بمناسبت 12 دی ماه روز رشت؛
۱۳۹۸/۱۰/۰۶ ۱۰:۴۶ چاپ
حمام حاجی ساغریسازان
گیل خبر/ مومن صالحی قسمت ششم* (این یادداشت ها در ۱۱ قسمت منتشر می شود) اعتصاب و سرکوب [caption id="attachment_451420" align="aligncenter" width="278"] حاج شیخ محمد باقررسولی[/caption] انتخابات دوره ششم مجلس شورای ملی در خرداد ماه سال 1305 با تحصن و اعتصاب مردم رشت برای اعتراض به دخالت های گسترده سرتیپ زاهدی حاکم گیلان مواجه شد. حاکم گیلان حاج شیخ محمد باقررسولی،رهبرمعترضان رشت را به طالش تبعید کرد.مردم به این کار اعتراض نموده و تظاهراتی را برپا نمودند.سرتیپ زاهدی دستورسرکوب و دستگیری داد و انقدر ازمعترضان را دستگیر کرد که در زمان کمی، حیاط وسیع شهربانی و زندان های دژبانی و سربازخانه مملو ازدستگیرشدگان گشت.از ان سو،انجمن نظارت بر انتخابات،هنگامی که قصد خواندن ارای ماخوذه را داشتند، چند هزار نفرازمردم کفن پوش به محل انجمن حمله کرده و صندوق آرا را معدوم نمودند.در نتیجه این درگیری ها،انتخابات دورششم رشت باطل شده ورشت نماینده ای درمجلس ششم نداشته است.سرتیپ زاهدی بعدها در کودتای 28 مرداد 1332در ساقط کردن دولت مصدق نقش اساسی را داشته و درسرکوب گروههای سیاسی و کشت و کشتار و حبس مخالفان کودتا نیز بطور فعال عمل نمود. اطفائیه مغازه های چوبی و سقف های گالی پوش خانه های رشت درهرباد گرمی بویژه در باد گرم هایی اذرو دی، شهررا به مخاطره انداخته و خطرآتش سوزی را چند برابر میکرد.رشت سابقه چندین آتش سوزی بزرگ و فراگیررا در تاریخ خود دارد.از این رو دراذرماه 1305 سه سال زودتر از پایتخت ، اداره اطفائیه رشت به ریاست میرزا اسماعیل خان سمیعی تاسیس شد.برای شروع کار، بیست تن از سپورها با یک دستگاه اتومبیل و چند ناسوس، شبها کیشیک میدادند تا جلوی حریق و گسترش ان را بگیرند.اولین مکان اطفائیه رشت درمحله استاد سرا ،داخل اصطبلی بود که ان را به گاراژی تبدیل نموده بودند.سپورهایی که الان، اطفایی، به کسر الف اول ان، باید خوانده میشدند، ولی مردم عوام ، به اشتباه به انان هفتایی هم میگفتند، با لباسها ی قرمز و کلاه زرد با هر اتش سوزی، دل به دل حادثه داده ومردم شهررا نجات میدادند.سال بعد در دوره شهرداری نصرالله رضا وسایل اطفائیه تکمیل ونظامنامه اطفائیه در مورد نحوه اطلاع رسانی با شیپورمسلسل و وظایف مردم در مورد وقوع حریق به اطلاع عموم رسید. [caption id="attachment_451419" align="aligncenter" width="600"] ماشین های اطفایی[/caption] در یک فقره از این آتش سوزی ها ، ربابه برای شستشو و حمام، در پشت خانه پوشالی خود مشغول گرم کردن اب بود که بر اثر باد گرم آتش شعله ورشده ودراندک زمانی چهار اتاق خانه او را سوزاند و به خانه اسمال اقا رسید و از انجا منزل استا شعبان و سپس منزل نجف علی و همینطور به جلو می رفت که با تلاش ماموران اطفائیه بلدیه اتش کنترل و جلوی گسترش و افزایش خسارات گرفته شد.درموردی دیگر ، طهمورث ده ساله، ولد سید احمد گسکری،غفلتا در چاه مقابل اداره شهرداری افتاده ، فورا یکی از ماموران آتش نشانی خود را به چاه انداخته و کودک را نجات میدهد.