کوروش صفرزاده؛
۱۴۰۱/۱۱/۲۲ ۱۸:۱۵ چاپ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 10 دقیقه

گیل خبر/کوروش صفرزاده:چند روز از فاجعه زمین لرزه ترکیه میگذرد، که بنابر گفته آقای گوترش فاجعه قرن قلمداد شده است.

حوادث طبیعی همواره موجب عبرت گیری بوده و علی رغم آلام و زخمهایی که بر بشر مینهند هیچوقت متوقف کننده زندگی نبوده و نیستند، و باید گفت: زندگی ادامه دارد.

ضمن تسلیت به بازماندگان این حادثه تلخ، انچه که مرا مجاب به نوشتن این یادداشت میکند، نگرانیهای فزاینده احتمال وقوع ان در شهر تهران است که با تعقیب مختصات جغرافیایی و زمین شناختی کشورمان متاسفانه باید بگویم، که ایران قابلیت وقوع ۳۳مورد از بلایای طبیعی از ۴۳مورد جهانی را دارد! و زلزله پای ثابت و حتمی این اتفاق است!
حرکات تکتونیکی و لرزش زمین، بسیاری از سازه های شهری و روستایی ایران را که در کمربندهای گسل قرار دارند متاثر میکند و تهران از کلانشهرهایی است با جمعیت ساکن و متغیر خود با ترنور حدودا ۱۳میلیونی «متغیر»، صد در صد در معرض لرزشهای ناشی از زلزله قرار دارد..و طبق مطالعه تقویمی زمینشناختی: هر یک قرن و نیم میباست لرزه ای با قدرت بالای ۷ریشتر را تجربه کند!

در این یادداشت گذری از مشق درسهای زمین لرزه ترکیه بسوی تهران کرده و برای یاداوری و نیز تکلیف شرعی هم شده، مواردی را بازگو خواهم کرد و خواهیم گفت که در صورت وقوع زلزله ای مشابه منطقه قهرمان ماراش /مرعش ترکیه در تهران(گریز ناپذیر است)،چه پیامدهای بمراتب تلختری بهمراه خواهد داشت؟

الف) پیامدهای سازه ای:

۱-طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت تهران بالغ بر ۱۳٬۲۶۷٬۶۳۷ نفر بوده و این میزان در طول شب و روز، مسافر و ساکن متغیر است، اما قطع یقین میتوان گفت که جمعیت تهران کسری از ۱۶درصدی کل جمعیت کشور را بخود اختصاص داده است! که این جمعیت در سازه هایی با ترکیب (۱۵درصد فرسوده)و الباقی غیر سازه ای فرسوده (متغیر بین نوساز و سازه های قابل قبول)سکونت دارند.
تراکم جمعیتی تهران بیشترین تعلق را به همان ۱۵درصد بافت فرسوده داشته و در صورت وقوع زلزله مشابه ترکیه حداقل ۵میلیون نفر از جمعیت تهران در مهلک ترین ضربه اواری قرار خواهند گرفت!
۲-حداقل سه دهه است که فلات ایران در اثر برداشتهای غیر اصولی از سفره های آبی و زیر زمینی، در معرض فرونشستهای چندین برابری خارج از استاندارد جهانیست! و زمینهای تهران، اصفهان، یزد و... در معرض شدیدترین فرونشستهای تاریخی قرار گرفته و بعبارتی پکیده اند! این پکیدگی پوسته بیرونی و رسوبی زمین، میتواند، سازه های ساخته شده را بشدت در شعاع تاثیری خود قرار داده و امواج زلزله را بسیار مخرب تر کند!
۳-بجرات میتوان گفت که اصول شهرسازی و مبلمان شهری تهران (از حیث دسترسیها)یکی از بحرانی ترین شهرهای دنیاست،و در صورت ریزشهای آواری، به بن بست کامل خواهد رسید، و متاسفانه تاکنون هیچ تدبیری اقلا در پنج دهه گذشته تاکنون اندیشیده نشده است.

