اختصاصی/ نگاهی به اتفاق پیش آمده در مرحله دوم انتخابات رشت؛
۱۳۹۵/۰۲/۲۷ ۱۰:۵۵ چاپ
حمایت اصلاح طلبان از کاندیدای اصولگرا ؛ خیانت یا هشدار ؟!
اختصاصی گیل خبر/ بهنام ربیع زاده: درست در ساعاتی که کواکبیان در ستاد تنها کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان از برد سی - هیچ لیست امید و شکوری راد از درخواست رفع ممنوع التصویری سید اصلاحات سخن می راندند و حضرتی دست حسنی را بالا میبرد تا تمام تلاشها برای موفقیت اش نتیجه بدهد ٬ خبر و عکس هایی از جمع اصلاح طلبان دیگری در تلگرام رد و بدل می شد و گویای آن بود که « یاران دبستانی » اعضای ستاد جبار کوچکی نژاد شده اند !!   جمعی از جوانان اصلاح طلب در بیانیه شان آورده بودند که در کنار تنها کاندیدای لیست امید از جبار کوچکی نژاد هم حمایت خواهند کرد . خبر به سرعت منتشر شد و اتهام پشت اتهام نشست ! عده ای که رهبری اصلات را عهده دارند ٬ جوانترها را خائن به آرمانهای اصلاح طلبی و منفعت طلب معرفی کردند و طرف مقابل بزرگترها را به زد و بند مخفیانه و بی توجهی به نسل کوچکتر متهم نمودند . اصلاح طلبان جوان میگفتند که سران این جبهه در گیلان تنها به فکر منافع خودشانند و مارا در حد « پوستر چسبان و سیاهی لشکر » میخواهند . کش و قوسها ادامه داشت تا اینکه هر دو کاندیدا به صندلی های مجلس رسیدند اما چیزی که بزودی فراموش شد ٬ چرایی و چگونگی این اتفاق بود . چه کسانی دیگر علنا از کوچکی نژاد حمایت کردند ؟؟ آنچه که در خبرها خیلی بزرگ نمایانده شد اعلام حمایت عده معدودی جوان بود که متحمل بالاترین هجمه ها شدند . ذکر این نکته ضروری ست که کوچکی نژاد از بعضی ها بصورت سطحی و نمایشی و دوروزه بهره برد اما بودند اصلاح طلبانی که از مدت ها قبل بصورت ستادی همراهش بودند و در حلقه اولش قرار داشتند !! هدف دفاع از این و آن نیست اما اگر اینکار بد بود چرا دیگران در حاشیه امنیت قرار گرفتند ؟ شما چه فکر میکنید ؟ در همین راستا برآن شدیم تا برای شفاف و رسمی تر شدن ابعاد موضوع پرسشهایی را برای فعالان سیاسی ارسال کنیم ؛ - آیا سران اصلاح طلب هم زد و بند کرده اند ؟ - آیا سران اصلاحات تنها بدنبال منافع خودشانند ؟ - آیا جوانان اصلاح طلب گستاخ و زیاده خواه و سرکش شده اند ؟؟ آیا سقف فعالیت جوانان « پوستر چسباندن و پر کردن صندلی های انتخاباتی » ست ؟ - آیا اتفاق رخداده نشان از وجود شکاف در بدنه اصلاح طلبی گیلان است ؟ - آیا نگران « فتح الباب » بودن این موضوع نیستید ؟ بی هیچ اضافه گویی ایی نظرات فعالان را بخوانیم : اسحاق راستی رییس شورای مشورتی رشت و دبیر مجمع نیروهای خط امام گیلان: ما باید در اصلاحات ؛ اصلاح کنیم اسحاق راستی-www.gilkhabar.ir به « سران » بودن عده ایی اشاره کردید . باید عرض کنم که بنده هیچ یک از دوستان را سران اصلاحات نمیدانم. قراربود در روند اصلاح طلبی همه دریک سطح باشیم و باهم این رویه رابه پیش ببریم.