رضا حقی
۱۴۰۰/۰۵/۲۳ ۱۰:۲۸ چاپ

گیل خبر/ رضا حقی

«بریم دسته ببینیم»؛ این جمله ای است که اغلب همشهریانم در شروع ماه محرم و به طور ویژه در تاسوعا عاشورا خطاب به دوستان و یا اعضای خانواده خود می گویند.

برای بسیاری از آنها شرکت در عزاداری به معنی کنار خیابان ایستادن و نگاه کردن به دسته های عزاداری است. گاهی وقت‌ها شربت و یا خوردنی های دیگر نیز با خود به همراه می برند تا به عنوان نذری به عزاداران بدهند ، یا در گوشه ای ایستاده و مشغول نگاه کردن می شوند و گاه، با آنها در سینه زدن همراهی می کنند.

در قبل از انقلاب محل تجمع همه دسته های عزاداری روبروی خانه پدری ام یعنی مسجد آقا سید عباس ساغریسازان بود. همه دسته های عزاداری شهر به طرف مسجد و حرم خواهر امام و مسجد و حرم آقا سید عباس می آمدند.

در بعد از انقلاب این مکان وسعت بیشتری پیدا کرد و تا منزل حاج آقا احسانبخش، امام جمعه اسبق رشت یعنی تقاطع خیابان حاجی آباد و مطهری گسترش پیدا کرد. عموم شهروندان اگر می خواستند همه دسته های محلات و مساجد مختلف رشت را ببینند میتوانستند حد فاصل خیابان مطهری تا ساغریسازان و خواهر امام باشند تا موفق به دیدن همه دسته‌های عزاداری سطح شهر شوند . بعد از فوت مرحوم احسان بخش این مسئله کم رنگ شد و به مدد مشوق های دولتی و گاهاً بروز اختلاف بین هیات امنای مساجد، تعداد هیات های مذهبی گسترش زیادی پیدا کرد و از تمرکز مسیر و کیفیت دسته‌های عزاداری مساجد کاسته شد .

رشت، حدود ۱۳۰ مسجد و حدود ۸۰۰ هیئت مذهبی ثبت شده دارد. در چند سال اخیر تعداد افراد شرکت کننده در دسته های عزاداری کم شد. یعنی افراد بین مساجد و هیات ها، تقسیم شدند همچنین انسجام در مسیری خاص در رشت دیده نمی شود و مردم در همه سطح شهر فعال هستند.

در مراسم عزاداری در سطح کشور هر شهر فرهنگ عزاداری خاص خودش را دارد.

زنجان شهری است که کل شهر تبدیل به حسینیه می شود و مردم همه با هم در خیابان های شهر جمع میشوند و مشغول سینه زنی می گردند. مراسم قربانی کردن گوسفند نیز به شدت مرسوم است. در دنیا بعد از مکه، زنجان دومین قربانگاه جهان است.

در بسیاری از شهرهای دیگر مدل خاصی از سینه زدن مثل شهرهای جنوبی کشور و یا زنجیر زدن، سبک عزاداری آنان است و بعضی شهرها مثل ما، هم زنجیر زنی هم سینه زنی انجام می شود. با این تفاوت که از قدیم دسته های رشت روی دو تا مسئله خیلی مانور میدادند: تعداد نوازنده، طبل و سنج و شیپور و نی و دومی علم.

یکی از پیگیری‌های کودکی آن زمان من این بود که ببینم علم کدام مسجد بزرگتر است.

ولی در چند سال اخیر سعی صدا و سیما بر این است که همه مردم کشور مثل شهر زنجان عزاداری کنند.

تا حدودی هم موفق شده چون شهرهایی مثل اردبیل و یزد نیز به این سبک روی آورده اند. نمی دانم، چه اصراری است که این کار انجام شود.

یادم می آید سال ۵۸ تاسوعا و عاشورا در همه کشور به صورت راهپیمایی انجام شد. امام خمینی همان موقع طی یک سخنرانی اعلام کرد عزاداری ها به همان صورت سنتی انجام گیرد.

این سخنرانی، نگاه بلندمدت ایشان را نشان می‌داد. اگر عزاداری به صورت راهپیمایی انجام می‌شد، تبدیل به یک امر حکومتی می شد و در دراز مدت از اهداف اصلی خود دور و به یک امر سیاسی تبدیل می شد. درهر حال تلاش صدا و سیما جهت یکدست کردن عزاداری را درک نمیکنم.

بگذاریم هر شهر با فرهنگ و سنت خود عزاداری خاص خودش را انجام بدهد.

در استان ما هم شهرهای مختلف سبک های مختلف عزاداری دارند. از چهل منبر لاهیجان تا علم بندی آستانه، از مجمع بران شرق گیلان تا زاری زاری شام غریبان رشت، از عزاداری امامزاده غلتان لوشان گرفته تا مراسم علم واچینی ماسوله، از کرنا لشت نشا گرفته تا سنگ زنی لاهیجان و تا تعزیه ضیابر و غذا دادن به همه مردم در سطح شهر که در همه خانه ها به روی عموم مردم باز است و به همه غذای نذری داده می شود.

آیا بهتر نیست که صداوسیما به جای اینکه همه کشور را تشویق به یک نوع عزاداری کند، بیاید تنوع و تکثر عزاداری تمام شهرهای کشور را نشان دهد؟

مطمئنم استانهای دیگر نیز نیز مراسم سنتی عزاداری دارند که ما تا الان ندیدیم.

سال گذشته شاهد بودم رییس سازمان صداوسیما چند ساعت متوالی روی استیج میدان شهرداری بود و مردم را تشویق به سینه زنی هماهنگ میکرد.

پیشنهاد میکنم از رسوم سنتی عزاداری استان خودمان شروع کنید. همان‌هایی که در بالا به آن اشاره کردم.

شاید مراکز استانی دیگر هم این حرکت را ادامه دادند و هر کدام عزداری‌های محلی و سنتی استان خودشان را برای صداوسیمای مرکز جهت پخش ارسال کردند.