ب) پیامدهای سیاسی_اجتماعی:

۱-براساس گزارش سازمان ملل، وقوع زلزله ترکیه در وسعت تقریبی ۱۱هزارکیلومتر مربع و ده استان را متاثر کرده و بگفته اقای سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه : ۱۰ شهر از جمله هاتای، عثمانیه، آدیامان، مالاتیا، سانلیورفا، آدانا، دیاربکر و کیلیس تحت تاثیر زمین کانون لرزه اولیه(شهر قهرمان مرعش/ماراش) قرار گرفتند.
و از نظر اقتصادی و سیاسی جمعیتی بالغ بر ۲۳میلیون نفر را متاثر کرده است..
بااین توضیح که فقط استان قهرمان مرعش(کانون زلزله) کمی بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد، و مرکزیت سیاسی ترکیه نیز نمیباشد. لذا اگر قدرت تلفات زلزله این شهر، را با شهری مانند تهران که مرکز سیاسی ج. ا. ایران است و تراکم جمعیتی فشرده ای دارد، مشابه سازی کنیم، نتیجه ای دلهره آور را خواهد داشت!
کافیست تهران را با انبوهی از مراکز ثقل مخابراتی، فرودگاهی، پالایشگاهی، بلند سازه ای، راههای ارتباطی، حکمرانی سیاسی، فرماندهی نظامی و.... تصور کنیم، ۶٠ ثانیه پس از لرزش اصلی و نیز شلاق های ممتد پس لزره های چند روزه، چه وضعیتی خواهد داشت؟
اگر اکنون در ترکیه میبینید، اردوغان و کابینه آن پشت تریبون قرار دارند و مدیریت بحران میکنند، بدین سبب است که هیچ کدام از اعضای کابینه در مرکز و کانون زلزله نبوده اند و از چنگال مرگ رهیده و فروپاشی کابینه ناشی از تلفات انسانی ندارد!
لرزش تهران، بسیار متفاوت تر از انچه که در ترکیه میبینیم خواهد بود! چراکه خدای نکرده شوک ناشی از تلفات انسانی دامنگیر عناصر حکمرانی سیاسی خواهد شد.این تلفات انسانی، دایره هرج و مرج و بحران را بمراتب فزونی خواهد بخشید، و این، دقبقا اتفاقی است که تهران، پایتخت سیاسی ایران، گریزی از آن ندارد!

۲-در حال حاضر، ایران از نظر سیاسی، و دیپلماتیک، شرایط مطلوبی با جهان پیرامون و کشورهای خارج نزدیک و خارج دور ندارد. و این نقصان سیاسی را اگر بر بحران احتمالی لرزش مرکزیت سیاسی ایران بیافزاییم، یقینا، نتیجه مطلوبی نخواهد داشت، چراکه معمولا، اغلب کشورهای حادثه دیده، فورا از جامعه جهانی درخواست کمک خواهند کرد، هرچند این عرف مطلوبیست که کشورها انجام میدهند،اما یقینا درصد توفیق و دقت آن حتما تابعی از روابط دیپلماتیک پیشا بحران است نه حین بحران.

ج) پیامدهای اقتصادی:

۱- از نظر سیاسی و اقتصادی، ایران کشوریست متحد المرکز و کانونی!(برعکس ساختارهای فدرالیستی) بدان معنا که تمامی تصمیمات سیاسی، و اقتصادی از شهر تهران اتخاذ و تعمیم و توسعه داده میشود! حتی تهران را باید کانون و قلب نوسانات اقتصادی و حتی ترانزیت کالاهای سایر استانها دانست که بدون تهران هیچ کالایی از دورترین بندر این کشور حرکت نخواهد کرد!
اگر شهری مانند قهرمان مرعش با جمعیت یک میلیونی، توانسته از حیث عاطفی و اقتصادی ۲۳میلیون ترکیه ای را در شعاع تاثیر قرار دهد، در صورت وقوع زلزله در یک شهر ۱۳میلیونی با وسعت۱۵هزار کیلومتر مربعی، شک نداشته باشید که تمام جمعیت ۸۵میلیونی کشور را متاثر خواهد کرد!(از همه جهت یک فلج مغزی ایجاد خواهد شد)

د) پیامدهای فرهنگی تاریخی:

تهران یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران است که در تاریخ پر فراز و نشیبش داستان‌های زیادی نهفته است. مکان های تاریخی تهران دریچه‌ای هستند که از طریق آن‌ها می‌توانیم نگاهی به داستان‌های تلخ و شیرین گذشته این شهر بیاندازیم. این شهر حدودا دارای ۳۷ اثر تاریخی و همچنین موزه های بسیار معروفی است که محل نگهداری آثار کهن تاریخی کشور هستند، و این داشته هایی قوی است که از نظر فرهنگی پلی به گذشته محسوب میشوند، و در صورت لرزش تهران، مشخص نیست که چه سرنوشتی تلخ را پشت سر خواهد گذاشت؟

ه) پیامدهای امنیتی:

