سعید فرج پور
۱۳۹۴/۰۹/۰۲ ۰۷:۲۲ چاپ
 گیل خبر/سعید فرج پور ١-طی هفت یا هشت ماه گذشته توفیقی دست داد تا در سه یا چهار جلسه شورای مشورتی اصلاح طلبان شهرستان رودسر شرکت کنم و شاهد بحثهای متنوع،مبسوط و کاربردی زیادی در این جلسات بودم که هر یک به نوبه خود درسهای ارزشمند زیادی راربرایم بهمراه داشت.تضارب آراء برگزیدگان جریان فکری اصلاح طلب که برآمده از مجمع اول اصلاح طلبان پس از سال ٩٢است در پاره ای نقاط چنان درخشان بود که آدم را حسابی بر سر ذوق می آورد. ٢-در یکی از این جلسات دستور کار جلسه پیش بینی آرایش نیروهای سیاسی و تطور آن در انتخابات مجلس دهم در حوزه انتخابیه رودسر و املش بود.آنچه در بحثهای این جلسه بیش از همه چیز برایم جالب بود و امیدوارکننده پیش بینی ٩احتمال از این آرایشها بود(که از بازگویی آن احتمالها معذورم) واین نهمین احتمال طرح شده بود که به فقدان گزینه اصلاح طلبی پرداخته و به راهبردهای احتمالی آن می پرداخت. یعنی بدون اینکه چیزی از پیش هماهنگ شده باشد،ذهن همه اعضاء شورای مشورتی بهیچ وجه در اولویتهای ابتدایی به سمت احتمال عدم حضور گزینه قوی اصلاح طلبی معطوف نشد و به شکلی شهودی این گزینه اتوماتیک در اولویت آخر فهرست شد! ٣-این اتفاقِ نظرِ بدون هماهنگی از نظر نگارنده عزم جزم جدی اصلاح طلبان را برای ورود به یک مبارزه تمام عیار انتخاباتی با جناح مقابل اصلاح طلبی به نمایش گذارد.عزمی که یک بار برای همیشه نمی خواست هیچ اولویتی جز اولویت آخر را برای فکر کردن به دویا چند گزینه محافظه کار، در نظر بگیرد.چنان این رویکرد هماهنگ نشده ذهنی برایم مغتنم بود که ماهها ذهن مرا به خود مشغول داشت  و این سطح از اعتماد به نفس که پس از سالها در اصلاح طلبان رخ نموده بود چنان مرا به وجد آورد که خواستم همان روزها چیزی پیرامون آن بنویسم که نشد.یعنی نتوانستم به آنچه می خواهم بنویسم در ذهن خود نظم دهم.اما بازخوانی مباحث اخیر در میان برخی گروه های اصلاح طلب انگیزه های لازم برای نوشتن متن پیش رو را برایم مهیا ساخت. ۴-آنجا که یرخی از این عزیزان بناگاه و بدون پیش زمینه ای پیش از پرداختن به همه احتمالها به بحث پیرامون احتمال نهم رسیدند و به آن دامن زدند!از خود می پرسم آیا آنچه در شورای مشورتی اصلاح طلبان گذشت تنها یک اتفاق ساده آماری بود و هیچ نشانی از عزم جدی اصلاح طلبان برای برخ کشیدن پایگاه اجتماعی خود در عرصه سیاست ورزی  نداشت؟!آن احتمال زنده در تحلیلهای اعضاء شورا کجا و این ((خود شکست خورده پنداری))ها کجا؟!آیا بواقع ما پایگاه اجتماعی خود را در منطقه چندان سست و کم جان می پنداریم که ماهها پیش از شروع مبارزه خود را از میدان بدر رفته فرض می کنیم و دفعتا به بحث پیرامون انتخاب بین گزینه های محافظه کار می رسیم؟جالب تر از آن پا به میدان نهادن اصلاح طلبانِ معطوف به گزینه محافظه کاری بود که سرآسیمه به ذکر ارجحیت های یکی بر دیگری می پردازند و به خاطرشان خطور نکرده که این برشمردن ها در حال انگیزه زدایی از جوانانیست که به امیدی به این گروه  فکری پیوسته اند و  به ساختن پایگاه نوین اجتماعی خود دلگرم شده اند.