است که بازی نکنم اما در شرایطی قرار می گیرم که به ناچار این کار را انجام می دهم. نمی دانم؛ دوست ندارم، اما پیش می آید. بازیگری خوشایندم نیست. در حوزه هنر چه فعالیتی برای تان مطلوب است؟ خیلی دلم می خواست نویسنده بودم. می نشستم قصه می نوشتم. یا مثلا نقاش بودم و می نشستم به نقاشی کشیدن. کارهایی که نشسته انجام می شوند مورد علاقه ام است. کلا آدم راحت طلبی هستم. شما در زمینه بازیگری آدم راحتی هستید؟ نه خیلی ناراحتم و همه چیز برایم سخت است.   یک مقدار عجیب است که باز هم سراغ بازیگری می روید! بعضی وقت ها پول باعث می شود این کار را انجام بدهم یعنی می گویم هم کارم را انجام می دهم و پولی دستم می رسد که بد نیست، پس چرا این کار را نکنم؟ بعضی وقت ها هم رد کردن پیشنهادهایی که می شود، به نظر احمقانه می آید. هم از نظر خودم و هم از نظر دیگران. دیگران می گویند یک چیزیت می شود که با وجود کارگردان خوب، فیلمنامه قوی و نقش درست، پیشنهاد بازی در فلان فیلم را رد می کنی. اما ته ته ماجرا همیشه ترجیح می دادم آن کار را نکنم. بازی در کدام فیلم اذیت تان کرده است؟ برای چه می خواهید بدانید؟ می خواهم ببینم این اذیت شدن در فیلم هم نمود پیدا کرده است؟ بازی در خیلی فیلم ها اذیتم کرده است. آن فیلمی که هم حین بازی و هم بعد از دیدن ناراحت تان کرده، کدام بوده است؟ بعضی وقت ها شده که من شب ها به خاطر بازی در فیلمی گریه می کردم. اینکه چرا این فیلم را بازی کردم. سر کدام فیلم؟ نمی توانم بگویم. فقط این را بگویم که شب ها های های گریه می کردم و به خودم می گفتم چرا این فیلم را بازی کردی. خبرآنلاین