رضا صالح گفت: ایران عقب مانده است نه توسعه نیافته. تنها راه حل، وجود حزب است؛ لذا آنانی مخالف احزاب هستند که دستشان به دلارهای نفتی آلوده است. سخنران مهمان این ماه نشست عمومی حزب اعتدال و توسعه، رضا صالح جلالی، نماینده دوره ششم مردم آستانه اشرفیه در مجلس شورای اسلامی بود. این دیدار با حضور اعضای این حزب در استان گیلان از جمله کیوان محمدی و یونس رنجکش و مهمانانی از جمله جمشید رسایی و ژاله حساس خواه , غلامرضا بخشی,کاظم نصیراف و شفاهی روز چهارشنبه در رشت برگزار شد. کیوان محمدی در ابتدای این دیدار با اشاره به منتقدان دولت گفت: همایش دلواپسان نشان داد آنها خوابهای طلایی می بینند. آنان چنان پیش رفته اند که می گویند اگر مذاکرات هسته ای به نتیجه مثبت برسد، نظام ولایی نابود خواهد شد!! حالا ما می پرسیم آیا مقام معظم رهبری متوجه نتیجه مذاکرات نیستند که از دولت در این زمینه حمایت می کنند؟ به نظر می رسد اینها نگران بقای خودشان هستند. ما به آنها می گوییم اگر عقب ماندن از ولایت، مساله ساز می شود؛ جلو ماندن از ولایت هم مشکل ساز خواهد شد. محمدی خطاب به نیروهای حامی دولت گفت: همه اینها ما را مجبور می کند که در کنار هم باشیم.IMAG1410 دبیر حزب اعتدال و توسعه در بخشی دیگر از سخنان خود با تکذیب ادعای برخی در ارتباط با حمایت این حزب از افرادی برای انتخابات آتی مجلس ادامه داد: حزب اعتدال و توسعه تا کنون هیچ برنامه ای برای مجلس ندارد و به نظرمان هنوز زود است که اظهار نظر کنیم. ما در زمان مناسب برنامه خود را اعلام خواهیم کرد. سپس رضا صالح جلالی در ابتدای سخنان خود با تاکید بر اینکه تمام فعالیتهای سیاسی من در پاسخ به این سوال بوده که ایران چرا عقب ماند و غرب چرا پیشرفت کرد؟ گفت: سیر تاریخی نشان می دهد که جامعه ایران، ناشی از تحولات رخ داده، به شدت محافظه کار است. نه به معنای سیاسی، بلکه دقیقا به معنای اجتماعی. یعنی در عالم سیاست هم اصلاح طلب محافظه کار و هم اصولگرای محافظه کار داریم. به گزارش گیل خبر وی با اشاره به تحولات تاریخ ایران از دوره سامانیان تا کنون نتیجه گیری کرد جامعه ایرانی هرگز یک جامعه انقلابی نبوده، بلکه جامعه ای شورشگر بوده؛ آن هم در زمانی که دیگر هیچ راهی جز شورش در برابرش نمی دید. یعنی به انتخاب میان بد و بدتر دست نمی زده، بلکه بین بدتر و مرگ انتخاب می کرده. وی با اشاره به دوران مشروطه خواهی ادامه داد: روحانیت آن زمان یک نظام دینی مطلق و روشنفکر آن دوره یک حکومت سکولار تمام عیار را پیگیری می کردند. این درگیری به جایی می رسد که به ترور میان این دو قشر می رسد و کار تا به آنجا پیچیده می گردد که در طول ۱۲ سال، ۵۳ دولت عوض می شود و نهایتا کودتای ۱۲۹۹ رخ می دهد. این نشان می دهد که مشروطه خواهان موفق نشدند جوهر زیستی جامعه ایران را دستخوش تغییر کنند و اساسا این زیست و جوهره، پدیده مشروطه را به وجود نیاورده بود. نتیجه آن می شود که در دوران رضا شاه با افزایش فضای امنیتی، زیست محافظه کار جامعه ایران خود را همساز با شرایط می کند! او ادامه داد: مصدق هم نتوانست به دلیل همین عدم تغییر اساسی کاری از پیش ببرد؛ چنانکه در دوره ۸ ساله خاتمی هم اتفاقی رخ نمی دهد. گویی که در تاریخ این سرزمین، تغییر زیست را نمی خواستند. نماینده دور