حال براثر یک فرآیندی دموکراتیک درموعدانتخابات هیات رئیسه ای انتخاب می شود و آنان روند اجرایی کارها رابه پیش ببرند. بنابراین اعطای القاب وبزرگ کردن این و آن را ازآفات اصلاح طلبی می دانم. این که برخی ازافراد درمیان اصلاح طلبان بودند و هم اکنون نیزوجوددارندکه بدون آن که هزینه ای بپردازند ٬ به آلاف وعلوفی رسیده و مدیرانی برای تمام فصول بوده اند. اینان رامن بارها درجلساتمان از همان سالهای 76بازگونموده ام و همچنان درجلسات اخیرنیزنمونه هایی مصداقی رابه اطلاع دوستان رسانده ام. همیشه فریادم ازاین بوده که برخی ازاینان ( نان به نرخ روزخورها ) رانباید بهاء داد. بارها گفته ام که اینان فرصت طلب هستند بیاییم برای دوستان اصلاح طلبمان پرونده وکارنامه ای داشته باشیم که فرصت طلبان نتوانند وارد حیطه مقدس اصلاح طلبی شوند. ماباید درخود اصلاحات اصلاح کنیم. بارهاعرض کرده ام نقددرونی باید یکی از روشهای زیبا و پسندیده ما باشد.اگر در برهه ای اشتباه کرده ایم ؛صادقانه به اشتباه خود اعتراف کنیم و اعمال اشتباه خودرا توجیه نکنیم. تحمل نقدازخودرا داشته باشیم. ازباندبازی واین که هرکه در باندمن است.؛پس اوفقط آدم است و فقط او درحیطه مشورت وحلقه اول من قرار گیرد؛بیایدخوداری کنیم.حتمانباید دریک مجموعه ما رئیس شویم تادر آن جا فعالانه عمل کنیم که اگر چنین نشود حضورنخواهیم داشت و یا حضورمان نیم بندخواهد بود! بنابراین این اشکالات دربرخی ازافراد به اصطلاح اصلاح طللب وجود دارد و همگان باید برای رفع آن عزم جدی داشته باشیم . چه بساکار تشکیلاتی و حزبی یکی ازمواردی است که ازاین آفات جلوگیری می کند. این که فرمودید سران اصلاحات کادرسازی نکرده اند وفقط سیاهی لشکرمی خواهند ٬ اگرنیز چنین باشد همه تقصیرات رانباید به دوش آنان انداخت.خود جوانان اگر تشکیلاتی و قوی عمل کنند هرگز سیاهی لشکردیگران نخواهندشد. متاسفانه ما برخی ها را بیش ازحدبزرگ می کنیم من فقط نشست و گفتگو بین اصلاح طلبان و کاندیدای اصولگرا را اگر تنها در همین حد باشد خالی از اشکال میبینم ولی اگر توافق پشت پرده ای - خارج از آن چه ما در شورای اصلاح طلبان داشتیم - با آنها داشته باشند و یا ائتلافی باآنان داشته اند؛ را خیانت به آرمانهای اصلاح طلبی می دانم وحتی کسانی که اطلاعی ازاین مسئله دارند و سکوت نموده اند را شریک درآن خیانت می دانم. من موافق تک رأی دادن به آقای حسنی بودم و برای خود نیز ادله ای دارم اما اصل سخن بسیاری ازاصلاح طلبان درشورای ائتلاف وانتقاد ازدوستانی که طور دیگرعمل نموده اند ٬ این است که وقتی که شما وحزب شما درچارچوب یک ائتلاف مشترک به یک جمع بندی واحدی رسیده است ٬ دیگر تک روی و اعلام مواضع دیگر و حمایت ازیک کاندیدای اصولگرا چه معنی می دهد؟! این فرد و یا دوستان که بانام جمعی از اصلاح طلبان دست به این عمل زدند ٬چه خوب بود از ابتدا خود و یا حزب شان درشورای ائتلاف اصلاح طلبان که متشکل ازگروه ها و احزاب اصلاح طلب و مجمع مشورتی اصلاح طلبان بود شرکت نمی نمودند و آن گاه آزادانه می توانستند هرطوری موضع گیری نمایند و هیچ انتقادی برآنان وارد نبود ولی بنظر من وقتی اینان درجلسات حضور و درتصمیم گیری با رأی شان نقش داشتند و صورتجلسات تنظیمی رانیز امضاء نموده اند و سپس در شرایط حساس مواضعی دیگری گرفته اند ٬ مرتکب اشتباه محض شده اند . من به این دوستان توصیه می کنم ابتدا اشتباه سیاسی خود را بپذیرند.اعتراف به اشتباه همان طور که درمقدمه نیز به آن اشاره نمودم ٬ یکی از ویژگی های یک اصلاح طللب است. چه کنیم که شاهداین اتفاقات نباشیم؟ باید تاکید کنم که اگر وارد حوزه سیاست می شویم ٬ ازهیأتی عمل نمودن و باند بازی باید بپرهیزیم. حضور دراحزاب و سیاست ورزی درآن باعث میشود که کار تشکیلاتی را یاد بگیریم. ماهنوزبا کارسیاسی بیگانه ایم. بسیاری از ماها هنوز حضوردراحزاب رابا مسخره نمودن که آنها وحزب شان مثلا دو یا سه نفرند زیر سئوال می بریم !! به نظر می رسد با حضور جدی دراحزاب و کار تشکیلاتی همه افراد سیاست ورز به وظیفه شان ٬ هم آگاهی خواهند داشت و هم براحیاء واتحاد دربین دوستان همفکر بیشترخواهد شد آن گاه دوطرف نیز به خواسته هایشان خواهند رسید و چه بسا آن وقت بقول شما؛ « فرمانده و فرمانبر » نخواهیم داشت. سکینه گلبندی - دبیر زنان نواندیش هیچ اختلافی در جبهه اصلاحات وجود ندارد IMG_5247-1-1 در جبهه اصلاحات هیچگونه اختلافی نیست و دوستان با وفاق و همدلی مسایل و موارد مطروحه را با گفتمان پشت سر میگذارند، تمام تلاش اصلاح طلبان بر این بوده که افراطیون به مجلس راه پیدا نکنند. ضمنا اصلاح طلبان همواره قدر دان زحمات جوانان تلاشگر بوده واز طرفی نیز شرمنده این گروه اند چون فرصتها همواره در اختیار جناح مقابل بوده و حالیه نیز در دست اعتدالیون است اگر مجالی برای پیگیری امور باشد مطمئنا جوانان تلاشگرمان در اولویت خواهند بود. پیشنهاد دارم بجای متهم کردن یکدیگر و گشتن دنبال مقصر ....هر کدام به دنبال این باشیم که چگونه عمل کنیم تا نواقص و اشکالات دوره های قبل دیگر نیز حادث نگردد و با مرور عملکردها به آسیب شناسی و رفع موانع بپردازیم. خوشحالم که لیست امید پیروز شد و آرزومندم که سیاست دینی داشته و خدای ناکرده جهت رسیدن به اهدافمان ٬ دوستان همراه و همدل را دور نزنیم و تشکیلاتی تر عمل کنیم و به اصول تشکیلاتیمان وفادار بمانیم و منافع ملی را ارجح بر منافع فردی قلمداد کنیم. محسن جلالی رییس شورای مشورتی فومن و عضو مجمع مشورتی اصلاح طلبان گیلان باید به این پاسخ گفت که چه عواملی در مرکزیت اصلاح طلبان سبب شد که تعدادی از جوانان ساز دیگری بزنند ؟؟ جریان اصلاح طلبی در استان گیلان بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 شاهد چند تغییر اساسی در ساختار اجتماعی خود بود. در گام نخستین ؛ این جریان در یک برنامه حساب شده شوراهای مشورتی اصلاح طلبان در شهرستانها را بر اساس یک ائین نامه داخلی تشکیل داد. این شوراها در هر شهرستان برگزیده مجمعی از اصلاح طلبان همان شهرستان ها بود که برای مدت یک سال مسئولیت هایی را پذیرفته اند. به دنبال تشکیل شوراهای مشورتی شهرستانها ، شورای مرکزی مشورتی استان گیلان شامل نمایندگان شوراهای شهرستانها و نمایندگان مجمع بانوان اصلاح طلب استان می باشد تشکیل شد. در گام بعدی شورای اصلاح طلبان استان مرکب از اعضای جبهه هماهنگی احزاب اصلاح طلب و نمایندگان شورای مشورتی استان تشکیل شد. این شورا وظیفه هدایت جریان اصلاح طلبی در عرصه انتخابات را داشت و اکنون با اتمام انتخابات ، این شورا منحل شده است. اما جریان اصلاح طلبی در مرحله کنونی با یک بازنگری در عملکرد شورای اصلاح طلبان استان گیلان ، مرحله ای نوین از فعالیت خود را آغاز کرده است. در مرتبه اول اعضای شوراهای مشورتی خواهان گزارش شفاف شورای اصلاح طلبان است و این در تاریخ فعالیت دو دهه اخیر این جریان امری بی سابقه است. اعضای شوراهای مشورتی بر این نظرند که : 1) قرار بود در این انتخابات نقش اصلی در انتخاب کاندیداها برای گنجاندن در لیست را شهرستانها داشته باشند. علت برخی انتخابها توسط شورای استان که با مخالفت برخی شوراهای مشورتی شهرستانها مواجه شد چه بود؟ 2) وجود چه عواملی در عملکرد شورای استان باعث شد تا تعدادی _ ولو معدود _ از جوانان اصلاح طلب در دور دوم در کنار گزینه اصلاح طلبان از یک گزینه دیگر مخالف جریان اصلاح طلبی _ جبار کوچکی نژاد _ حمایت کنند؟ این سئوال ها و مجموعه ای مشابه این سئوالات نشان می دهد که جریان اصلاح طلبی استان گیلان اکنون از کنار هر فعالیت خود بی تفاوت گذر نمی کند و به شکلی نقد درونی را پیگیر است. سام سکوتی دبیر حزب کارگزاران تالش و عضو  شورای اصلاح طلبان استان گیلان سام سکوتی جوانان گیلانی به آنچه استحقاقش را داشته اند نرسیده اند   پیش از ورود به بحث باید مطمئن شویم که آیا واقعا چنین نقطه نظراتی از سوی این دو طیف یک جریان ابراز شده است یا خیر و در صورت تایید آن به بحث ورود کرد ، و بنده فقط در صورت مفروض گرفتن صحت اظهارات فوق به این سوالات پاسخ خواهم داد. پرداختن به جیب موضوعی نیست که بتوان در مورد آن اظهار نظر کرد و حتی در صورت صحت موضوع هم یک سایت خبری و یا شبکه های اجتماعی را محیط مناسبی برای بحث و بررسی آن نمی دانم و دوستان اصلاح طلب جوان ما بهتر است در یک فضای کاملا درون تشکیلاتی به این معضلات بپردازند ، اما در مورد پیاده نظام فرض کردن جوانان در بزنگاه های سیاسی شاید بتوان بحث کرد و به دنبال چاره جویی بود. کادر سازی یکی از وظایف احزاب است که متاسفانه برخی از بزرگان اصلاح طلب استان علاقه چندانی برای کار حزبی ندارند و همین شوراهای مشورتی را اگر چه نقش موثری در انتخابات ایفا کردند، اما در شرایطی که احزاب فعال نباشند می توان به تاسیسی همچون شورای مشورتی پناه برد و به نظر اگر احزاب فعال تر شوند موضوع کادر سازی هم برای همیشه حل خواهد شد. نشست پنهانی با نامزد دیگر هم از آن دست موضوعاتی است که نمی توان با اطمینان در مورد آن به گفتگو پرداخت و بنده هم چنین موضوعی را شنیدم و با دو نفر از این بزرگان صحبت کردم و پس از تکذیب دیگر پیگیر نشدم، زیرا فرض بر صداقت دوستان گذاشته ام و امیدوار هم هستند که چنین باشد. هیچگونه اختلافی در جبهه اصلاح طلبی نمی بینم موضوع اختلاف در جبهه اصلاح طلبی به موجب حمایت از فردی خارج از لیست امید باید عرض کنم بنده هیچگونه اختلافی در جبهه اصلاح طلبی نمی بینم و تنها در همان مورد خاص و انهم دبیر یکی از تشکل های استان بر اساس تصمیمی فردی و شخصی از نامزد دیگری هم حمایت کرده است، پیش از بحث در مورد این فرد باید یادآور شوم که تمامی دوستانی که خود را اصلاح طلب می دانند و در اردوگاه اصلاح طلبی تلاش کرده اند مورد احترام ما هستند و حتی اگر در یک انتخابات به دلایلی در کنار ما نبودند نمی تواند و نباید مورد هجمه رسانه ای و لسانی دوستان در شبکه های اجتماعی و سایت ها قرار بگیرد و تشکل ها عموما برای چنین موضوعاتی کمیته ای جهت