عامل درگیری سهمیه قیر در مجلس من بودم/ وزیر کشاورزی نمی دانست نوغان چیست!/به استاندار وقت گفتم حق امضای شهردار شدن پسرم را نداری
گیل خبر/ سرویس سیاسی: بعد  از مصاحبه های محمد صادق حسنی ، کاظم دلخوش  و ولی داداشی ، سه  نماینده گیلان در مجلس شورای اسلامی، مهرداد لاهوتی نماینده شهرستان لنگرود چهارمین مهمان گیل خبر، در سلسله مصاحبه های این پایگاه اطلاع رسانی با نمایندگان گیلان بود. نماینده لنگرود به واسطه سه دوره متوالی حضور در مجلس به عنوان یکی از نمایندگان باتجربه استان گیلان محسوب می شود که در حال حاضر سخنگوی فراکسیون مستقلین ولایی از سه فراکسیون اصلی مجلس نیز عهده دار است. فراکسیونی که به زعم وی بیشترین حمایت از دولت را داشته است. وی که از یاران قالیباف در انتخابات سال 92 محسوب می شد در انتخابات گذشته در جمع حامیان روحانی قرار گرفت. حضور بعضی اقوام در پست های مدیریتی شهرستان، حواشی بعضی نطق ها، حمایت های انتخاباتی و موضع گیری های سیاسی  از جمله محورهای این مصاحبه بود که در زیر می خوانید.  
  آقای لاهوتی سه دوره نمایندگی شما در مجلس شورای اسلامی گذشته است. دوره ای که با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده است. حالا بعد از این سال ها از کار نمایندگی خسته شدید یا دوست دارید که ادامه دهید و دوباره کاندیدا شوید؟   نمایندگی کار پر اهمیت و بزرگی است. البته باید دید که از چه زاویه ای باید به آن نگاه کرد. همه نمایندگان بعد از انتخاب توسط مردم باید توسط نمایندگان  مجلس هم تایید شوند تا به عنوان نماینده ملت معرفی شوند. مجلس شورای اسلامی مسیر حرکت قوای دیگر را مشخص می کند. باید رسانه ها به این نکته بپردازند که وظایف مجلس به خوبی نشان داده شود. وظیفه مجلس قانون گذاری و نظارت بر قوانین است.یکی از قول های من به مردم این بود که سعی می کنم در عرصه قانون گذاری و تصمیمات ملی کشور موثر باشم. یعنی به عنوان نماینده مردم شهرستان بتوانم در همه ابعاد اظهارنظر داشته باشم و در این عرصه نیز تلاش کردم. حالا این که دوره بعد باشم یا نه مشخص نیست. تفکر من در انتخابات این گونه است که خیلی عجله ای ندارم و نزدیک به انتخابات با بزرگان و معتمدین و شاخصین شهرستان نیز مشورت می کنم و اگر آن ها تشخیص دادند حتما حضور موثر خواهم داشت وگرنه افتخار می کنم که در هر لباسی نوکری مردم را برعهده بگیرم.   این روزها کسانی که به دفتر شما مراجعه می کنند بیشتر چه درخواستی دارند؟   درخواست ها در هر دوره ای متفاوت بوده است. یک عده دغدغه ملی دارند و عده ای نیز دغدغه قانون گرایی دارند. مثل حق التدریسی ها که باید در قانون کاری کنیم که این عزیزان استخدام شوند و یا ناظرین چای که بلاتکلیف استخدام خود هستند. یک عده هم مطالبات محلی به حق و درستی دارند که از ما انتظار دارند ما به روستا و شهرشان رسیدگی کنیم. بعضی ها هم مسائل شخصی و خصوصی است که با نماینده راحت تر هستند. من حضور در دولت را نیز امتحان کردم. ارتباط بین مردم و دولت بسیار دشوارتر است. بوروکراسی اداری برای دیدار با دولتی ها  خیلی بیشتر است. در میان مراجعان مطالبات خصوصی  است که به نظرم حق است و ما وظیفه داریم پیگیری کنیم.   