این اقدامات سریع اطفائیه موجب بسی دعاگویی اهالی به موجد و بانی این تشکیلات عام المنفعه می گردید. ششمین ریاست بلدیه رشت نصرالله رضا از شهریور ماه 1306 ریاست خود را بر بلدیه آغاز نمود. اولین کار او صدور اعلامیه ای برای شهروندان جهت ملاقات حضوری همه روزه با او و ارایه پیشنهاداتی که متضمن منافع و ابادی شهر باشد، بود.او اعلام کرد از این پس به مراسلات بدون امضاءترتیب اثری نخواهد داد.اعلامیه دوم او اخطار به دارندگان اسب وعرابه بود که بارلایطاق بیش از36 پوط (هرپوط 380/16 کیلوگرم ) به عرابه ها نزنند و حیوانات زبان بسته را نیازارند. اعلان دیگر ششمین رئیس بلدیه درمورد اعلان نرخ عرضه نان قلاچ( نوعی بربری) خوب توسط شعبه ارزاق بلدیه از قرار هر گیروانکه (410 گرم) دو عباسی بود.(هر عباسی معادل دویست دینار یا دو قران و هر ده قران برابر با یک تومان) این به علت تنزل قیمت ارد روسیه بود که می بایست در کیفیت و قیمت نان تاثیر میگذاشت. با دستور نصرالله رضا، یکدستگاه کارخانه چراغ برق به قیمت سه هزارتومان برای روشنایی بلدیه و صحنه نمایش سن مجاورابتیاع گردید. فکرایجاد کتابخانه ملی نیز در همین دوره، اول بار در کمیسیون بلدیه مطرح و توسط جمعیت نشر معارف تعقیب و بنای ان روبروی قبر ابو سید جعفر به ثمر رسید . بودجه سالیانه بلدیه رشت در این دوره با نظم مالی که برقرار شد 40 درصد افزایش یافته و سالانه به 207 هزار تومان رسید. امان الله خان پادشاه افغان خرداد ماه سال 1307 ، رشت خرم و سرسبز شده و باد بهاری می وزید. اثار تمدن ونوسازی به هر قیمتی که شده در شهر نمایان بود.روشنفکران،هنرمندان ومردم باسواد شهر، امیدوار به اتیه خوش،برای این شهر شده بودند.شوروحالی در شهرمشاهده میشد .سوپورها خیابان ها را اب و جارومیکردند.عمارت بلدیه چراغانی و با کاغذهای رنگی و پرچم ایران ،خبر از شادی و جشن قریب الوقوعی را میداد. با انجام مقدمات و ایجاد امادگی روز موعود فرا رسید . سه تن از بانوان جوان رشتی که پوشش فرنگی و غیر معمول ان زمان مثل مانتو و کفش و کلاه پوشیده و کیفی هم در دست داشتند در جلوی عمارت بلدیه به همراه بسیاری از مقامات شهر با لباسهای رسمی ایستاده بودند.گروه موزیک حاضر درمیدان روبروی عمارت بلدیه، نیز اهنگ های ملی را مینواخت و ان دورترها مردم رشت نیز با شادی و شعف مشغول تماشای مراسم و ورود مهمانی از سمت و سوی انزلی بودند .بالاخره انتظارات به پایان رسید و کاروان چند ماشین، و اسب سواران وعده ای هم پیاده بدنبال کاروان امان الله خان پادشاه افغان و همسرش ثریا خانوم که از سفر فرنگستان برمیگشتند تا ازمسیررشت راهی افغانستان شوند در همهمه استقبال مردم و صدای ساز و اواز گروه موزیک به میدان و جلوی عمارت با شکوه بلدیه رسیدند.سه بانوی خوش لباس رشتی، در میان غریو شادی حاضران،به استقبال ملکه رفتند ودر طول اقامت،همدم ثریا خانوم شدند.