بررسی دارند و بحث دیگر اینکه آرای گفتمانی خیلی راحت به سبد دیگری منتقل نمی شوند و حمایت یک یا چند نفر در جمع اصلاح طلبان از نامزد دیگری خیلی نمی تواند موجب تغییر میزان آرای وی گرددد و همین دوستان جدا شده و یا تکرو ما هم در این انتخابات می توان گفت در پیروزی لیست امید بی تاثیر نبوده اند . تلاش آنان برای گفتمان اصلاح طلبی در طول سالیان گذشته نباید فراموش شود، اگر چه مانعی برای برای پاسخگو نبودن به دلیل حرکت غیر تشکیلاتی آنان نخواهد بود. اینکه جوانان سطح توقع بالاتری دارند در نفس خود نمی تواند منفی باشد و اتفاقا همین سطخ توقع بالای جوانان بود که در بدترین شرایط انتخاباتی که گل به خودی هم کم نداشتیم دکتر حسنی در یک شرایط خاص آرایی بیش از دور اول خود کسب کردند در جایی که تمامی رقبای ایشان کاهش آرا داشتند، اما بنده این توقع بالای جوانان را فقط در کمپین های تبلیغاتی و فعالیت های پیش از انتخابات دیده ام و با پوزش از دوستان جوان و مو سپیدان اصلاحات باید عرض کنم جوانان گیلانی بسیار پر تلاش و کم توقع هستند و تا امروز اصلا نمی توان ادعا کرد که به آنچه که استحقاقش را داشته اند رسیده باشند، موضوع مشاور جوان هم که پیشتر در یادداشتی به ان پرداخته بودم بیشتر شبیه یک کنترل کننده هیجان جوانان کارکرد دارد تا سهم یا نقش جوانان در اداره استان.   پویا قلی پور رییس سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی حوزه گیلان قلیپور برهم زنندگان بازی از حزب ندا هستند . با آنها برخورد خواهد شد در این زمینه دو نکته مهم دائما مغفول میماند ؛ اول اینکه تمام یا اغلب آن جمعی از جوانان از حزب تازه تاسیس ندا هستند و دوم اینکه اولین اعتراضات به این عملکرد از درون ستاد جوانان اصلاح طلب شکل گرفت و اتفاقا با فشار همین جوانان بود که بزرگان اصلاح طلب واکنش های خود را رسانه ای و علنی کردند. اما درباره ذات این رخداد باید گفت که حزب ندا از آغاز تاسیسش بر طبل جداسری از سران اصلاحات کوبیده بود و از همان ابتدا با عنوان نسل دوم اصلاح طلبان به نقد کنش های سران و بزرگان احزاب اصلاح طلب پرداختند و اتفاقا آن روزها بحث اصلی نه اهمیت ندادن به جوانان بلکه تندروی های اصلاح طلبان بود و عدم تعامل با حاکمیت. چیزی که منادیان ندا در این سالهای پس از تاسیس دائما بر آن تاکید کرده اند اما در اولین بزنگاه تایید صلاحیت ها طرفی از آن نبستند و تقریبا در تمام استانها رد صلاحیت شدند. ضمنا نداییان از روزی که جداسری پیشه کردند به نقد غیرمنصفانه و بدون حضور افراد اصلی مورد نقد به تمام کنش های فعالین رخدادهای پسا 88 تاختند و به این فکر نکردند که امروز و آنروز بسیاری از افراد مورد انتقادشان تحت احکام سنگین دستگاه های قضایی و اتهامات بیشمار جناح اقتدارگرای محافظه کار قرار داشتند و قدرت پاسخگویی و حتی اجازه آن را نداشتند. اما جریان امروز و انتخابات مجلس چیز دیگری بود.