ششم مجلس شورای اسلامی دلیل این محافظه کاری و در نهایت انتخاب شورش را ناشی از عدم احساس امنیت به لحاظ خلق و خو دانست و گفت: این در ادبیات ایرانی هم مشهود است. لذا تا زمانی که نظامها و جنبشهای اجتماعی متفاوتی در ایران ایجاد نگردد و نتواند یک دگرگونی در عمق جامعه به وجود بیاورد، موفقیتی در کار نیست. ملت باید در نهادهای قدرتمندی انسجام پیدا کند و تبدیل به قدرت شود و با قدرت حاکم توازن برقرار کند و بدینوسیله حقوق طرفین شناخته شود. صالح در بخش دیگری از سخنان خود با طرح این پرسش که آیا ایران عقب مانده است یا توسعه نیافته پاسخ داد: ما عقب مانده ایم! زیرا ما هم رشدمان از درون بوده و هم فروپاشی ما از درون اتفاق افتاده است. ترکیه هم اینگونه است؛ آنان هم در طول تاریخ مانند ما رفتار کرده اند. وی یکی از بزرگترین مشکلات امروز ایران را عدم قدرت گفتگو در جامعه دانست و ادامه داد: ما حتی در رابطه با منافع ملی خودمان نمی توانیم بنشینیم و سخن بگوییم. حالا تنها راه حل این معضل، حزب و نهادهای مدنی است که به ما امکان می دهد تبدیل به قدرتی بشویم که شان و جایگاهمان را می شناسیم و نتیجه حاصله این خواهد شد که درک خلیفه بودن انسان از جانب خدا بر روی زمین راحت خواهد بود. این که انسان حق انتخاب دارد. حالا عده ای می گویند با توجه به شرایط نمی توان احزاب قدرتمند و فراگیر تشکیل داد. باید گفت ایرادی نیست. اگر نمی توانیم یک سد بزرگ بسازیم اما میتوان با سیل بندهای فراوان کار را پیش برد. از احزاب کوچک به احزاب بزرگ می رسیم. صالح جلالی سپس در بخش پرسش و پاسخ گفت: به مرزبندی اصلاح طلبی و اصولگرایی اعتقاد ندارم. من به منافع ملی معتقدم. چنانکه هم اصولگرا و اصلاح طلب حافظ منافع ملی داریم و هم اصولگرا و اصلاح طلب وطن فروش! مگر اصلاح طلب فرصت طلب نداریم؟ یا اصولگرایی نداریم که که با دریافت ۸۰۰۰ میلیارد تومان وام و عدم باز پرداخت آن، فساد اقتصادی را پدید می آورد؟ این نماینده ادوار مجلس با اشاره به احزاب به عنوان تنها راه حل مشکلات فوق ادامه داد: آنانی مخالف احزاب هستند که دستشان به دلارهای نفتی آلوده است. لذا اگر چشم ناظر مردم بر حکومت قرار نداشته باشد و هر دهانی بسته شود و جلوی هر نقدی گرفته، قدرت حاکم می تواند به راحتی حقوق مردم را ضایع کند و این احزاب و مطبوعات و مجلس فرهیخته و قدرتمند است که نقش آن چشم ناظر را بازی می کند. اگر این چشم وجود نداشته باشد فساد گسترش می یابد. فرقی هم نمی کند خاتمی باشد یا روحانی. وی تاکید کرد: حزب یک نهاد است، نهادها می مانند؛ این رهبران نهادها هستند که می آیند و می روند. نهاد پاسخگو است. باید تبیین شود که این نهاد و حزب را برای اداره درست و عقلانی کشور می خواهیم. دوران قهرمانان به پایان رسیده که یک نفر بیاید و همه مسایل را حل کند. صالح در پایان گفت: من اهل اعتدالم؛ به این معنا که می خواهم با روش منطقی و معقول، خردمندانه، بدون دعوا و جنگ، تحولات اجتماعی شکل بگیرد. اصلاح طلب هم هستم؛ می خواهم شرایط را اصلاح کنم به نحو مطلوب و اصولگرا هم هستم؛ زیرا بر آنچه که گفتم پایبندم. من می خواهم امروز حکومتی که به نام اسلام حکومت می کند، به نحوی عمل کند که به اسلام ببالم. IMAG1409 IMAG1411 IMAG1413 IMAG1414 IMAG1415   /عصر تدبیر