حالا اگر درخواست شغلی داشته باشند شما چه فرصت شغلی می توانید ایجاد کنید؟   شغل ایجاد کردن دو بخش است. یک بخشی این است که ما ایجاد شغل کنیم که کار درست هم این است. همین الان سرمایه گذاری های خوبی در شهرستان ما ایجاد می شود و من به جرات می توانم بگویم بیش از هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری در لنگرود در حال انجام است. اکنون دیگر امکان بزرگتر شدن دولت وجود ندارد. همه نهادها  و ارگان ها دغدغه شان این است که دولت کوچک تر شود. ما راهی جز این نداریم که از بخش خصوصی حمایت کنیم و به عنوان یک عامل اقتصادی مهم آن را باور داشته باشیم. من در این شهرستان افتخار دارم در بخش های مختلف صنعت و گردشگری باعث شدم که سرمایه گذاری های خوبی انجام شود. مثلا سردخانه ای داشتیم حدود ۲۵۰ نفر و یا کشتارگاهی با ۳۰۰ نفر اشتغال داشتیم.   آمار دارید که در این دوازده سال چه میزان اشتغال ایجاد کردید؟   تصورم این است که حدود چهار پنج هزار نفر مشغول شدند. سرمایه گذاری ها هم در حال انجام است. این یک نوع کاری بود که داشتیم. حالا در همین ایجاد اشتغال ها بعضی مراجعان داشتیم که با توجه به شرایط بتوانند مشغول شوند که وظیفه ماست پیگیری کنیم. شما در سال ۹۲ در ستاد آقای قالیباف حضور داشتید و با مصاحبه هایی که داشتید به نوعی به عنوان سخنگوی نمایندگان حامی قالیباف شناخته می شدید ولی سال ۹۶ با وجودی که مصاحبه ای هم از شما در حمایت از قالیباف منتشر شد که البته بعدها تکذیب کردید، در ستاد انتخاباتی آقای روحانی حضور یافتید. باتوجه به این که این دو نفر در سال ۹۶ در تضاد کامل با یکدیگر قرار گرفته بودند علت این حمایت چه چیزی بود؟ من شخصیت مستقلی هستم و وابسته به هیچ جریان سیاسی نبوده ام. در مجلس هشتم هم جریان اصولگرا و هم اصلاح طلبان را داشتیم که من، آقای مطهری و آقای سنایی که حالا سفیر ایران در روسیه است گفتیم ما شخصیت مستقلی داریم و برای همین فراکسیون اقتدار را تشکیل دادیم. در مجلس نهم تنها یک فراکسیون به نام فراکسیون رهروان وجود داشت و در مجلس دهم هم ما بازهم دیدیم که برای استقلال خودمان جدا از دو فراکسیون دیگر شویم و فراکسیون مستقلان ولایی را تشکیل دادیم. ما در کشورمان استقلال داریم ولی حزب نداریم. راه نجات کشورمان احزاب است. اگر جریان های سیاسی را در کشورمان تعریف کنید خیلی ها در این جریان می جنگند. اصولگرایان می گویند ما پایبند به ارزش های انقلاب هستیم. من می توانم وقتی برادر دو شهیدم و خودم جانباز هستم در این قالب نگنجم؟ عده ای هم می گویند اصلاحات که خب مشخص است ما تفکری که داریم باید مثل سال ۵۷ فکر کنیم؟ راهش این است احزاب از برنامه های خودشان بگویند. در انتخابات مختلف بیایند و برای اداره کشور فکر و اندیشه داشته باشند که این گونه نیستند. در مورد آقای قالیباف من ایشان را یک مدیر جهادی می بینم. با دید مستقل خودم ایشان را تایید می کنم. دقیقا من خودم یادم است که من ، آقای دکتر تامینی و تقریبا همه کسانی که فکر مستقلی داشتند دور ایشان بودند. حتی بچه های اصلاح طلب هم بینشان بود که ایشان را دنبال می کردیم. در سال 92 