اقای نصرالله رضا ریاست بلدیه نیزبه استقبال پادشاه رفت و با لبخند و شادی از او استقبال نمود . رئیس بلدیه شاه وهمراهانشان را به داخل عمارت بلدیه دعوت نمود. پذیرایی شاهانه از پادشاه افغانستان و ملکه و همراهانشان درطول مدت اقامت چند روزه دررشت بعمل امد . پذیرایی در کلوپ شاهپور که برای عیش و نوش ازما بهتران توسط سرتیپ زاهدی حاکم نظامی گیلان در باغ محتشم رشت ساخته شده بود،با میزبانی سرتیپ زاهدی نیز از جمله برنامه های اقامت پادشاه افغان در این سفربوده است.برای این پذیرایی و جشن با شکوه چهار هزار تومان اعتباراز مالیه مرکز گرفته شده بود که تماما هزینه گردید . بوق ، قدغن [caption id="attachment_451416" align="aligncenter" width="664"] حمام گلزار پیرسرا[/caption] حمام های عمومی رشت با بنا و معماری دوره قاجار در محلات مختلف مشغول پذیرایی از مردم برای استحمام و نظافت بودند.حمام حاج اقا بزرگ در محله آفخرا،حمام حاجی در ساغریسازان ، گرمابه احتشام در کرف آباد وحمام گلستان در سبزمیدان از جمله این حمام ها بود که اثار و ساختمان برخی از ان ها تا کنون نیز برجای مانده است. این حمام ها دردو شیفت، برای مردان و زنان بطورجداگانه اختصاص یافته و برای تعویض شیفت، بوق و شیپور گوشخراشی را بصدا در می اوردند. [caption id="attachment_397711" align="aligncenter" width="1000"] حمام حاجی ساغریسازان [/caption] در اعلامیه مهر ماه 1307 اداره بلدیه از طرف دایره تفتیش بلدیه،از حمامی ها التزام گرفتند که بوق گوشخراش خود را به کنار بگذارند و درصورت تخلف به محاکم صالحه جلب میشوند.کم کم با حمایت بلدیه حمام های امروزی تر و با نظارت اداره صحیه بصورت جداگانه برای مردان و زنان و بصورت خصوصی و نمره در رشت راه اندازی شد و محل تفریح و زنان و مردان رشتی شد.در این حمام های عمومی علاوه بر استحمام ، خدمات دلاکان برای کیسه کشی و شستشو و ماساژ و مشت و مال هم داده میشد.اواز مشتریان خوش صدا نیز هر چند وقت محوطه بخار گرفته و پژواکی حمام را پر میکرد.حمام ها در روزهای اخر هفته ،جای سوزن انداختن نبود و گرمابه داری از کسب و کارهای پر رونق ان دوران بشمار میرفت . [caption id="attachment_451414" align="aligncenter" width="550"] حمام حاج آقابزرگ[/caption] سال 1307 سال سازندگی و عمران در اواخر پاییز سال 1307 بلدیه رشت در زمان ادامه ریاست اقا نصرااله رضا در بلدیه،با خرید 16 فقره خانه و اراضی مجاور کوچه نجدالدوله تا خانه سپهدار رشتی و جنب خانه بیگلر بیگی (خان اکبر) به قیمت 2798 تومان ،شروع به ساختن اولین خیابان فرعی که از خیابان نوساز سپه به مسجد صفی وصل میشد نمود.این خیابان بنام خیام، بعدها به عنوان خیابان شهناز شناخته شده و اکنون بنام بحر العلوم تابلو دارد. [caption id="attachment_451418" align="aligncenter" width="600"] ساختمان نمره 2 بلدیه[/caption] سنگفرش و ایجاد شبکه طاق و فاضلاب کوچه ها و معابر اکثر محلات رشت ، از خمیران زاهدان و چهاربرادران و گذر فرخ و خیابان چراغ برق و حاجی اباد و استاد سرا و زرجوب و قلمستان و زیر کوچه و سوخته تکیه و غیره در این سال انجام گرفت . ساختمان نمره دوی بلدیه در ابتدای خیابان سعدی(روبروی مجتمع خاتم الانبیاء) در همین سال به مسیو دیمیتری به مقاطعه