در مجلس به «سلطان قیر» معروفم/ بعضی شیطنت های رسانه ای تخریب هایی است که در طول تاریخ رواج دارد/کاری نکردم که رد صلاحیت شوم
گیل خبر/ سرویس سیاسی: بعد از گفتگو با محمد صادق حسنی نماینده شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی، سید کاظم دلخوش نماینده صومعه سرا مهمان پایگاه اطلاع رسانی گیل خبر بود. نماینده ای که در سومین دوره حضورش در مجلس به یک فرد باتجربه و شناخته شده تبدیل شده است. هرچند اقدامات قبل و بعد از انتخابات با حواشی فراوانی روبرو بوده است. حمایتش از سرمایه گذاران، ماجرای سهمیه قیر صومعه سرا، سیر تحولات سیاسی و اتهامات بعضی رسانه ها به وی از جمله مهم ترین نکته های این گفتگو بود که در زیر می خوانید.  
سه دوره از نمایندگی شما در مجلس گذشته که با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده است. حالا بعد از این سال ها از کار نمایندگی خسته شدید یا دوست دارید که ادامه دهید و دوباره کاندیدا شوید؟ شغل نمایندگی به عنوان یکی از مشاغل خوبی است که می تواند در پیشرفت و پسرفت جامعه تاثیرگذار باشد. قوه مقننه ریل گذاری دستگاه اجرایی را برعهده دارد و نماینده باید بتواند از آن به درستی استفاده کند و در پیشرفت کشور موثر باشد. شما برای گاز رسانی در کل کشور اگر دفاعی کنید که برای کشور مفید باشد می تواند نعمتی را در پنج یا شش دقیقه فراهم کند. اما هرچه جلوتر می رویم مجلس ما قوی تر نمی شود. دلیل اصلی این موضوع هم به مردم عزیز ما برمی گردد که در انتخاب خودشان مسائل فرهنگی و شخصی را مورد توجه قرار می دهند که باعث می شود مجلس کیفیت کار خودش را نداشته باشد و افراد ناشناس وارد مجلس شود که همین مساله را در مجلس داریم و بعضی از همکاران به قانون گذاری اشراف ندارند. تا وقتی که مجلس به بحث قانون گذاری خود بپردازد من دوست دارم همیشه در خدمت باشم. ولی از جهتی که بعضی مسائل ریز یا مثل استان ما بعضی کوته بینی ها باشد که نتوانیم استانمان را رشد دهیم من واقعا نگران هستم و از این جهت احساس خستگی میکنم. من از کار خسته نمی شوم ولی قطعا بعضی مسائل از نظر روحی ما را کسل می کند. ما باید تلاش کنیم هر دوره مجلس قوی تر باشد و اعتقادم این است که اکنون من لذتی در نمایندگی نمی بینم که با هر وسیله ای نماینده باشم. به هر صورت برای دوره یازدهم سه راه پیش رو دارم. یکی این که ممکن است نیایم. دومی این است که به شهر خودم بیایم و راه سوم را هم بعدا به شما می گویم. یعنی منظورتان این است ممکن است در رشت کاندید شوید؟ خب در رشت درخواست زیاد است ولی بیشتر روی شهر خودم تمرکز می کنم. چون قبلا در جمع مردم تولم شهر گفته بودید که کار های کوچک زمان زیادی از شما می گیرد. این طور استنباط می شود که می خواهید به یک شهر بزرگتر بروبد. برای یک نماینده اگر قدرت قانون گذاری داشته باشد کشور آباد می شود ولی نماینده اگر بخواهد کارهای شورای شهر و روستا را انجام دهد نمی تواند کار قانون گذاری انجام دهد. باید این یک فرهنگ شود که یک نماینده مجلس در مسیر قانونی خودش فعالیت کند. ما بخش زیادی از کارهایمان روزانه در کنتور برق ، آب ، تیربرق و مزرعه کشاورزی است. البته این ها باید رسیدگی شود ولی نماینده باید فرصت این کار را داشته باشد برای کارهای کلان کار کند. نماینده ای که بین مردم باشد مراجعانش بیشتر است. یک نماینده شاید دو سه نامه پاسخ ندهد ولی ما نامه های فراوانی داریم. خوب است که جامعه به سمتی برود که هرکسی کار خودش را درست انجام دهد. راستی شما مدرک دکتراتان را گرفتید؟ بله من در مراحل پایانی اخذ مدرک دکتری هستم. از میان کسانی که به دفتر شما مراجعه می کنند بیشترین درخواستی ها چه چیزی است؟ عمده درخواست ها بحث اشتغال است. جوان های مردم بیکارند و فکر می کنند نماینده مجلس دستش در این زمینه باز است. غیر از آن هرچیز دیگری که فکر می کنید ما داریم. حدود بیست مورد بیماری های لاعلاج را داریم. بیماری هایی که باید در بیمارستان ها پیگیری کنیم. حتی کنتور برق و آب و سیم برق و تسهیلات و مشکلات خانوادگی اگر کسی برای مشکل بیکاری نزد شما  بیاید،  شما چه کاری برایشان می کنید؟ امروز زندگی مردم تغییر کرده است. جوان های مردم کمتر دنبال آموزش هستند که در این زمینه دولت راهکارهایی داشته است یا تسهیلاتی را می پردازد. امروز که دیگر کار اداری هم نمی گیرند ولی بیش از ۱۷۰۰ نامه برای اشتغال مردم نامه دادم. موارد استثنایی بوده در نیروهای شرکتی طرف رشته اش خورده و توانسته مشغول شود. مراجعین به دفتر شما معمولا از شما دلخور می شوند یا راضی هستند؟ قاعدتا وقتی کاری نمی توانید انجام دهید دلخوری پیش می آید. ما خودمان سه سال پیش خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. ایشان خودشان گفتند که «ما شرمنده جوان ها هستیم که نمی توانیم کاری ایجاد کنیم.» با همه این ها ما دنبال این کارها رفتیم. طرح هایی هم دادیم و می خواهیم همه مشکلات را با بسیج اشتغال ساماندهی کنیم. یک مصاحبه ای از شما هست قبل از انتخابات مجلس فعلی که گفته بودید «مشکلات را در شهر خودم بیشتر احساس می کنم و به مشکل معیشتی و اشتغال تاکید کردید.» آن زمان چه مشکلاتی را شناسایی کرده بودید؟ یک بخشی از حل مشکلات مردم از طریق قانون گذاری صورت می گیرد. این که به قانون اشراف داشته باشید و از صندوق توسعه ملی بتوانید کمک بگیرید. نکته دیگر این است که در گرفتن این تسهیلات نماینده باید قدرت داشته باشد که بتواند در این زمینه کمک کند که مردم حوزه ی انتخابیه اش محروم نباشند. یکی از کارهایی که معمولا نمایندگان انجام می دهند آوردن وزرا و معاونان به حوزه های انتخابیه خودشان هست. مخصوصا در شرق گیلان این را بیشتر می بینیم. در غرب گیلان این مورد کمتر دیده می شود. آیا خودتان برای این امر رایزنی نمی کنید یا معتقدید باید در سطح کلانتری این کار صورت بگیرد؟ من جایی که لازم باشد وزرا و معاونین را می آورم ولی وقتی حضور وزیر بی فایده باشد و من در تهران نیز آن امتیاز را می گیرم دیگر ضرورتی نیست. مثلا در استان بودجه ما ۲۳ میلیارد تومان است و بودجه ای که تخصیص پیدا می کند ۷ میلیارد تومان است. وقتی من از محل اعتبارات کشوری ۴۰۰ میلیارد تومان بودجه دریافت می کنم نشان دهنده این است که کار خودم را می توانم انجام دهم. همین سهمیه قیری که صحبت است از کل کشور می گیرم و سهمیه استان را افزایش دادم. ولی شایعه شده که سهمیه قیر استان به صومعه سرا تزریق می شود و برای همین به تعبیر شما تا لانه مرغ مردم آسفالت شده است. اول این که این مساله نشان می دهد نماینده قدرت دارد و می توانم از بودجه کشور استفاده کنم. من برای شهرهای دیگر هم سهمیه آسفالت گرفته ام. این ها شانتاژی است که برای ما می کنند ولی مگر می شود سهمیه استان را به یک شهر ببرم سهمیه آسفالت استان ۲۷ میلیارد تومان است و من دارم ۴۰۰ میلیارد تومان سهمیه می گیرم. من در صحن مجلس هم قرار است دفاعی کنم اصولا برگشتی ندارد و طوری دفاع می کنم که وزیر و دیگر نماینده ها درک می کنند. مثلا برای بیمه سلامت ۸ هزار میلیارد تومان را دفاع کردم. وقتی ۸ هزار میلیارد تومان را می توانی دفاع کنی این حجم آسفالت هم می توانی بدست بیاوری. لقب سلطان قیر را قبول دارید؟ (خنده) این لقب را در مجلس گذاشتند. من در مجلس داد می زنم و دفاع می کنم برای شخص خودم نیست. می گویند حرم تا حرم هزار کیلومتر که می خواهند اتوبان بزنند. چرا نباید من برای چند روستای خودم سهمیه بگیرم؟ من ثابت می کنم که برای کشور برای بعضی شهرهای دیگر هم آسفالت می گیرم که بعضی از همکاران ما نیز دلخور شدند که چرا برای شهر ما این کار را کردید. این انتقاداتی که بعضی همکاران شما دارند در جاهای دیگر هم تسری دارد. طوری که شما از عدم همکاری دیگر نماینده گیلان در انتخابات کمیسیون ها گلایه کردید. ما به بعضی از دوستان کمک کردیم. حتی زمانی که نماینده مجلس نبودند کنار خودمان نگاه داشتیم، ولی وقتی بحث انتخابات ریاست کمیسیون اقتصادی بود دوستان رفتند به فرد دیگری رای دادند. در استان ما کمی حسادت ها بالاست. چون دوست ندارند طرف پیشرفت کند سعی میکنند او را پایین بکشند. چرا باید چنین کاری کنند در حالی که می توانند از این ظرفیت برای امکانات حوزه انتخابیه خودشان استفاده کنند. مگر در مجلس رای فراکسیونی عرف نیست؟ نه در کمیسیون ها لابی عرف است. کسی که جای من رئیس کمیسیون اقتصادی شد اصلا تورم را نمی دانست. اطلاعات خیلی ضعیفی داشت. این نشان می دهد که در گیلان بچه های خودمان را نمیخواهیم تقویت کنیم. در مجلس عضو فراکسیونی هستید؟ بله ولی فراکسیون ها را قبول ندارم. من در فراکسیون مستقلین ولایی گهگاه می روم ولی آن جا نیز مشاهده می کنم که گاهی قواعد رعایت نمی شود. معتقدم در فراکسیون ها باید صداقت حاکم باشد. اصولا فهمیدم که نباید خودم را به فراکسیون ها وابسته کنم و اکنون خودم را بالاتر می بینم. خط قرمز من ولایت است و کاری به فراکسیون ها ندارم. شما در ۲۳ دی ماه ۹۷ گفته بودید:« برخی نمایندگان در گرفتن حق مردم ضعیف هستند.» این را در نمایندگان گیلان نیز می بینید؟ بله داریم. برای همین است که مجلس ما دارد ضعیف تر می شود. من به دوستان گفتم در کنار شما هستم هرچه می خواهید بگوئید تا کمک کنم. کمک هم کردم ولی چون در محلات به بعضی آقایان حرف می زنند عکس العمل متفاوتی می گیرند. سطح رفاه مردم صومعه سرا در این چند سال اخیر تقریبا رو به رشد بوده این ها به چه مواردی برمی گردد. من معتقدم در کشور امکانات هست ولی کمی خلاقیت می خواهد. ما دوسال پیش در گیلان شهرستانی درست کردیم تحت عنوان شهرستان سبز و حالا دیگر روستای بدون گاز نداریم. از طرف دیگر تعداد سالن های ورزشی را از ۴ سالن به ۳۴ سالن افزایش دادیم. ما همین الان در حال ساخت ۷ سالن ورزشی هستیم. همینطور خانه بهداشت استاندارد در حال ساخت است. اورژانسی دارد ساخته می شود که سه برابر بیمارستانمان است. برای برقراری این امکانات به تمام بخش ها کمک کردیم. در این سه سال سی تا پل ساختیم. این ها به سهمیه کشوری بر می گردد؟ بله من اصلا در شورای برنامه ریزی استان نمی روم. کل سهمیه قیر استان ۱۶ هزار تن بود. من هنوز نمایندگی را شروع نکرده بودم که ۲۰ هزار تن قیر از کشور گرفتم. یعنی سهمیه سی چهل سال شهرستان ما که باید بنیاد مسکن به ما می داد را دریافت کردم. در این چند ساله بعضی رسانه ها از جمله بعضی رسانه های خارج از کشور اتهاماتی را به شما زدند. شما در مورد این مساله واکنشتان چه چیزی است؟ کسی که املا می نویسد غلطش را می گیرند. من در این سال ها کار خودم را کرده ام. به یک مغازه دار هزار تومان هم بدهکار نیستم. وامی برای خودم نگرفتم. کار من این است که از ۶ صبح تا ۲ نصف شب کارهای عمومی خودم را انجام می دهم. در این کار عمومی همه دیدند که موفق عمل کردم. با این شرایط وقتی کارخلافی نکردی این تخریبها صورت می گیرد. حضرت امام می فرماید:«وقتی دشمن دارد شما را تخریب می کند متوجه باشید که دارید خوب کار می کنید. » این اتهامات تاثیرگذار بود؟ نه هرگز، یکی از مواردی که برای من اشکال می گیرند این است که از سرمایه گذاران دفاع می کنم که من می گویم اگر قرار باشد برای سرمایه گذارانی که در خدمت مردم هستند دفاع کنم تا پای آبروی خودم هم می روم. در هیچ جا نیز فامیل خودم را جایی تعرفه نکردم. من شش برادر دارم ولی در صومعه سرا کسی نمی داند که این ها برادر من هستند. زن و بچه را ول کردیم و دنبال کار مردم هستیم. من حداقل برای هر روستا چهار کار انجام دادم. از برق و کانال اف ۳ و ورزش و کشاورزی تا مسائل دیگر، تمام توانم را گذاشتم که انجام شود. هیچ کس هم نیست که بگوید دلخوش به من بی احترامی کرده است. خط قرمز من ولایت است و هرچقدر که بتوانم و دستم برسد کمک می کنم. هیچ سرمایه گذاری هم نیست که بگوید من دنبال آقای دلخوش رفتم و ایشان با ما برخورد بدی داشت.این کانال ها هم شیطنت هایی است که در طول تاریخ بود. شما در انتخابات دوره هشتم نسبت به دوره هفتم رای تان کمتر شد. دوره نهم هم رای نیاوردید. حالا به نسبت دوره فعلی در انتخابات بعدی فکر می کنید میزان رای شما بیشتر خواهد شد یا کمتر؟ این به تشخیص مردم برمی گردد. امروز دنیای ارتباطات است مردم باید دنبالش بروند بررسی کنند. فضای مجازی ناسالم وجود دارد ولی به خود شنونده برمی گردد که فریب این فضا را نخورند. ممکن است یکی دنبال شما راه بیفتد و کارش راه نیفتاده باشد و وارد این فضای تخریب شود. یعنی طرف دنبال اشتغال باشد شما نتوانستید شروع به تخریب می کند. جو جامعه در انتخابات اثرگذار است. مسائل محلی هم است. مثلا می گویند فلانی ۵ دوره آمده و رای نیاورده و حالا این دوره به ایشان رای بدیم یا عده ای قرآن به خانه مردم می برند و در بعضی بخش ها فریب هم می دهند ولی الان مردم در شهر من نباید حرفی برای زدن باشد. من کارهایم را کردم. به خودم زحمت می دهم که اعتبارات را بگیرم. سعی می کنم به مردم زحمت داده نشود. خدماتی که در روستاها دادم به نظرم مردم اگر کار عمومی را قبول نداشته باشند نمی توانند نادیده بگیرند. خیلی از دوستان گلایه می کنند که چرا فلانی با ما نمی نشیند که من می گویم یا باید دنبال کار مردم باشیم یا کار دوستان خودمان! من دنبال کار عمومی مردم هستم و اگر صومعه سرا کاندید شوم مردم به خوبی تشخیص می دهند و معمولا تشخیص مردم این شهرستان خوب است و من فکر می کنم رای بالاتری کسب کنم. شما در بهمن ۹۵ در نطق میان دستور خودتان گفته بودید که جامعه دچار بحران اشتغال است ولی بعد در جلسه ای غیرعلنی گفته بودید که اگر دولت پولی ندارد چرا ۴ بخشدار جوان را در استان گیلان منصوب کرده است. اگر قبول دارید که جامعه دچار بحران اشتغال است چرا میخواستید جلوی بخشدار شدن این جوانان را بگیرید؟ من نگرفتم. من اول بگویم که دنبال بسیج اشتغال هستم. بسیج اشتغال هم مثل جنگ است. در جلسه غیرعلنی محرمانه چند سوال از وزیر داشتم. گفتم اگر بحث اصلاح طلبی و حمایت از دولت باشد خیلی از جوانان هستند که می توانید استفاده کنید. همینطور خیلی از جوانان هستند که تجربه دارند. جوانی که وضعیت استخدامیش مشخص نیست بر جوانی که یک روز پشت میز اداری ننشسته است در اولویت است. من سوال کردم نه اینکه فقط مخالف باشم. اتفاقا بعدا دنبال کار همان جوان ها هم رفتم ولی در مجلس محرمانه یک تحلیل و نظری دارید. من اگر می خواستم می توانستم این را به سطح جامعه بکشانم. من فقط سوال کردم که این مساله است. این که مفاد جلسه محرمانه در سایت ها منتشر شود غیراخلاقی است. شاید به من توضیح می دادند من توجیه شان می کردم. آن زمان هم شایع کرده بودند که دلخوش می خواهد به رشت بیاید و برای همین مساله را به سایت های خودشان کشاندند که دلخوش علیه جوانان موضع گرفته است ولی مگر دولت همین جوانان را داشت؟ فکر نمی کنید قوانین ما دچار یک نوع تناقض است. ما از یک طرف قانون منع بازنشستگان را تصویب می کنیم و از سوی دیگر شرایط انتصاب بخشداران و فرمانداران و شهرداران و ... را ابلاغ می کنیم که به طور مثال طرف باید چندین سال سابقه مدیریت میانی یا پایه داشته باشد. شرایطی که بیشتر به افراد بازنشسته می خورد و همین باعث می شود خیلی از جوانان ما نتوانند وارد سطح های مدیریتی شوند. من سطح مدیریتی را بعد از انقلاب به سمت نزول می بینم. شرایط را برای حضور جوانان فراهم نکردند. دوم این که جوانان ما را آموزش ندادند. من الان می خواهم یک رئیس اداره در شهرستان خودم معرفی کنم نمی توانم از جوانان انتخاب کنم. خیلی ها را هم فراری دادند که به عرصه مدیریت نمی آیند. من سال ها دارم کار اجرایی می کنم. قدیم اگر وزیری می آمد معاون خودش را قویتر از خودش انتخاب می کرد. چون می خواست به مردم پاسخ بدهد. الان برعکس است تا بتواند کنترل داشته باشد. این مساله  در دولت های مختلف است. دولت ها با اتوبوس می آیند و با اتوبوس می روند و شایسته ها را نمی بینند. ما الان شایسته سالاری نداریم. الان به این وزیران معرفی شده رای ندهیم نفر بعدی بهتر از آن نیست. اگر ما رای هم ندهیم مملکت که نمی چرخد. معتقدم روال و عرف رو دست قانون زده است و این یک مشکل بزرگ است و معتقدم سیستم اداری و مدیریتی در سه قوه فشل است.  در قوه قضائیه با این که آقای رئیسی دارد زحمت می کشد مواردی هست که نشان می دهد ما مشکلات زیادی داریم. در بخش قوه مجریه و قوه مقننه ما هم همینطور است که بیشتر تحلیل رفته اند و این به نفع کشور نیست. بعضی قوانین است مثل همین قانون بازنشستگان که تصویب می شود ولی بعد تبصره هایی به آن وارد می شود. مثلا بعضی دنبال این هستند بعضی ها را استثنا کنند. مثلا خود شما به همراه جمعی از نمایندگان دیگردنبال استثنا کردن آقای افشانی از شهرداری تهران بودید . فکر نمی کنید خودتان هم دنبال همین عرف هستید؟ ما در قانون خدمات کشوری فصول مختلفی داریم. در این فصول مختلف بعضی ارگان ها تفکیک شدند. برای اینکه در دریافت حقوق و این ها مجزا هستند. این تفکیک نوع دیدگاه کارشناسی مجلس و کارشناسانی است که کار می کنند. مثلا اساتید یا قضات و اطلاعات و بعضی نهادها مثل شورای نگهبان مجزا شوند. این ها هیچ حقی بر دیگری نمی دهد. برتری ایجاد نمی کند. هرکسی را در جایگاه خودش مشخص می کند. در ۲۶ اردیبهشت سال ۹۶ خبری آمد که در اعتراض به تایید صلاحیت بعضی کاندیداها از ریاست هیات نظارت استان استعفا دادید. این درست بود؟ انتخابات شورا داستانش مفصل بود. نظارت بر انتخابات شورا با مجلس متفاوت است. آن جا استصوابی است و اینجا نظارت بر اساس نظر چهار مرجع است. شورای شهر و روستا را هم به مجلس دادند که سبک تر بگیرند. در آن انتخابات رئیس نظارت را انتخاب نکردند و در نهایت رئیس مجلس از من خواست که اگر ورود نکنی مجبوریم از استان های همجوار انتخاب کنیم که ما به صورت مشروط پذیرفتیم که در صورت انتخاب به عنوان رئیس هیات نظارت استان باید اختیارات کشور را داشته باشیم. در این عرصه قرار گرفتیم و تعادلی ایجاد کردیم. بازرسین، ناظرین و ریش سفیدان از همه گروه ها را وارد کار کردیم. در خارج از گود انتظار داشتند نظارت استصوابی را اجرا کنیم که نمی توانستیم. استناد ما چهار مرجع بود. ما همه نمایندگان را دعوت می کردیم که در مورد نظارت ها صحبت کنیم. افرادی داشتیم که