یادتان است که بحث آقای هاشمی بود و بعد آمدن آقای روحانی شد. ولی ما راه خودمان را تغییر ندادیم. حتی یادم است همراه با دکتر تامینی  مشورتی با دکتر نوبخت داشتیم و گفتیم معادلات پیچیده است و راهی را شروع کردیم که به این راه اعتقاد داریم. ایشان گفتند که به راه خودتان ادامه دهید و ما هم از قالیباف حمایت کردیم. در دوره بعد ما بازهم خدمت آقای قالیباف رسیدیم. حدود پنج نفر در یکی از حسینیه ها با آقای قالیباف جلسه گذاشتیم. من از ایشان به صراحت پرسیدم که روی پیشانی ما نوشته است قالیباف و اگر شما می خواهید به میدان بیایید که باشید ما نیز طبیعتا با شما ادامه راه می دهیم. ایشان نکته ای گفتند که فحوای حرفش این بود که قرار است حضور داشته باشند و در ادامه قائم مقام شخص دیگری شوند.   قبل از ثبت نام؟ بله قبل از آن بود. ایشان گفتند که چون اجماع روی من نمی تواند باشد فرار است مسیر را برای فرد دیگری فراهم کنم. من خیلی باخودم فکر کردم که راه درستی انتخاب کنم. شما هم استحضار دارید که ریاست جمهوری در ایران دو دوره ای است. طبیعی هم است . تا دولت بیاید چهار سال به خودش بجنبد یکی دوسال از دست می دهد. منطق این بود که به چهار سال دوم آقای روحانی کمک کنیم که استمرار داشته باشد و مثل همه دولت ها فرصت بیشتری داشته باشد که منشا اثر داشته باشد. من همان جا به آقای قالیباف گفتم که راه من از بعضی دوستان اینجا جدا است. چون شما با این استدلال حضور پیدا می کنید من خودم را مکلف می دانم که بر اساس عقل و منطق خودم برای استمرار دولت روحانی تلاش کنم که همین کار را نیز کردم. الان باتوجه به مشکلات زیادی که دولت با ان دست به گریبان است و مشکلات اقتصادی که هست از حمایت خودتان دفاع می کنید؟ این دولت نقاط ضعف و نقاط قوت زیادی دارد. این ها را باید در یک کفه ترازو گذاشت. راه دولت روحانی این بود که برای حل مشکلات اقتصادی دنبال تعاملات سیاسی بود. اعتقادش این بود که اگر با دنیا تعامل سیاسی نداشته باشیم تعامل اقتصادی هم نمی توانیم داشته باشیم. یک عده تا می گوئیم تعال سیاسی ذهنشان می رود به سمت آمریکا در حالی که دنیا تنها در آمریکا خلاصه نشده است. پس بنابراین باید با دنیا تعامل سیاسی داشته باشیم. در این معادلات گامی که برداشته شد آمریکایی ها رضایت نداشتند و تلاش کردند که به یک شکلی تاثیر بگذارند. اگر اتفاقات بعدی نمی افتاد اوضاع اقتصادی ما می توانست خوب باشد. فکر می کنید اگر افراد دیگر هم در انتخابات پیروز می شدند همین اتفاقات می افتاد؟ طبیعتا بعد چهل سال انقلاب همین طوری بوده است. ما یا شرایط مناسبت داشتیم یا شرایط خوبی نداشتیم. در دولت احمدی نژاد هم طوری بود که  به ۶۰۰ هزار بشکه رسیدیم. حالا هم در دولت همین حالا که صحبت می کنیم متوسط بشکه نفت ما سال گذشته یک میلیون ۷۰۰ هزار بشکه بود و همین حالا به حدود ۲۰۰ هزار الی ۲۵۰ هزار بشکه رسیده است. این ها را باید قبول کنیم که وابستگی ما از نفت از بین نرفته است. قبل از مجلس هشتم استحضار دارید که ما حساب ذخیره ارزی داشتیم. در این حساب ما مازاد درآمد نفتی را به حساب ذخیره ارزی می فرستادیم. یعنی اگر نفت ۱۰۰ دلاری فروش می رفت ما ۱۰ دلاری