۱-امنیت داخلی:
همانطورکه در مطالب فوق ذکر شد، تهران دارای ثقل اقتصادی-جمعیتی است که در قواره یک کلان شهر یا متروپل، چالشهای امنیتی ویژه و منحصر خود را دارد.
تا زمانیکه همه چیز عادیست و نهادهای سیاسی، امنیتی و انتظامی، روال عادی را دارند، مشکل پدید نخواهد آمد، اما تصور اینکه در یک شهر متروپل کسر وسیعی تلفات انسانی داشته و زیرساختهای حیاتی آن قطع و سر رشته امنیت از دست کانون نشینان امنیت و اقتصاد خارج شود، یقینا، نیروهای واگرای امنیتی (انان که جان سالم بدر برده اند)خفاش وار بر جراحت جامعه خواهند افزود.
۲-امنیت و سیاست خارجی:
این قلم معتقد است، در چهار دهه گذشته، ایران توانسته است، مدلی از ساختارهای امنیتی (آلترناتیو) را در خاورمیانه و مدیترانه طراحی کند تحت عناوینی مانند محور مقاومت ، قدرت بازیگری را برای ایران فراهم نماید.(هرچند به ضعف شدید عمق بخشی اقتصادی این مدل انتقاد دارم)
تغذیه و کانون سیاسی این محورها، یقینا اتکای معنا دار و وثیقی با مرکزیت سیاسی ایران، یعنی تهران دارد.. لذا ارامش سیاسی،اقتصادی و سلامت دینامیکی این مرکز محکم(تهران)مساویست با قدرت اتوریته ایران در عمقهای استراتژیک خود در منطقه. از اینجاست که میگوییم لرزه صفحه تکتونیکی زیر پای تهران، رابطه مستقیمی با مباحث امنیتی و سیاسی عمقهای استراتژیک ایران خواهد داشت.

نتیجه گیری:
کوتاه سخن اینکه، خلاصه دیر یا زود تهران خواهد لرزید، و آنچه که میبینیم، هیچ اراده ای به قبول این رخداد در کشور دیده نمیشود!
اگر دقیقا چالشها و نقاط آسیب ها را در نوشتار فوق بپذیریم(عالمانه بپذیریم)شایسته است، از منظر پدافند غیر عامل،اقدامات ذیل صورت گیرد:

۱-پرهیز از تمرکز بخشی افراطی به مرکزیت سیاسی کشور در تهران، و انتقال برخی وزارتخانه ها به استانهای دیگر،
۲-دقت در ساخت و سازهای جدید و تعیین اعتبار مقاوم سازی برای پانزده درصد از بافتهای فرسوده جهت پیشگیری از تلفات انسانی.
۳-بازبینی نقشه های شهری و ترمیم دسترسیهای شریانی در کلونیهای مسکونی تهران.
۴- تهیه طرحی از سوی دولتهای آینده برای اداره کشور بصورت فدرالیسم اقتصادی. که منجر به کاهش وابستگی پهنه گسترده کشور به تصمیم سازی و تصمیم گیریهای متمرگز گراخواهد شد.. که کارکرد مثبت فدرالیسم اقتصادی موزاییکی در ابر بحرانهای بزرگ ملموس خواهد بود.
۵-تقویت راهبردی دیپلماتیک با همسایگان، و در مرحله بعد همه جهان پیرامون، و امادگی لازم برای یک روابط متعادل سیاسی و اقتصادی.
۶-تعیین نقشه های پدافندی غیر عامل، صرفا با تمرکز بر تهران، و تعیین انبارهایی از ملزومات سرپناهی، بهداشتی و درمانی برای شهر تهران و ترجیحا تعداد ۵میلیون انسان، در نقطه ای قایل دسترس.
۷-بازبینی و امنیت سازی، شریانهای انرژی گازی و پالایشگاهی، که قابلیت اشتعال دارند.

نظر به اینکه نوشتار فوق بر مبنای حقیقتی تلخ و قابل وقوع نگاشته شده است، شاید در نظر خوانتده محترم کمی دشوار و بزرگنمایی شده تصور شود،اما شور بختانه، تهران در لرزش بالای هفت درجه در مقیاس ریشتر هیچ امنیتی ندارد، و واقعیتی تلخ است که تنها راه مواجهه با این پدیده، پذیرش واقعیت و آمادگی در برابر ان است. باید پذیرفت که لرزش احتمالی تهران، آنقدر شکننده میباشد که حتی قادر است یک تمدن را آسیب جدی بزند!
بر همه ما واجب و فرض است که بجای غفلت و حذف صورت مسئله، نحوه مواجهه با این رخداد را بیاموزیم، و طرحی نو در ساختارهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، بهداشتی و دبپلماتیک خود بیاندازیم..

همرسانی کنید:
برچسب‎ها : زمین لرزه

نظر شما:

security code