بر هم زدن بازی ای که خود دوستان ندای استان در آن سهم داشتند و بخشی از آن خرد جمعی بودند عین بی اخلاقی بوده حتی اگر برایش هزار و یک دلیل نامربوط جور کنند بازهم چیزی از میزان بی اخلاقی و شیطنت عمدی آنان نخواهد کاست. اما درباره عدم توجه سران و بزرگان اصلاح طلب استان و بزرگان احزاب به جوانان و مطاباتشان باید گفت که این حقیقتی است که نه تنها گریبان جریان اصلاحات ،بلکه دامنگیر نظام حاکمیتی هم شده و تمام نهادهای حاکمیتی از دولت و مجلس و خبرگان و .... هم درگیر این معضل عدم گردش نخبگان و کادرسازی و جوانگرایی هستند. اگر به مطلب بنده در مراسم دیدار جوانان با سید حسن خمینی مراجعه کنید مستندات آماری این معضل را خواهید دید.حال اینکه عده ای از نداییون و چون ندا اندیشان منفعت طلبی ها و کامجویی های شخصی خود را به این مطالبه به حق و درست جوانان اصلاح طلب گره بزنند امری است دیگر که اتفاقا با برخورد جدی و علنی جوانان دیگری غیر از ندا مواجه خواهد شد،پیش از آنکه بزرگان در برابرش موضعی بگیرند. اما درباره راه حل این معضل روش هایی غیر از سهم خواهی های فردی و منفعت طلبی های شخصی وجود دارد که به زودی از سوی بدنه جوانان احزاب در قالب پیشنهاداتی به احزاب و سران اصلاح طلبان تقدیم خواهد شد و پیگیری میشود.البته برخورد با نداییون حتما در دستور کار جوانان و احزاب و گروه های اصلاح طلب در دستور کار قرار خواهد گرفت. در این باره مطلب بلندی نوشته ام که به زودی خدمت شما ارسال خواهم کرد.هم درباره پیشینه این رفتارها و هم درباره پیشنهاداتی که میتواند راهگشای این مسیر باشد. سخن پایانی آنچه که اخیرا اتفاق افتاد تنها مختص به رشت نیست . خبرها از شیراز ٬ اهواز و بعضی نقاط دیگر هم گواه حدوث اتفاقاتی از این دست است . بنده بنا ندارم قضاوت کنم که عده ای منفعت طلب اند . یا اینکه کسانی خود را قربانی نسل عظیم جوان اصلاح طلبی کرده اند که دستشان نه تنها از قدرت کوتاه ٬ که بیشتر تحصیلکرده های شان از داشتن ممر درآمد زندگی روزانه عاجزند . نه میتوانم بگویم که عمل انجام شده نوعی اعتراض مدنی از کسانی ست که بجای روی آوردن به تحریم انتخابات ( که هزینه هایی به مراتب امنیتی برایشان داشت ) خواسته اند تسویه حساب چندساله ای با بزرگتر ها انجام دهند . نه میتوانم بگویم که سران اصلاح طلبی خودبین اند و فقط به اطرافیان مطیع خود میرسند و یا بگویم که آنها هم دست های کوچکی نژاد را در خلوت فشرده اند . حتی از حرف های کوچکی نژاد هم میگذرم که گفت : « بیشترین کمک را من به اصلاح طلبان کرده ام » !! و نمیخواهم بدانم منظورش از « اصلاح طلبان » کیستند ؟ اما با کنار هم قرار دادن قطعه های پازل اتفاقات ٬ بیم آن دارم که فاصله و شکاف بیشتر شود من این اتفاق را هشداری به جبهه اصلاحات گیلان میدانم . هشداری که باید خیلی جدی گرفته شود . گرچه امروز - ظاهرا - جوانترهای معدودی عصیان کرده اند ٬ اما اگر به موضوع توجه جدی نشود فردا دیگر نمی توان جلویش را گرفت . شاید امروزه عده قلیلی از جوانان در مرکز توجه قرار دارند اما نگاه اصلی به بزرگترهاست که با چه تمهیداتی میخواهند همه را حول محور اصلاحات جذب و حفظ نمایند . برای نیل به این هدف مجبوریم به آینده چشم بدوزیم و این پرسش پیش روی ماست که ؛ آیا قدیمی های اصلاحات حاضر خواهند شد که جوانان را به بازی بگیرند و افق های روشن را بر جامعه اصلاح طلبی بگشایند یا اینکه به صندلی ها وکسب کارشان چسبیده و هر روز نظاره گر اتفاقات بیشماری از این دست خواهند بود ؟