می گرفتیم که همان ۱۰ دلار هم دولت حق استفاده داشت. اما در مجلس هشتم ما صندوق توسعه ملی تشکیل دادیم که اصل فروش نفت درصدی به صندوق واریز شود که حالا به ۳۴ درصد واریزی رسیده است. حالا هر چند در  عملکرد صندوق نارضایتی است. اما حالا این صندوق دارد به ما کمک می کند. من اعتقادم این است که با حفظ ارزش های نظام و انقلاب که خودم هم برای آن هزینه کردم معتقدم دو مبحث را مغفول شدیم. یکی مباحث فرهنگی است. ما حال و هوای خوبی در مسائل فرهنگی نداریم. این وضعیت که من در ماشین چهار نفر را بگیرم این هوا را خوب نمی کند. ما باید در این زمینه استراتژی داشته باشیم. در بخش حجاب و مسائل دیگر باید قبول کنیم که خیلی نتوانستیم در این زمینه موفق عمل کنیم. یکی هم باید قبول کنیم در بخش اقتصاد غافل ماندیم و اولویت ما اقتصاد نبود. ما کشور قوی هستیم، با همه بلاهای سیاسی که بر سر ما آوردند ما توانستیم خودمان را حفظ کنیم و کوچکترین تحولی می تواند روی مردم ما تاثیر بگذارد. ما بدهی خارجی نداریم، میزان واردات ما بسیار پائین است. معتقدم بعد انقلاب می توانستیم حال و هوای اقتصادی کشورمان را خوب کنیم و به دنیا عرضه کنیم و بگوئیم جمهوری اسلامی که می گفتید اقتصاد و فرهنگش این است. من اعتقادم این است هر دولتی راس کار باشد می تواند این دو مقوله را بیشتر توجه نشان دهد. آقای قالیباف بازهم کاندیدای ریاست جمهوری شود حمایت می کنید؟ من با آقای قالیباف دوست هستم. فارغ از نگاه سیاسی و انتخابات این دوستی ادامه دارد. قرار نیست این دوستی مخدوش شود. استحضار هم دارید که بخشی از سبقه من در مدیریت شهری است و حالا هم ریاست فراکسیون مدیریت شهری مجلس هستم. من معتقدم که آقای قالیباف در زمان مدیریتش یک شهردار بسیار موفق می دانم. به جرات می توانم بگویم با تلاش ایشان تهران از پایتخت های خوب ایران است. در جریان بحث طرح تحقیق و تفحص از شهرداری تهران مخالفت کردید؟ نه مخالفتی نکردم ولی استنباطم این بود که دنبال سیاسی کردن ماجرا هستند. البته من مخالف صحبت نکردم. آیا بحث بدهی های سنگین ایشان برجای گذاشته را قبول دارید؟ طبیعی است. البته هر مدیری که می رود رسم شده که ضد مدیر قبلی صحبت شود و بگویند دستگاهی که تحویل گرفتم این قدر بدهی دارد. ولی باید شما طلب ها را نیز بگوئید. بگوئیم که این مقدار مطالبه نیز مانده است. البته بدهی ها در خیلی جاها ضرر نیست. ما پلی ساختیم با ۲ میلیارد تومان که اگر در آن مقطع ساخته نمی شد امروز با ۲۰ میلیارد هم ساخته نمی شد. پس بنابراین طلب و بدهی را باید با هم همدیگر ببینیم. نمی خواهم بگویم در دوره ایشان همیشه مطلوب است. پیدا کردن پنجاه اشتباه کار سختی نیست  ولی در مجموع باید ارزیابی کنیم. من از نگاه تخصصی عرض می کنم. من که بازرسی یا قوه قضائیه نیستم. البته آن ها نیز سر این موضوع رفتند. من از نگاه کلی عرض می کنم که دوره مدیریت ایشان دوره خوبی بود. آیا ژست ۴ درصد و ۹۶ درصد ایشان هم قبول دارید؟ یک نگاهی بود که ایشان داشتند. انتخابات فرمول خودشان را دارند. این به همان بحث احزاب ما بر می گردد که یکی در انتخابات می آید همه نگاه ها را چند روزه به خودش جلب کند. شما در انتخابات خیلی بی صداقتی ها را در انتخابات از سوی کاندیداها مشاهده کردید. دلیلش این است که یک فردی که می آید به مردم بفهماند اگر من رئیس جمهور شدم یا نماینده مجلس شدم این کار را می توانم انجام دهم. این غلط است. کشوری که دارای اسناد بالا دستی است، قانون برنامه و افق ۲۰ ساله دارد به نظرم کاندیدای رئیس جمهوری یا نماینده  نباید برنامه ارائه دهند. وزیر می آید در مجلسی برای رای می گوید من این برنامه ها را دارم. در حالی که ما برنامه ۵ ساله آینده را بستیم. کسی که مجری است باید بگوید حالا که این برنامه بسته شده است من چگونه باید آن را اجرا کنم.در انتخابات آینده هم صحبت کردن که چه کسی می آید و چه می شود به حال و هوای کشور بستگی دارد که در این زمینه نباید عجولانه قضاوت کرد. یکی از مشکلات امروز ما عدم همخوانی لیست ها با تحولات آتی است. به طوری که برخلاف اسامی که در لیست می آید شاهد تشکیل جریانات مختلف در مجلس هستیم. در مورد شما هم گفته می شود همین موضوع صدق می کند که از فراکسیون امید آمدید و بعد به فراکسیون مستقلان ولایی پیوستید. من عرض کردم که من سه دوره مستقل آمدم. هر جریان سیاسی که علاقه مند بود از من دفاع کرد. یعنی مسئولیتی در قبال لیست احساس نمی کنید؟ مشی من مستقل است. پوسترهای انتخاباتی من هم است. اعتقاد داشتم که من استقلال دارم. همان راه مجلس هشتم هم دنبال کردیم که مستقل از جناح های دیگر عمل کنیم. یعنی لیست امید را در پیروزی خودتان تاثیر گذار نمی دانید؟ این ها تاثیرات خودشان را دارند. ما هم بی تفاوت به این مشی نبودیم. همین تاثیر ما وقتی از آقا روحانی دفاع می کنم معنیش چه چیزی است؟ معنیش این است که در استمرار دولت روحانی در چهار سال بعدی  را به صلاح کشور می دانم. این ها به معنای نادیده گرفتن نیست ولی ۱۰۰٪ فراکسیون ما مورد حمایت لیست امید بودند و امروز هم به عنوان یک فراکسیون قوی است. روز اولی که می خواستیم تشکیل دهیم می گفتند این فراکسیون هویت ندارد ولی امروز مشی این فراکسیون نشان داد که چقدر تاثیرگذار است.   این فراکسیون اعتبار بیشتر خودش را به خاطر حمایت از آقای لاریجانی گرفته است. نه چنین نیست. ما خیلی جاها حمایتی که از دولت داشتیم فراکسیون امید نداشت. مثلا ما به جمع بندی رسیدیم آقای مونسان به عنوان وزیر میراث فرهنگی تعیین شود. در حالی که فراکسیون امید رای نداد. در مورد آقای لاریجانی هم بگویم که من سه دوره با ایشان کار می کنم. به عنوان فرد نزدیک به ایشان کار می کنم، می گویم ایشان فردی عاقل است که منافع ملی کشور را توجه می کند و به بنی بشری آن را نمی فروشد. نکته دوم هم اطاعت ایشان از رهبری است. اعتقاد من این است که نه کندتر و نه تندتر، در خط ولایت ما باید محوری داشته باشیم که مسیر راه هموار شود. بعضی دوستان ما هستند که عجله می کنند. اعتقاد من بر همین نه کندتر و نه تندتر است. اثبات عرایضم دفاع از ارزش های حاکم است. آقای لاریجانی در جمع کردن بحران ها کاربلد و باتجربه نشان داد. خودتان گفتید که اعضای فراکسیون مستقلین با حمایت لیست امید انتخاب شدند ولی مثلا در همین انتخابات هیات رئیسه گذشته شاهد بودیم که رای فراکسیون مستقلین