گیل خبر/ در سده پایانی قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم جهان شاهد به وقوع پیوستن وقایع و حوادث فراوانی بوده و هست یکی از آن وقایع جهانی شدن می باشد. جهانی شدن و حوادث مرتبط با آن از همه ی حوادث فراگیری و جنجالی تر بوده است. جوامع مختلف از دهه 1970 با مجموعه ای از تحولات رو به رو بوده اند و بایستی خود را برای مقابله، همراهی و یا هر گونه مواجهه ی دیگر با این پدیده، آماده سازند. این تحولات ممکن است کار ساز و حتی در راستای استیفای حقوق مردم و در نتیجه در بردارنده ی پیامد های مطلوبی باشد و یا برعکس ممکن است دشورای هایی برای جوامع مختلف و بخصوص جوامع جنوب و یا در حال توسعه ایجاد کند. امروزه همراهی با جهانی شدن در عرصه ی عمل تقریبا مترادف با پیوستن به سازمان تجارت جهانی است که در سال 1995 تشکیل گردیده است.
نظر موافقان جهانی شدن
دست اندرکاران و مدافعان جهانی شدن عقیده دارند که حرکت آزادانه ی سرمایه در سطح جهان، آزادی نیروی کار، از میان رفتن موانع استفاده از اطلاعات پیشرفته و نزدیک شدن مردمان کشورها به یکدیگر، باعث حل برخی از معضلات موجود خواهد شد. آنها معتقدند که وجود دولت های مقتدر که دخالت وسیع در اقتصاد می نمایند و بستن مرزهای کشور در مقابل جریان سرمایه، خدمات و کالاهای جهانی به زیان ملت مورد نظر است. فرآیند جهانی شدن می رود که عقلانیت اقتصادی را جایگزین جانبداری سیاسی نماید، دیگر دولت ها نمی توانند با دخالت های روزمره هرگونه بخواهند نرخ های ارز، بهره و قیمت و دستمزد حقوق را تغییر داده و باعث نابسامانی و رکود اقتصادی گردند، طرفداران جهانی سازی تحقق آن را کعبه ی آمال انسانیت و حصول به مدینه فاضله و بهشت برین و آرمانشهر افلاطونی قلمداد می کنند که در پی کارایی مطلق حاکم می گردد و هیچ نوع انحراف و اتلاف منابع ایجاد نمی گردد و رشد و پیشرفت اقتصادی در سراسر جهان گسترش می یابد. قانونمداری و دموکراسی فراگیر می شود و رضایت عمومی در بهترین وضعیت حاصل می گردد.
نفر مخالفان و منتقدان جهانی شدن
از سوی دیگر منتقدان و مخالفان جهانی سازی تحقق آنان را سبب بروز و گسترش بیکاری و فقر حداقل در کوتاه مدت می دانند. آنان معتقدند این امر اگر در مورد قشر وسیعی از کارگران مصداق نداشته باشد حداقل در مورد کارگران غیر ماهر قطعی خواهد بود. حداقل برای مدت کوتاهی بسیاری از کارگران غیر ماهر، امنیت شغلی خود را از دست خواهند داد. نابرابری به طور کلی در همه ی ابعاد آن یعنی چه در سطح امکانات اولیه، چه توزیع درآمد ها و ثروت ها را از پیامد های قضیه ی جهانی شدن می دانند و گسترش شکاف بین ندارها و داراها را مسلم می شمارند. مساله محیط زیست و حفظ آن از دیگر سوالات و مسایل جدی مطروحه توسط منتقدان و مخالفان جهانی سازی می باشد. طرفداران محیط زیست آسیب پذیری حوزه ی خود را در هنگام جهانی سازی قطعی تلقی می کنند. آنان تلاش می کنند تا سازمانهای ذیربط و حتی مردمان عادی جهان را به این موضوع توجه دهند. اصولا هر نوع برنامه ی توسعه ی مهار نشده ای آسیب خود را به محیط زیست وارد می نماید. جهانی سازی و جهانی شدن بر محور آمریکایی با شعار کارآیی و رشد و تولید افراطی نوعی روند لجام گسیخته را به ارمغان می آورد. لذا سایر وسایل و از جمله توجه به محیط زیست امر فراموش شده و یا حداقل فرعی تلقی خواهد شد. دشواری فرهنگی، کمرنگ شدن نظارت عقلانی دولت، برخورد ادیان و تمدن ها، حاکمیت یکسو یه و رشد و بهره وری مادی و کمرنگ شدن عواطف و احساسات انسانی به هم ریختن سامانه ی سنتی خانواده و امثال آن از دیگر چالش هایی است که در فرآید جهانی شدن مطرح است. علی ایحال بسیاری از متفکران جهان عقیده دارند که در هر صورت تحقق کامل فرآیند جهانی شدن دارای برنده ها و بازنده هایی در همه ی ابعاد مادی و معنوی است. این امر اگر در مورد همه ی کشورها اتفاق نیفتد، حداقل در مورد بسیاری از کشورهای آسیب پذیر واقع خواهد شد.
علی کریمی پاشاکی
پایگاه گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود