شهرام شاهی
۱۳۹۳/۰۴/۲۸ ۱۱:۵۶ چاپ
گیل خبر/شهرام شاهی-مدتی است که پس ازروی کارآمدن دولت یازدهم واژه توسعه باردیگر درمحافل فکری وسیاسی، رسانه های مکتوب ومجازی احیاء وبازتولید می شود انگاری مدتی این لفظ غایب بوده وحالیه حاضر شده است ،باری رجعت توسعه را به عرصه عمومی به فال نیک گرفته وبه شخصه ازآن استقبال می نمایم. پیشه نگارنده وکالت درمحاکم دادگستری بوده وبه جهت فرارازعارضه فراموشی به سان “طبیب دوار به طبه” خرده تدریسی نیز دارد، این مختصر راگفتم تاعذرعدم تخصص در اقتصاد ومدیریت به میان آورم وکمی از تیرنقادان در امان باشم که فردا روز حمله آغازنکنند توراکه بهره ای از این علوم نیست به چه اعتبار اظهار فضل می نمایی؟! ازحق نگذریم که تاحدودی حق باایشان است ودراین ملک بسیارندصاحب سخنانی که علامه اند ولبریزازشعب مختلفه علوم ویک نفس هرآنچه راکه درتصور آید وناید به زیور سخن می آرایندو تحویل مستمعان می دهند ودرعجبیم که عیّاری،هیچ داننده ای رانیزبرنمی تابند. به هرحال به یمن همسایگی وهمجواری حقوق بادیگرشاخه های علوم انسانی واطلاع مختصری که درخلال مطالعات ومصاحبت با صاحب نظران حاصل آمده جرات نمودم تابا بیان الکن خود چند نکته راقلمی نمایم. لازم به ذکراست که این مقال نه درصددتعریف وتوصیف مفهوم توسعه است که می دانیم واژگان مطرح درعلوم انسانی به دلیل اختلاف درمکاتب فکری ونظریات ابرازی اندیشمندان صاحب نظر اختلافی بوده وارایه تعریف جامع ومانع در این باب کمی مشکل است وچاره کار مراجعه به منابع علمی منتشره است ونه درصدد ارایه نظریه ویا نکته ای نواست که حاصل تحقیق وبررسی موضوعی معین درباب توسعه باشد بلکه یادداشتی است کشکول وارازآسیب وراهکار تامگرآهنگ نظروعمل توسعه دوستان، به نوایی خوش سرانجامد. یکم- برای اینکه توسعه وگفتمان درحال شکل گیری آن تبدیل به ضد خود نشده ،به غیبت کبری نرفته وازطرفی پیش از آنکه برخی از جماعت سیاسیون هوادار وغیر به تعجیل ویابه هدف جذب مخاطب وگشایش کار،فرصت رشد وبلوغ این نورسیده رانسوزانند، شایسته است اساتید ،صاحب نظران واهل علم به میان آمده ودر این بازار شام به عرضه کالای صحیح وسقیم خود بپردازند که فردا دیر است وکسب اعتبار ازدست رفته برای توسعه ،دیریاب خواهد بود .در این باب سخت باواران ویا خوش خیالان برسرایوان نشسته را به تاریخ معاصر حوالت می دهم که اگردرخانه کس است یک حرف بس است. دوم- آنچنانی که عرض شد اصطلاح توسعه ومفهوم آن از جهات مختلف من جمله اینکه آیا توسعه هدف است یاوسیله؟ شرقی باشد یا غربی ؟قابلیت بومی شدن دارد یاخیر؟ یکپارچه است یانه؟والخ می تواند موجب بحث واختلاف باشد امابه نظر آنچه که محل اشتراک ومساعی است “دغدغه توسعه” است که باید برآن پافشاری نموده وبه مدد اتحاد اهالی نظروهمراه نمودن سیاسیون ،تصمیم گیران ومدیران زمینه سالم وبستر بالندگی آن رافراهم آورد. دراین جا نقش نهادهای آموزشی ،مدنی ورسانه ها در تحقق دغدغه وفرهنگ توسعه بسیار پر رنگ بوده وضرورت دارد دانش توسعه ومتفرعات آن در زمره واجبات امورتلقی گردد. سوم- به عقیده صاحب نظران، وفاق نیروهای فکری واجرایی یک جامعه در خصوص مفاهیم جدید ویاپدیدهای نوکه جنبه عام داشته ومصالح ملتی به آن گره خورده است عامل ذاتی واصلی پیشرفت وفراگیری است، موضوع توسعه هم از این قاعده مستثنی نمی باشد . بانگاهی به نحوه جهت گیری اهل سیاست در دانش وتجربه سیاسی ، اغلب موارد ملاحظه می گردد سیاسیون میل به واقع نگری داشته ودارند،این مطلب در جای خود پذیرفته است اما درتغییرات الزاماً این سیاسیون نیستند که تاثیرگذارند والبته نمی بایست هم تنها تاثیرگذار باشند. تاملی در تاریخ سیاسی معاصر معلوم میدارد هرجا سیاسیون از نیروهای فکری جامعه فاصله گرفتند نتیجه مطلوب نبوده ولی هرجا اجماع فکری وسیاسی در موضوعی پدیدآمده حاصل مطمئن ومقبولی به بار آمده است لذا به جهت پرهیز از تکرار تجربیات تاریخی چه داخلی وچه نمونه های خارجی بهتر است همنشینی های صاحبان فکر وصاحبان منصب بیش از پیش افزایش یابد که صله ارحام از موجبات طول عمروبقاست. چهارم- والبته بانظری به وضعیت استان خودمان “گیلان” ،مجموعه هایی را ملاحظه میکنیم که درخصوص توسعه گیلان تحت عناوین مختلف درحال ظهور وبروز هستند که درجای خود قابل تقدیروتوجه است اینکه تجربیات مدیریتی ،علمی وسیاسی مدیران ،نمایندگان سابق ولاحق مجلس واهل علم در این گروهها متمرکز شود نیز مطلوب وموثر است از سویی تشکیل جلسات در مرکز واستان ،دعوت از صاحب نامان عرصه نظری توسعه همچون دکتر سریع القلم وبرگزاری همایش ها وسخنرانی هایی ار این دست مطئمناً در جهت بسط نظری وعملی توسعه مفید فایده خواهد بود امّا این همه کافی نیست. توسعه پیش ازآن که مفهوم اقتصادی باشد یک امر فرهنگی است موضوعی است که مستلزم اخلاق وعادات ویژه است ،فرض مثال گاهاً در اجتماعات ومحافل خلط مفهوم صورت میگیرد ومشاهده می شود برخی مدیران وسیاسیون استانی بین مفهوم رشد و توسعه تفاوتی قایل نبوده وازسر دغدغه پیشرفت وبه زعم خود جا نماندن از استانهای برخوردار، صرفاً برمقولاتی چون تحصیل بودجه بیشتر ،تصویب پروژه های کلان ،تاکیدات موکد برسرمایه گذاری داخلی وخارجی ومواردی ازاین دست پافشاری می کنندکه باز باید گفت این ها لازم است اما کافی نیست، ایجادفرهنگ توسعه مقید در آموزش ، نهادینه کردن وفراگیری توسعه بوده وپروسه ای است زمان بر که بر عوامل بسیاری تکیه داشته ودارد عزیزان ومخاطبان براساس کدام برنامه ؟کدام مدل ؟ حتماً خواهید گفت سند چشم انداز ،برنامه های پنج ساله،اسناد بالا دستی استانی و…. ؟!! آیا این اسناد که درجای خود بسیار مهم والزام آورند باخود تاکنون فرهنگ توسعه را چه در کشور وچه در گیلان به ارمغان آورده اند ؟!پاسخ از پیش معلوم است ،خیر پس اشکال کار درکجاست ؟ مساله همین جاست کشف صورت مساله خود نیمی از پاسخ است من نیز مساله ای فی الحال ندارم که به دنبال پاسخ آن باشم لیکن دغدغه ای دارم به نام توسعه، پیشنهاد من این است پیش از آنکه راهکار بدهیم در یک همت وعزم دسته جمعی وبا دعوت ازهمه اهالی فکر ،علم وعمل با استفاده ازابزارهای مختلف تکنولوژی ویا به هر طریق مقتضی به نشر وپردازش سوالات ومسایل توسعه با نیم نگاهی به توسعه استان اقدام نماییم که بی شک پاسخ ها در راهند…… *شهرام شاهی -دانش آموخته حقوق
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code