باعث شد که آقای مطهری از نائب رئیسی مجلس خارج شوند. من خودم شخصا به آقای مطهری رای دادم ولی ما قبل انتخابات با فراکسیون امید مذاکره ای داشتیم. گفتیم که پیشنهاد ما این است که رئیس مجلس تغییر نکند. آقای عارف هم سه دوره آمده و رای به ایشان نداده است. در سال آخر با توجه به حساسیت برهم نزنیم. من یک جایی عنوان کردم که خط قرمز ما آقای لایجانی است. همین طور ترکیب نواب هم تغییر ندهیم. بعد هم سه فراکسیون هستیم و عدالتی رعایت شود و ترکیب باقیمانده را بین سه فراکسیون تقسیم کنیم. خیلی از عقلای فراکسیون امید هم قبول داشتند ولی در جمع بندیشان این اتفاق نیفتاد و این وفاق شکل نگرفت. این عدم هماهنگی باعث شد که هرکسی نتواند اجماعی داشته باشد. در فراکسیون ما هم بر سر ریاست اجماع اتفاق افتاد و در بقیه موارد آتش به اختیار عمل کردیم. من این را اتفاق خوبی نمی دانم. معتقدم آقای مطهری با عقایدی که داشت مجلس را به خوبی اداره می کرد و ما راضی بودیم. در مجلس قانونی تصویب شد که طول دوره نمایندگی بعد از سه دوره ممنوع شود. شما که سابقه سه دوره نمایندگی داشتید به این طرح چه رایی دادید؟ البته سن نمایندگی در مجلس ۷۵ سال عنوان شده است ولی من علی رغم که می دانستم این موضوع خلاف قانون اساسی است. برای این که خودم عذر موجهی داشته باشم به این طرح رای دادم. خود آقای لاریجانی هم رای دادند. در مجلس بعضی اظهارات شما بازخورد پیدا می کند. از جمله همان تلفظ «اف ای تی اف» توسط شما که در شبکه های اجتماعی سوژه شد یا مشاعره با آقای دلخوش و درگیریتان با یکی از نمایندگان که سر ماجرای صدا زدن اسمش دعوا و حتی هتک حرمت هم به شما شد. این مسائل را چگونه مدیریت می کنید. مذاکرات مجلس با جاهای دیگه متفاوت است. همزمان همه دنیا می توانند آن را گوش دهند. در ماجرای آقای عزیزی نماینده شیروان من موافق استیضاح وزیر اقتصاد بودم و ایشان مخالفش بودند. وقتی من داشتم صحبت می کردم دوست داشت فضا را طوری کند که ما موفق نشویم. ما جز دو نفر آخر موافقان استیضاح بودیم که معمولا سعی می کنند نفرات آخری که صحبت می کنند حرفهایشان را تحت شعاع قرار دهند. از شانس بد ایشان آقای عزیزی ابهر داشت با آقای وزیر صحبت می کرد که من خطاب به این عزیز گفتم که اجازه دهید آقای کرباسیان حرف های من را گوش دهد که ایشان باتوجه به حرکاتی که داشت برداشت این را داشت که منظور من ایشان هستند و کارش هم پسندیده نبود. در ماجرای مشاعره با نماینده صومعه سرا من  آقای دلخوش را  به عنوان استاد قبول دارم. این مسائل هم باعث نمی شود که بعضی رفتارها باعث سوء برداشت شود. ما در مجلس به رئیس هم ممکن است حرف های تندی بزنیم ولی این متعارف است و این گونه نیست که موجب اختلاف شود. آقای دلخوش شعری در وصف ما خواند و ما نیز جواب دادیم. ما در آن جا سعی کردیم با ادبیات شعر جوابش را بدهیم. در داستان «اف ای تی اف» هم خاطره جالبی داشت. موضوعی که مطرح بود. من اسمم در تذکر مجلس اولین نفر بود. آقای دهقان نماینده طرقبه که الان عضو حقوقدان شورای نگهبان شده گفت شما اسمتان نفر اول است. کمی اصرار کنید که این موضوع اف ای تی اف را از دستور جلسه خارج کنیم