اختصاصی گیل خبر/علی انجم روز-به گزارش دویچه وله «یک دادگاه تجدیدنظر در نیویورک محکومیت ایران برای پرداخت یک میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار غرامت به بازماندگان بمب گذاری سال ۱۹۸۳ بیروت را تأیید کرد. این مبلغ قرار است ازحساب بانک مرکزی ایران در سیتی بانک نیویورک برداشت شود.» این در حالی است که پیشتر ساختمان «بنیاد علوی» متعلق به جمهوری اسلامی به بهانه ای مشابه به حکم دادگاهی دیگر مصادره شد. اگر بخواهیم به تصویر لبنان دهه های 70 و 80 میلادی در یک قاب کوچک بنگریم,کشوری گرفتار جنگ داخلی را ملاحظه می کنیم که همسایه ی جنوبی اش در سال 1982 به بهانه ی سرکوب چریک های فلسطینی بدون اعلان جنگ تا حومه پایتخت اش پیشروی کرده دست به کشتار وسیع غیرنظامیان اعم از لبنانی و فلسطینی زد.anjamrooz(2) حمله اسراییل به لبنان بنزینی بود بر آتش جنگ داخلی آن کشور، از سویی بخشی از مارونی های لبنانی تحت حمایت اشغالگران اسراییلی جنایت هایی نظیر صبرا و شتیلا را آفریدند. در چنین شرایطی جامعه جهانی بجای آنکه اشغالگران متجاوز را تحت فشار قرار دهد تا از لبنان عقب نشینی کرده، سپس طرفین داخلی نزاع را مهار کنند با اعزام نظامیان فرانسوی و آمریکایی به لبنان که عملا نقش دیوار دفاعی برای اسراییلی ها را بازی می کردند بر خشم ملت لبنان افزودند. اگر هم قرار بود نیروهای پاسدار صلح به این کشور جنگ زده اعزام شود باید از کشورهای بیطرف و موجه درخواست می شد تا نیروهای خود را در اختیار سازمان ملل قرار دهند نه فرانسه ای که بعد از جنگ جهانی اول لبنان و سوریه را تحت استعمار خود گرفته و یا آمریکایی که بزرگترین حامی یکی از طرفین نزاع یعنی اشغالگران اسراییلی بوده است. از این رو تشکیل هسته های مقاومت و دشمن پنداشتن این نیروهای باصطلاح پاسدار صلح واکنش طبیعی بخش وسیعی از لبنانی ها بود. واکنشی که در نهایت به منفجر کردن مقرهای نیروهای فرانسوی و آمریکایی در بیروت انجامید. این خلاصه ای از وضعیت لبنان در 1983 بود که در آن لبنانی تحت اشغال و گرفتار جنگ داخلی بخود بمب بسته ، استعمارگر سابق،اشغالگر و بزرگترین حمایت کننده ی اسراییل یعنی آمریکا را به یک چشم دیده، خود و دشمن را با هم منفجر می کند. اما در این ماجرا ایران کجا ایستاده بود که اکنون باید بخش قابل توجهی از دارایی های ملت ایران دزادنه مصادره به مطلوب شود؟ ایران بعنوان یگانه کشور شیعه تا آن زمان، همواره مدافع شیعیان لبنانی بود. حتا پیش از انقلاب اسلامی هم جریان «حرکت المحرومین» به رهبری امام موسی صدر از حمایت های مادی و معنوی ایران برخوردار بود. طبعا پس از انقلاب این حمایت ها عمق و گستره ای فزون تر یافت. در هیچ کجای حقوق بین الملل هم نیامده که حمایت از مردمانی جنگ زده و تحت اشغال ,قبیح و مستوجب مجازات است. دادگاه آمریکایی در حالی حکم خلاف عرف بین الملل علیه ملت ایران را تایید می کند که اگر بخواهیم سیاهه عملکرد غرب علیه ایران را نگاشته و طلب غرامت کنیم باید صدها میلیارد دلار به حساب مردم ایران واریز شود. ذکر چند نمونه نشان می دهد اگر بخواهیم با ارفاق از منطق دادگاه آمریکایی استفاده کنیم هم اکنون صدها میلیارد دلار از اروپایی ها و آمریکا طلبکاریم. ایران در جنگ جهانی اول و دوم بیطرفی پیشه کرد اما طی هر دو جنگ توسط متفقین اشغال شد. بریتانیا، فرانسه، روسیه، ایالات متحده و اقمارشان در هر دو جنگ عالمگیر قوای متفق اشغالگر را تشکیل می دادند. خوشبین ترین کارشناسان و محققان تاریخ معاصر تلفات ایران در جنگ جهانی اول بر اثر قحطی،بیماری و کشتار بالغ بر یک میلیون تن برآورد می کنند .