جانبداریهایی عجیب که در حال تکمیل تراژدی خودباختگی است! اگر تکلیف جریان فکری اصلاح طلبی در منطقه تا این حد روشن است و پرداختن به آن آب در هاون کوبیدن،خوب است دوستان مصادیق آن را بیان نمایند تا ما نیز دست از سر((خیالِ حوصله یِ  بحر پزِ))*خود برداریم و به واقعیاتی دیگر اندیشه کنیم. ۵-در علم آمار شاخصی داریم به نام((sig))که علاوه بر پرداختن به ضریب همبستگی متغیرها،در حقیقت به ما نشان می دهدکه آیا آثار متغیرهای متفاوت در یک جامعه آماریِ همگن تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند یاخیر؟یعنی دو متغیر آنقدر اثر متفاوتی بر جامعه آماری می گذارند که تفاوتی بین آن دومتغیر قائل شویم یاخیر؟شکی نیست که همین شاخص((sig))را می توان در استیلای نزدیک به چهار دهه سیاست ورزی سنتی با چهره های محافظه کارِ متفاوت به کار انداخت و پی برد که آیا اصولن تفاوتی در کارکرد این چهره های برخاسته از یک خیمه گاه فکری وجود دارد؟شاخصهای اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و علمی به ما خواهند گفت که آیا افراد نماینده این هژمونی(محافظه کاری)آثار عملکردشان در قیاس با یکدیگر تفاوت معنی داری داشته است یا خیر؟ حقیر لااقل شاخصهای اجتماعی منطقه را با استفاده از آمارهای تهیه شده توسط خود دولت ها که در کتابچه ای به نام ((آمار نامه استان گیلان))ثبت و ظبط می شود بررسی نموده ام.این شاخصها هرچند با شیبهای نند و ملایم؛ در حال سقوط بوده و دستاوردهای نومید کننده دوشهرستان در حوزه طلاق،فحشا،مواد مخدر و…که تاکنون نیز جاریست حکایت از حقیقتی دیگر دارند. خوب یک بار هم شده با آمار و ارقام نشان دهیم که آیا اصولن تفاوت معنی داری در آثار عملکرد دو یا سه چهره همیشه حاضر در سیاست ورزی شهرستانهایمان (رودسر و املش)وجود دارد؟ وچند پرسش مهم که باید بنشینیم و یک یک به آنها پاسخ دهیم این که آیا مگر ما جمع نشده ایم دور یکدیگر که: الف)به هژمونی چهار دهه ای سیاست ورزی سنتیِ محافظه کار در منطقه پایان دهیم؟ ب)سیاست ورزی مدرن را با تکیه بر نهادهای مدنی و تاکید بر مطالبه محوری راه اندازی کنیم؟ ج)به مفهوم توسعه که بشدت تکنولوژیک است و دانش بنیان جانی دوباره در دوشهرستان ببخشیم؟ د)یک بار برای همیشه از تسلط امپراطوری نام ها به تسلط فراگیر برنامه ها پناه ببریم؟ ه)خواسته های نسل سوم و چهارم انقلاب را از حنجره های نوگرایانه خود و منتخبان احتمالیمان فریاد بزنیم؟ و)حلقه های مشورتی توسعه را در سطح منطقه گسترش داده و متخصصین ارزشمندمان را که هریک به دلیل بی اعتنایی در گوشه ای از کشور بانی انواع خدمات مهم اند به منطقه فرا بخوانیم؟ ز)تا لازم نشده ((بد و بدتر)) را بحال خود نهاده و به گزینه های متوسط و احیانن عالی خودمان بیاندیشیم؟ *خیال حوصله بحر می پزد هیهات        چهاست در سر این قطره محال اندیش حافظ پایگاه گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code