که فضا متشنج نشود. واقعا هم صلاح نبود که تصمیم گیری کنیم. ما از ته مجلس آمدیم که این تذکر را بدهیم تا از دستور کار خارج شود. با این دویدن و نفس زدن یک اشتباه کوچک در تکرار شد. گاهی بی صداقتی ها هم است. مثلا می بینیم در تکرار با اکو تغییرش دادند. به هر صورت این ها اتفاقات مجلس است و به نظرم عادی است. در قضیه استضیاح وزیر کشاورزی شما نقش زیادی داشتید. نطق معروفی هم از شما بیرون امد که با بغضی که هنگام شعر خواندن داشتید خیلی جلب توجه کرد. ولی آن استیضاح شکست خورد. آقای حسنی می گویند که اظهارات یک نماینده دیگر باعث شکست آن استیضاح شد. اتفاقا من هنوزم هم اعتقاد به استیضاح آقای حجتی دارم. دلایل م دارم. روزی هم که میخواستند انتخاب شوند به عنوان مخالف صحبت کردم و دلیلم این بود که مهندس عمران چه ربطی به کشاورزی دارد. فضای مجلس هم این مسائل طبیعی است. ما شاهدیم که اقای اخوندی سه بار به مجلس آمد ولی استیضاحش رای نیاورد. معادلات در مجلس همینگونه است. ولی خود من ایشان را مدیر موفقی نمی دانم. ایشان تحصیلات کشاورزی ندارد. پدر من درآمد که به ایشان حالی کنم نوغان چه چیزی است. آیا در ماجرای استیضاح بین نمایندگان گیلان دو دستگی ایجاد شد؟ نگاه ها متفاوت است. بعضی ها موافقش هستند. ولی نگاه من از نظر شخصیت حقیقی ایشان را قبول دارم. برادر دو شهید هستند. ولی از نظر نظر حقوقی وزیر مناسبی برای جهاد کشاورزی نمی دانم. شاید با تحصیلات وزیر راه خوبی باشد. نحوه تعاملتان با نمایندگان گیلان چگونه است؟ همیشه اهل تعامل هستم. سعی می کنم که به ان ها احترام بگذارم و با تعامل و دوستی کارها را پیش ببریم. سهمیه قیر شهرداری لنگرود را شما  توانستید بگیرید؟ در موضوع سهمیه  قیر در مجلس دعوا شد و عاملش نیز من بودم. دولت پیشنهاد دولت ۱۱٪ بود که من تقاضای ۱۷٪ را داشتم که تعویض مالچ پاشی با سهمیه قیر شهرداری  را داشتم. دو بار نیز رای گیری شد که بعضی از نماینده ها اعتراض کردند. در دومین دفاع ما که موجب عصبانی شدن یکی از نمایندگان هم شد و به بیمارستان منتقل شد ولی توانستیم سهم شهرداری ها را ۱۷٪ کنیم. در مورد انتخاب شهرداری چاف و چمخاله گفته بودید که اگر ایشان شهردار شد من یک سکه طلا می دهم ولی دیدیم که چنین اتفاقی افتاد. بعد هم گفتید که بهتر است به جای پیگیری این موضوع دنبال کله گنده ها بروید ولی بهتر نیست که بالاخره در مورد این موضوع پاسخگو باشید. نگاه کنید شهردار را شورای شهر انتخاب می کند. من در انتخاب هیچ شهرداری نقش نداشتم. وقتی شورای شهر متولی شهر است. من به شدت مخالف بودم. خدا را می خواهم شاهد بگیرم تا مرز درگیری پیش رفتم که این اتفاق نیفتد. من آقای نجفی استاندار وقت را گواهی می گیرم. به ایشان گفتم که حق صدور چنین حکمی را ندارید. مصاحبه ای هم حضرتعالی می فرمایید بر اساس همین استدلال بود ولی یک روز جمعه ای بود که آقای نجفی دیگر داشت استانداری را تحویل می داد و به البرز می رفت. بین راه به من زنگ زد و گفت که من خیلی با خودم فکر کردم. همه جور بررسی هم داشتم و وجدانم قبول نکرد که این حکم را نزنم. من گفتم که از نظر استعداد حق با شماست. چون ایشان انتخاب شورای شهر هست، و در همین فاصله هم منشا اثر بوده است و توان را دارد ولی در شهر من خیلی ها تصور می کنند چاف و چمخاله مثل تهران است و من از رانتی استفاده کردم که این اتفاق بیفتد. الان هم نگاه من هم همین است و مجبورم همان طور که به شهرداران دیگر کمک می کنم به ایشان هم کمک کنم که بتواند موفق شود. بالاخره حضور شما به عنوان نماینده باید در انتخاب ایشان تاثیرگذار باشد. نه دو نفر از اعضای خانواده من مسئول هستند. یک برادر من مسئول آموزش و پرورش استان هستند و سیزده سال قبل از نمایندگی من رئیس اموزش و پرورش هست. تنها اتفاق دوره نمایندگی من همین پسرم بود که حالا هم شرایط داشته باشم تلاش می کنم که چنین نباشد. نه این که استعداد نداشته باشد ولی حاشیه هایی که وجود دارد علاقه مند نیستم، خود ایشان هم به جمع بندی من رسیده است ولی برادر من سیزده سال قبل نمایندگی من است که رئیس آموزش و پرورش شهرستان هستند. پس فکر می کنید باید ارتقا پیدا کنند؟ خیلی ها تلاش کردند ایشان ارتقا پیدا کند. آقای نجفی استاندار وقت به هر شکل دنبال ارتقای ایشان بود ولی من خودم به ایشان گفتم این همه حاشیه داریم و دنبال حاشیه جدید نباشد. شما بر اساس صلاحیت می گویید ولی با این که ایشان مدیر توانمندی است، خودش جانباز است و برادر دو شهید فورا در کشور به سمت حاشیه می برند. من حی تلاش کردم که ایشان ارتقا پیدا نکند و عامل بازدارنده بودم. از عملکرد شهرداران حوزه انتخابیه خودتان راضی هستید؟ من جزء یک شهر از بقیه شهرها رضایت دارم.   در این یازده و نیم سال اخیر که در مجلس حضور داشتید به شما پیشنهادی شده که در ازای پولی کاری انجام دهید؟ بین من و خدای من عرض می کنم که این موارد به شخصیت خود انسان ها بستگی دارد. در مواردی این نکته ای که می گویید بوده است. به خصوص در حوزه سرمایه گذارانی که به من مراجعه می کنند. نکته اولی که من به آن ها می گویم این است که صداقت داشته باشند. من زندگی شفافی دارم. ممکن است اظهارنظرهای زیادی شود. ولی من در انتخابات گذشته یک نمونه ندارید که نسبت به رقبای خودم حتی تحلیل داشته باشم چه برسد به اینکه تخریب کنم. من سعی کردم فقط خودم را اثبات کنم. توصیه من این است که مدیران صادق و ناصادق را از هم جدا کنیم. در هر لباسی ممکن است مدیر ناصادق وجود داشته باشد. ریشه حل مسائل فساد هم شفاف سازی است. امروز وقتی ابراز و تکنولوژی اختیار را به من داده باید به همین مسیر برویم. باید در مسیر اعتماد قدم بگذاریم. من بین خودم و خدای خودم تلاش کردن آن چه حقیقت است و درستی و پاکی است در کارهایم رعایت کنم.     در طول دوران نمایندگی از نظر مالی پیشرفت کردید یا ضرر؟ از نظر مالی من پیشرفتی نکردم. شاید در کسوت دیگری بود زندگی مادی بهتری داشتم. ولی خوشحالم که نماینده هستم و زندگی من هم مطابق آن چیزی بود که قبل نمایندگی دنبال می کردم و تفاوتی ایجاد نشده است و نگران هم نیستم و به ان افتخار هم می کنم. به جرات می توانم بگویم که کانون خانواده من در حال آسیب شده است. من حتی هفته ای یک شام هم نتوانم کنار خانواده  بخورم. ولی راضی هم هستم.   مصاحبه: سامان بدر- امیرحسین میلانچی فیلم و تدوین: کمیل فتاحی