جمعیت ایران در آستانه 1914 یعنی آغاز جنگ اول جهانی حدود ده میلیون تن بوده است بنابراین ایران بخاطر نزاعی که هیچ نقشی در آن نداشته و دولت وقت رسما اعلان بیطرفی کرده بود ده درصد جمعیت اش را از دست داد. زیان های مادی که ملت ایران متحمل شدند ابعاد گسترده ای دارد. این تراژدی عینا در جنگ دوم جهانی تکرار می شود یعنی دولت وقت ایران ضمن اعلان بیطرفی برای ستاندن بهانه از دست متفقین چند صد کارشناس و مهندس آلمانی را اخراج می کند. اما متفقین که با خطر سقوط شوروی و دستیابی آلمانی ها به چاه های نفت قفقاز مواجه بودند برای کمک رسانی به روس ها سه گزینه پیش رو داشتند اول استفاده از بندر مورمانسک در شمال غربی روسیه، دوم اشغال ترکیه ی بیطرف و سوم اشغال ایران . گزینه اول در اواخر تابستان 1941 مناسب نبود زیرا این بندر ششماه از سال یخبندان بود و علاوه بر آن زیر دریایی های آلمانی کشتی های تدارکاتی را با خطرات جدی مواجه می کردند. اشغال ترکیه و نقض بیطرفی این کشور سبب می شد که آلمان بیطرفی ترک ها را محترم بشمار نیاورده و با توجه به حضور وسیع لشگرهای آلمانی در یونان و بالکان این خطر وجود داشت که دست اندازی به ترکیه در عمل به سود متحدین تمام شود بنابراین کشور مظلوم ما قربانی قواعد ژئوپلیتیکی قدرت های بزرگ شد. همانگونه که اشاره شد اشغال ایران صرفا بنا به دلایل ژئوپلیتیکی و امری ژئواستراتژیک بوده و هیچگونه پیوند با نفوذ یا حضور آلمانی ها در ایران نداشته است بلکه متفقین این مساله دستاویز قرار دادند تا کشوری بیطرف را خلاف همه ی موافقتنامه ها و پروتکل ها معتبر در همان زمان اشغال و برای خود از آن «پل پیروزی» بسازند. اشغال ایران صدمات جانی و مادی بیشماری به کشورمان وارد کرد باز ما قربانی منازعه ای شدیم که هیچ نقش و نفعی در آن نداشتیم. اگر همین دو مورد را کنار دخالت آمریکا و بریتانیا در سرنگونی دولت مصدق گذاشته، کمک های تسلیحاتی روسیه شوروی و فرانسه به صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی را بدان بیفزاییم و سرنگونی ایرباس هما توسط ناو وینسس را در ذیل این سیاهه قید کنیم با یک حساب و کتاب سرانگشتی چقدر باید از آمریکا،بریتانیا،روسیه و فرانسه غرامت طلب کنیم؟ اگر کشته شدن چهار اسراییلی در غزه توسط فلسطینی ها برای ایران سیصد میلیون دلار آب می خورد با همین منطق معوج دستگاه قضایی ایالات متحده با نگاهی به سیاهه ای که خیلی خلاصه و مختصر بدان اشاره شد کی به کی بدهکار است؟ از وزارت خارجه،وزارت دادگستری،حوزه بین الملل قوه قضاییه و کمیسیون قضایی مجلس انتظار می رود کمیته ای تشکیل دهند و صدمات وارده به ملت ایران، آنهم فقط در یکصدسال اخیر را، با بخدمت گرفتن حقوقدانان کارکشته پیگیری نمایند و تردید بخود راه ندهند که برخی از مصایب رفته بر ما مشمول گذر زمان شده است. مگر نه اینکه اسراییلی ها هنوز بعد از هفتاد و اندی سال بخاطر جنایت نازی ها در حق یهودیانی که پیوندی هم با اسراییل نداشتند، زیرا چنین موجودیتی اساسا وجود نداشت، غرامت نمی گیرند؟ احکام سیاسی و غیرحقوقی دادگاه های آمریکایی می توانند بهترین دستمایه ی کمیته ی مورد نظر قرار گیرند. گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code