محمد زالفی( کارگزاران): از حزب اتحاد خارج خواهم شد/ سهم خواهی در اولویت ما نیست/ کارگزاران پایه گذار جریان اصلاح طلبی در کشور شد
اختصاصی گیل خبر/ امین مهرآور: در ادامه معرفی احزاب در استان گیلان( اینجا و اینجا را بخوانید) این بار سراغ حزب کارگزاران سازندگی رفتیم و با محمد زالفی دبیر این تشکیلات در استان گیلان و فرماندار سابق رشت گفتگو کردیم. زالفی که البته در حال حاضر در حزب اتحاد ملت نیز فعالیت می کند درباره این که چگونه می شود در دو حزب فعالیت کرد با بیان این که تنها قرار است به حزب نوپای  اتحاد ملت راهنمایی و کمک کند و به زودی تنها در حزب کارگزاران فعالیت خواهد کرد نشان می دهد که خود را بیشتر یک کارگزارانی می دهد و از همین جهت به عنوان نماینده این حزب برای ما  به حساب می آید. download (1) با توجه به اینکه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 حزب کارگزاران فعالیت های خود را از سرگیری کرده است ، تا کنون چه اتفاقاتی در این مسیر رخ داده است؟ احساس می کنم وقتی که از دور به کارگزاران نگاه می کنیم ، یک تناقض دیده می شود از یک سو آقای قوچانی ( عضو شورای مرکزی حزب) کارگزاران را یک حزب نخبه گرا معرفی می کند که به دور از عضو گیری فراوان درحال فعالیت است و از سوی دیگر شما درحال تاسیس دفاتر متعدد استانی و تکثر دراین زمینه هستید. بسم الله  الرحمن الرحیم.من به شما و تحریریه محترم گیل خبر خسته نباشید و خداقوت می گویم. حزب کارگزاران در یک سال گذشته این تصمیم را گرفته است که توسعه تشکیلات داشته باشد و این تصمیم به یک انتخابات خاص محدود و مرتبط نیست ، و این اتفاق تقریبا در همه استان های کشور اتفاق افتاده ست که تشکیلات حزب را ترمیم و یا راه اندازی کرده اند. در استان گیلان هم به همین صورت بوده است ، دوستان ما در اینجا تلاش می کردند و فعالیت داشتند ، با وجود همان عزیزان ترمیم صورت گرفت و شورای مرکزی استان و دبیر حزب انتخاب شدند و به دنبال آن ما در شهرستان ها اقدام کردیم ازجمله : شهرستان های فومن ، آستانه اشرفیه ، انزلی ، تالش و رضوانشهر راه اندازی شدند و در شهرستان های لاهیجان و ماسال هم امیدواریم که طی مدت یک ماه آینده بتوانیم راه اندازی بکنیم ، درمورد بقیه شهرستان ها هم امروز در شورای مرکزی جلسه ای داشتیم و طی یک هفته آینده هم هیأت رییسه جلسه ای در این زمینه خواهند داشت و تلاش می کنیم که بتوانیم تا مهرماه حداقل بیش از 80درصد شهرستان های استان را راه اندازی بکنیم. اما درباره مطلبی که فرمودند باید بگویم بله کارگزاران همواره یک حزب نخبه گرا خواهد بود اما بستگی دارد تعرف ما از نخبه گرایی چه باشد ؟ الان ما در کانون جوانان ما عزیزانی با تحصیلات دکتری و کارشناسی ارشد داریم. مستحضر هستید که بعد از انقلاب اسلامی تعداد فارغ التحصیلان ما بشدت افزایش پیدا کرده و با توجه به اینکه 37 سال از اتقلاب گذشته ما تعداد زیادی از مدیران را هم داریم که سال های در جایگاه های مختلف دولتی خدمت کرده اند از وجود تعدادی از این ها که حتی ممکن است بازنشسته باشند و نتوانند در بدنه دولت به کارگرفته شوند ، می توانیم از تجربه و تخصص این مدیران در قالب احزاب استفاده بکنیم. *اتفاقا سوال بعدی در همین رابطه است ؛ آقای بی آزار رییس شورای مرکزی کارگزاران در سخنرانی های مختلفی یکی از مهمترین برنامه های حزب را جذب جوانان و انتقال تجربیات مدیران دولتی بازنشسته و نسل اول انقلاب را به نسل جدید معرفی کرده اند ، از سوی دیگر جوانان همواره به این مسئله اعتراض دارند که نسل اولی ها در هر دوجناح در انتقال تجریبات خود به نسل جدید قدری کوتاهی می کنند ، در این رابطه حزب کارگزاران چه برنامه ای دارد ؟ من این حرف را تایید می کنم ، حس می کنم که متاسفانه نسل اول محافظه کار تر شده اند و احساس می کنند که اگر کارها به نسل جوان واگذار شود ممکن است که بازدهی لازم را نداشته باشند که از نظر من اصلا درست نیست  ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آینده را باید به جوانان واگذار کنیم. این مسأله یک امر قطعی ست.لذا اگر خودمان فضا را برای حضور نسل بعد آماده کنیم و تجربیات را انتقال دهیم در آتیه با مجموعه ای از مدیران روبرو خواهیم بود که تجربه لازم وکافی را کسب کرده اند اما اگر این اتفاق رخ ندهد به تدریج با حذف طبیعی مدیران نسل اول که بازنشسته خواهند شد ، مجموعه ای از مدیران بر سر کارخواهند آمد که این یک زیان هنگفت برای کشور خواهد بود. من فکر می کنم با یک برنامه منظم و مدون باید نیروهای جوان را کمک و هدایت بکنیم که به سمت سطوح بالاتر بیایند. خود کارگزاران هم در شورای مرکزی استان تعدادی از جوانان را دارد ، یعنی ترکیبی از تجربه و تخصص و جوانی است ، قطعا باید سهم جوانان را بیشتر بکنیم. درشهرستان ها هم که شورای مرکزی تشکیل می شود تلاش میکنیم از بین 11 نفری که آنجا خواهند بود حتما دوستان جوان هم در بین اعضای شورای مرکزی حاضر باشند بعنوان نمونه اکنون خانم محمددوست دبیر تشکیلات آستانه اشرفیه کارگزاران هم یک خانم هستند و هم از نیروهای جوان حزب هستند یعنی دو معیار همزمان اتفاق افتاده است. تلاش ما این است که در مسیر حرکت کنیم اما از یک واقعیت نباید غافل شویم که ما فضای مناسب را برای احزاب درکشور ایجاد نکرده ایم ، توسعه سیاسی زمانی اتفاق می افتد که احزاب توانمندی داشته باشیم ، وقتی که ما انتخابات داریم انتخابات بدون احزاب اصلا مفهومی ندارد. اگر می خواهیم در انتخابات افراد زبده و کارآمد انتخاب بشوند چقدر خوب است که ما احزابی داشته باشیم که نیروها درون این احزاب آماده و پخته بشوند و توانمند ترین ها از میان آن ها توسط مردم انتخاب بشوند. *با توجه به قرابت و نزدیکی که حزب کارگزاران با شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی دارد چرا در بدنه اجرایی دولت نسبت به حزب اعتدال و توسعه نقش کمرنگ تری دارید ، حدأقل در استان گیلان این مسأله بسیار محسوس و قابل لمس است. ببینید ما نمی خواهیم این بحث را این مقطع زمانی باز کنیم و بحث روی این موضوع داشته باشیم ، در واقع نمی خواهیم سهم خواهی بکنیم که ما کارگزاران هستیم و این سهم مورد نظر را می خواهیم. فعلا آن چیزی که برای ما اولویت دارد نجات کشور از وضعیتی که در آن هستیم ، در واقع ما در سال 92 با این ذهنیت وارد انتخابات شدیم و فعالیت های سیاسی خود را تنظیم کردیم یا در سال 94 هم به همین صورت شاهد بودید که کارگزاران در تهران و در استان سهم خواهی نکردیم و اولویت اصلی و اساسی ما این بود که نمایندگانی به مجلس راه پیدا بکنند که بتوانند با همراهی با دولت مسیری را که آغاز شده برای خروج از بحران ادامه بدهند. ما فکر می کنیم که اگر مشکلات کشور حل بشود مشکلات همه حل خواهد شد و ماهم جزئی از یک کل هستیم. لذا اگر شرایطی بوجود آمده که یک حزب در بدنه اجرایی حضور جدی تر دارد و یا یک حزب حضور کمرنگ تری دارد ، دریک جمله بگویم که امروز این مبحث اولویت ما نیست. *بعد از انتخابات مجلس پنجم کارگزاران دیگر نتوانست تاثیر گذاری که در آن دوره داشت را در انتخابات دیگری تکرار و تجربه کند ، آیا می شود که کارگزاران یک حزب دولتی بود که با پایان عمر دولت سازندگی، کارگزاران هم تاثیرگذاری خود را از دست داد ؟ شما وقایع مجلس پنج را بررسی کنید ،در مجلس چهارم و درواقع بعد از مجلس سوم یک اتفاقی افتاد و آن این بود که تلاش شد که یک جریان سیاسی حذف بشود. تعداد زیادی از نیروهایی که آن روز به عنوان جریان خط امام شناخته می شدند و بعد از انتخابات دوم خرداد با عنوان اصلاح طلب نامیده شدند ، در مجلس چهارم نبودند. برای مجلس پنجم هم همان جریانی که باعث حذف جریان مقابل شده بود و مجلس چهارم را تشکیل داده بود در تلاش بود که بازهم حلقه را تنگ تر بکند و تعداد بیشتر از نیرو های وفادار به انقلاب را حذف بکند و خود را صاحبان انقلاب بداند. مجموعه ای از افرادی که درون دولت آقای هاشمی بعنوان مدیران اجرایی حضور داشتند از جمله وزا و معاونین رییس جمهور آمدند و اقدامی را شروع کردند که بعدا با توجه به مذاکراتی که آقای هاشمی بعنوان رییس جمهور با مقام معظم رهبری داشتند نتیجه این شد که وزرا نباشند و حضور دیگران مانعی ندارد و مجموعه کارگزاران به این صورت تشکیل شد. کارگزاران مانع این شد که انقباض سیاسی اتفاق بیفتد و در نتیجه مجلس پنجم شکل گرفت ، خب طبیعی ست که کارگزاران در مجالس بعدی دیگر این نقش را نداشته باشد چون دیگر شرایط مانند شرایط قبل از مجلس پنجم نبود. به نظر من کارگزاران با شروع حرکت خودش شاید به نحوی پایه گذار دوم خرداد 76 شد و حتی شاید بتوان گفت پایه گذار جریان اصلاح طلبی در کشور شد و اجازه نداد که تکنوایی در کشور شکل بگیرد ، امروز اصلا بنا نیست که کارگزاران دیگر آن نقش را ایفاء بکند. هرگز کارگزاران دنبال این نبود که یک قهرمان باشد که به تنهایی پرچم دار باشد ، اصلا این بنا نبوده و نیست.همواره کارگزاران با جریان اصلاح طلبی همراه بوده است. *در ادامه راه جدای از تکثر شهرستان ها که در اولویت برنامه های شماست ، برای جوانان چه برنامه هایی دارید ؟ ما به عنوان یک حزب درحال فعالیت هستیم با مجموعه محدودیت هایی که برای احزاب وجود دارد ، ممکن است کارهای زیادی را علاقمند باشیم که انجام بدهیم اما باید بدانیم که در چه شرایطی هستیم. جوانان بحث کارگزاران نیست ، جوانان یک موضوع کشوری است به این دلیل که نیروی جوان ثروت یک کشور است و حاکمیت است که باید برای این قشر برنامه ریزی کند مخصوصاً که کشور ما یک کشور جوان است. اگر این سرمایه را به درستی نشناسیم و به درستی استفاده نکنیم از یک فرصت ، تهدید ساخته ایم. *سوال پایانی اینکه باتوجه به تفاوت ریشه های مبنایی و ایدئولوژیک حزب کارگزاران سازندگی با حزب اتحاد ملت ، حضور شما در دو حزب بصورت همزمان چطور توجیه دارد و شما کدام یک را انتخاب خواهید کرد ؟ من اعتقاد دارم که ما در ایران در شرایطی نیستیم که خیلی بحث های ایدئولوژیک در احزاب جریان داشته باشد ، شما ببینید ما علیرغم اینکه ما 20 حزب داریم اما چند انتخابات است که بصورت جبهه درحال فعالیت هستیم مانند انتخابات 92 و 94ما در فضایی بودیم که اتحاد ملت تشکیل نشده بود و کارگزاران درحال تشکیل بود که دوستان خواستند ما به این حزب کمک بکنیم و من حس کردم که ما موظف هستیم به جریان کمک بکنیم ، ضمن اینکه در شرایط کنونی شاید در مرامنامه و تئوری تفاوت هایی را ببینیم اما من خیلی تفاوت زیادی را بین احزاب مختلف اصلاح طلب قائل نیستم. من امیدوارم ما به سمت این برویم که بجای 20 حزب تبدیل بشویم به یک یا دو حزب اصلاح طلب ، یعنی ما واقعا بییت گفتمان در درون جریان اصلاح طلبی نداریم. می توانیم این ها را تجمیع بکنیم.در کدام کشور توسعه یافته می بینید که 40 تا حزب به این صورت در حال فعالیت باشد ؟ من روز اول که دوستان پیشنهاد دادند برای حضور در حزب اتحاد با توجه به اینکه در حزب کارگزاران بودم و فرصت لازم برای حضور در هر دو حزب ندارم برای بصورت موقت تا زمان راه اندازی حزب پذیرفتم که با دوستان کمک و همکاری بکنم و قطعا بدانید که ان شاء الله بعد از اینکه حزب اتحادملت کمی جلوتر برود و تشکیلات شان سر و سامان بگیرد از حزب اتحاد خارج خواهم شد.