داده شده و در سال 1308 اماده شد و تحویل گردید. این ساختمان مدتی برای امور خیریه و سپس مریض خانه و مدتی هم برای اداره حکومتی(استانداری) مورد استفاده قرار گرفت و بعدها دوباره به شهرداری رشت تحویل گردید. نصب کاشی برای اسامی کوچه ها و گذرها و خیابان ها و نمره گذاری منازل نیز در همین سال انجام گرفت . با تخریب قبرستان افخرا و باغچه بندی وغرس درختان،اولین پارک تفریحی اطفال را در این محل ساختند وهمزمان با خرید وسایل بازی و نیمکت و صندلی ،برای سن بلدیه نیز یکدستگاه آپارات سینما و سه دست مبل تهیه و وارد نمودند. در همین سال فرم لباس اعضای بلدیه نیز اجباری شد وهمه کارمندان،نیم تنه یقه برگردان و کلاه پهلوی پوشیده، نشان کوچک مارک بلدیه، برنگ سفید را نیزدریقه نصب نمودند. ولی از حیث رنگ لباس ازاد بودند. زدودن اسامی خارجی مغازه ها نیز شهریورماه همین سال الزامی شد و با اخطار بلدیه، ظرف مدت 5 روز اسامی و نوشته های بزبان خارجی،باید عوض شده و اسامی ایرانی جایگزین ان میشد و گرنه مورد تعقیب و مجازات قرارمیگرفتند. نخستین شماره مجله بلدیه به منظور ارایه خدمات شهری به همشهریان گیلک نیز در همین سال در رشت با جلد شمیز رنگی به اندازه 21×28 سانت در 24 صفحه تجلید و چاپ و نشر یافت. رضا افشار پایان سال 1307 ،پایان کاراقای نصرالله رضا هم بود که برای ریاست بانک ملی بندر پهلوی عازم تهران شد. بدین ترتیب رضا افشار 40 ساله ، حکمران دیکتاتور گیلان از ابتدای سال 1308 علاوه بر سمت والی گری گیلان (استانداری)، سمت ریاست بلدیه رشت را نیز به عهده گرفت. [caption id="attachment_451417" align="alignleft" width="160"] رضا افشار حاکم گیلان[/caption] رضا افشار در سن 21 سالگی برای ادامه تحصیل به امریکا رفت و درسال 1296 به نهضت جنگل پیوست و صندوقدار کمیته اتحاد اسلام شد ،اما دو سال بعد در فرصتی که ان را برای سوء استفاده مناسب یافته بود،84000 تومان موجودی صندوق جنگلی ها را برداشت و به تهران گریخت.او با این پول، به کسب و تجارت پرداخت و ثروت انبوهی فراهم نمود.افشار در سال 1307 دوباره به گیلان برگشت و درمنصب حکمرانی گیلان و هفتمین ریاست بلدیه رشت،نسبت به تصفیه و پاکسازی شهرداری از نیروهای بازمانده نهضت جنگل اقدام کرد.او با روشهای کینه توزانه،عده ای را اخراج و برخی را نیزبا اتهاماتی به محاکم سپرد. پس از پنج ماه از حضور خود در رشت،مسیو محمد خان حاتم، متولد رشت را که در ان زمان با تحصیلات اقتصادی از فرنگ برگشته و سوابق مالی خوب و حسن شهرتی از پاکدستی نیز داشت را درسن 36 سالگی کفیل بلدیه نمود.رضا حاتم به نجابت،ادب و مهربانی شهره عام و خاص بود.از آن پس ،همه اموربلدیه رشت،عملا توسط مسیو حاتم انجام میشد،اما رضا افشاروالی مستبد گیلان نیز در هر کاری دخالت کرده و همه امور را زیر نظر داشت.رضا افشاردر امور دولتی،عاقبت بخیر نشد و در سال 1314 به اتهام تخلف در وزارت طرق و شوارع ،تحت تعقیب قرار گرفته و به حبس و محرومیت ابدی از خدمات دولتی محکوم شد. لینک قسمت اول  لینک قسمت دوم لینک قسمت سوم  لینک قسمت چهارم لینک قسمت پنجم