رد صلاحیت شده بودند ولی در پرونده شان چیزی جز کارت ملی و شناسنامه نبود. ما این ها را تایید کردیم و به برخی از دوستان برخورد. می گفتند این برعلیه ما در انتخابات بوده و باید رد می شدکه ما گفتیم نمی توانیم چنین کاری کنیم. یک تعداد هم هستند که دوست دارند نظارت ما استصوابی باشد یا یک تعداد هم دنبال تایید گرفتن بودند. یک تعدادی هم در مراحل آخر تاییدشان را از تهران گرفتند. بعضی ها هم من و آقای حسنی و جمالی رد کردیم و رفتند از تهران صلاحیتشان را گرفتند. بعد یک عده می گفتند این توهین به شما بود و چرا استعفا ندادید. ما هم گفتیم مگر می شود با آبروی نظام و انتخابات بازی کنیم. در انتخابات مجلس هم همینطوری است. مثلا طرف توسط هیات نظارت استان رد می شود و بعد در تهران تاییدش را می گیرد. نباید این مسائل موجب دلخوری شود. ولی نارضایتی ها زیاد بود. یک بحثی است که ساختار نامشخصی و نامناسبی در تایید صلاحیت ها است که یک عده را می توانند رد و یک عده را تایید می کنند. فکر نمی کنید باید ساختار مشخص تری را برای این مساله در نظر می گرفتید؟ من این دوره که ریاست نظارت را بر عهده گرفتم ۲۵ اشکال حقوقی را از قانون در آوردیم. ۲۰ بند قانون در انتخابات داریم که ۲۵ اشکال داشت. ما همه را در آوردیم. بعضی اشکالات از قانون است که ما قبول داریم. قانون گذار چون عملی با آن سروکار نداشته در رای دادنش کارشناسی عمل نکرده است. ما گفتیم این موارد را به مجلس ببریم که نواقص را اصلاح کنیم. چون در خیلی جاها این اشکالات موجب کج شدن روند انتخابات می شود.   با توجه به مسئولیتتان در هیات نظارت، عملکرد شوراهای پنجم گیلان را مخصوصا در مرکز استان چطور ارزیابی می کنید؟ یک عده یاد گرفتند که همیشه سیاسی زندگی کنند. در جامعه اسلامی این سیاسی دیدن درست نیست. بعضی از این دوستان جواب خوبی به مردم ندادند. ما قانونی عمل کردیم. مثلا آقای ایکس را رد کردیم که او رفت تهران و صلاحیتش را گرفت و رای هم آورد. حالا باید مردم تشخیص دهند که خوب عمل می کند یا خیر! در خیلی جاها این تشخیص بد را می بینند. ما برای شورای رشت هزینه زیادی دادیم و کمک نکردن به مردم در این شرایط و این که مردم استفاده کافی از این اعضای شورای شهر نمی.برند به ضرر جامعه است شوراهای ما باید ساماندهی شوند. من معتقدم در حال حاضر اختیارات شهرداران ما ضعیف شده است و هم شوراها هم نمی توانند تصمیم گیری کنند. اتفاق درستی که باید بیفتد نمی افتد. چرا باید کار عمومی ما به خاطر اختلافات روی زمین بماند؟ اعتقادم این است که این موارد باید در قانون گذاری اصلاح شود و همچنین مردم هم باید در انتخاب نماینده خودشان دقت بیشتری داشته باشند. در بحث محیط زیست ما در استانی زندگی می کنیم که با وجود پوشش طبیعی سبز با مشکلتات فراوانی روبه رو هستیم. مثل  پسماند و زباله ها و احداث سد لاستیکی و بحث تالاب انزلی که هرکدام معضلات خاص خودشان را دارند. شما  با این وضعیت نظرتان درباره عملکرد محیط زیست استان چگونه بوده است. در بحث محیط زیست ما با مشکلات فراوانی زیادی مواجه هستیم، از پسماند تا انباشت زباله ها یا تالاب عینک و ساخت سدهای لاستیکی از جمله امروز در دنیا محیط زیست با آن چیزی که ما در ایران کارکردش را می بینیم متفاوت است. من تا اینجا از محیط زیست دفاع کردم ولی معتقدم که سازمان حفاظت از محیط زیست ضعف های فراوانی دارد. یکی از دردها این است که محیط زیست نوک بینی خودش را می بیند. من از وقتی بخشدار بودم همین تالاب انزلی که دو سومش در صومعه سرا واقع شده با انواع مشکلات زیست محیطی روبه رو است . الان منطقه ای که قرار است پر شود در قسمت ما پر می شود. به مردمی که از این منطقه حفاظت می کنند امکانات لازم را می دهند یا خیر! دولت که پول ندارد. باید به مردم بدهند. محیط زیست فکر می کند مالک این دریاها و زمین ها است. مردم اینجا در منطقه ای پانصد ششصد متری جشن لاله های تالابی را می گیرند. وقتی دارند محافظت می کنند مشاهده می کنیم که محیط زیست بیست فرد مسلح را می برد که جلوی مردم را بگیرد. تنش اجتماعی آن را چه کسی باید جواب دهد؟ به چه دلیل این کار صورت می گیرد. اگر بر لجبازی باشد که مردم اجازه نمی دادند یک متر از تالاب را داشته باشید. مردم همکار محیط زیست هستند یا بر علیه آن! متاسفانه محیط زیست گاهی  بر علیه مردم  عمل می کند. فکر نمی کنید در مسائلی چون بائوجمی یا انتقال پسماند منافع شخصی دخیل بوده؟ من منافع شخصی را کار ندارم. من می گویم روش محیط زیست اصولی و درست نیست. آقایان طرحی برای پسماند دادند که شیرابه ها را از بین ببرند. محیط زیست باید استقبال می کرد و برای آن ها وقت می گذاشت. برای حفظ تالاب چه کاری کرد؟ ما برای لایروبی آن هزینه می کنیم نه محیط زیست! آن وقت مردم می خواهند جشنی بگیرند با نیروی مسلح می روند آنجا! الان امکاناتی هست که تالاب را لایروبی کند. من بارها از مرگ تدریجی تالاب گفتم. ارومیه چطور این گونه شد توجه نکردند و حالا تالاب هم به همین وضعیت دچار خواهد شد.سیاست گذاری محیط زیست اشتباه است. این برای مردم خوب نیست. من برای پرسنل محیط زیست حمایت کردم. من از هزار میلیارد تومان بودجه پسماند شمال دفاع کردم ولی سوی مقابل کم کاری می شود. استنباط آن ها این است که مردم در کوه شاندیز زدند. ما اینجا سفره خانه سنتی می خواهیم بزنیم سه سال است درگیر هستیم. ما یک سرمایه گذار برای گاوداری می خواستیم بیاوریم آن قدر مشکل ایجاد کردند که به زنجان رفت. ما باید کمک کنیم که سرمایه گذاری رشد کند ولی متاسفانه اجازه نمی دهیم بچه های خودمان پیشرفت کنند. بعضی تفکر هم وجود دارد که با این بگیر و ببندها کار نکنیم بهتر است که این هم اشتباه است. خود رئیس قوه قضائیه گفتند که باید مسیر برای سرمایه گذاران فراهم باشد و در این زمینه قوه قضائیه باید کمک زیادی کند. سرمایه گذار را خودتان دنبالش می روید یا خودشان دنبال شما می آیند؟ نه ما خودمان می رویم ولی متاسفانه سرمایه گذار فرار می کند. ما فردی آوردیم که در تالاب سرمایه گذاری کند که در امور تفریحی و رفاهی سرمایه اختصاص دهد ولی در نهایت فرار کرد. من تا وقتی نماینده هستم این مساله را می گویم بعدش دیگر سلب مسئولیت از من است. مردم خودشان باید این مساله را درک کنند. در انتخابات سرمایه گذاران به شما کمک کردند؟ نه، نگاه کنید انتخابات بخش های مختلفی دارد. در انتخابات ریاست جمهوری دیدید که کاندیداها شماره حساب کمک مردمی دادند. در انتخابات دفاتر که ایجاد می شود بخش مالی دارد، آن هایی که می خواهند اسپانسر شوند از روی علاقه ورود می کنند. ما اینجا یک چای تلخ هم از کسی توقع نداریم. می دانیم که بعضی دنبال کار این و آن می روند درصد می گیرند. این خلاف شرع است. من هرکاری از دستم بر بیاید برای هر سرمایه گذاری انجام می دهم. من با صدای بلند می گویم که اگر کسی بگوید به خاطر پول به فلانی کمک کردیم غلط است. البته اگر کسی بخواهد پروژه ای انجام دهد کمک می کنیم. به هر صورت در مورد سرمایه داران و سرمایه گذاران بحث های مختلفی است. الان هم دادگاه های مختلفی در این زمینه تشکیل شده است. این که من همه سرمایه گذاران را حمایت می کنم یک سری ابهامات ایجاد می کند. با توجه به این که معمولا در ایران ابهامات در مورد سرمایه گذاران و سرمایه داران زیاد است و اخیرا هم دادگاه های زیادی برگزار شده است، فکر نمی کنید در این زمینه باید پالایشی صورت بگیرد؟ خب ما که نمی شناسیم. سرمایه گذار یک هندوانه در بسته است. دیروز سرمایه گذار از یزد آمد. ما که نمی شناسیم. در طول کار مشخص می شود. مقام معظم رهبری در شعار چهارسال پیششان گفتند حمایت از سرمایه گذار و سرمایه دار ایرانی، غیر این چه کاری می توانیم بکنیم؟ مگر می شود بنشینیم بگوئیم ممکن است فلانی مشکل داشته باشد؟ با شاید و باید که کار نمی شود کرد. ضمن این که سرمایه گذاری مراحلی دارد. اینطور نیست که بتوانی در بانک ورود کند.   در دوران نمایندگی از لحاظ مالی سود کردید یا ضرر؟ نگاه کنید در کشور رسوم بدی است. شما ببینید همسایه مغازه دار ما بیشتر در می آورد یا من! بنده ای که از صبح دنبال کار مردم هستم با مردم ارتباط زیادی دارم. در ماه مجبورم ۴ تا عروسی بروم. اگر عروسی اقوام خودم بود نمی رفتم ولی حالا به خاطر مردم عروسی هم می روم. همچنین مجالس ختم است که بعضی از  مردم نیاز دارند. همچنین مهمانانی که برای ما می آیند. ما در مجلس در ماه می توانیم سه مهمان داشته باشیم. بعد از سه تا دیگر باید از جیب خودمان بدهیم. معتقدم کسی برای سود مالی نمایندگی نمی آید. آدم باید تخصص داشته باشد که بگوید من می توانم کار درستی انجام دهم. از نظر دریافت حقوق من اگر بیرون باشم بیشتر از مجلس در می آورم. چون آدم اقتصادی هستم. نمایندگی به پول و این ها نیست. خانواده ما را تحمل می کند. من از درآمدش راضی نیستم ولی از شغلش راضیم. هرکسی دوست دارد دور خانواده خودش بنشیند. خانواده ما واقعا ایثار می کند. وقتی ما صبح و ناهار و شام نیستیم. هیچ گردشی نمی توانیم برویم. ما ناگزیر هم هستیم. این کار را هم نکنیم مگر کار پیش می رود. من واقعا ممنون خانواده ام هستم. خانم من خواهر شهید است و همیشه به من محبت داشته است. با ناملایماتی که وجود داشته است و پرت و پلاهایی که در فضای مجازی می گویند خانواده ما دیگر آبدیده شدند. در دوران نمایندگی خودتان پیشنهاد رشوه هم داشتید؟ نماینده اگر نماینده باشد پیشنهاد رشوه برای چه باید باشد؟ رشوه به کسی می دهند که بیشتر در دستگاه اجرایی کار می کند. حقوق ما را مجلس می دهد. درست است ارتباطاتی داریم ولی این ها به خود آدم ها بر می گردد. در هر جایگاهی می تواند چنین رشوه ای صورت بگیرد. قضیه رشوه نه به مثابه پول گرفتن، بلکه دیدی وجود دارد که نمایندگان مجلس در مواجه با مدیران از سهمیه جذب نیرو و یا رانت استفاده می کنند. این نگاه کم و بیش وجود دارد. ببینید مدیران کل ما اختیار جذب نیرو ندارند. الان بیست سال پیش نیست. من بیست سال پیش بخشدار بودم و خیلی از پرسنل را خودم آوردم. الان اینها با توسعه مدیریت منابع انسانی کشور است. ما نامه زیاد می دهیم برای اشتغال که در نهایت ممکن است تعدادی جذب شوند. با این حال مدیران کل اگر بخواهند جذب کنند خانواده خودشان هستند دیگر به من نماینده که توجهی ندارند. ادارات کل دریافتی و پرداختیشان بر اساس مستندات است. ممکن است من فشار بیاورم که روستای من تیر و ترانس بخواهند. این ها می شود برای مردم حقی گرفتن که ما در کشور این فشار را می آوریم ولی چون من ارتباط خوبی با وزرا دارم و دفاعیات من قابل قبول است. مثلا چند طرح را پیاده کردم و کاری کردم که ۲۹۰ نماینده امضا کردند. این که من قیر را گرفتم نباید برای دو روستای خودم سهمیه بگیرم؟ من برای مردم گیلان جانم هم می گذارم. شهرهایی هم رفتم آب رسانی و گاز رسانی کردم همکاران ما ممکن است خوششان نیاید. فکر می کنند من می خواهم نماینده شهر آن ها شوم ولی من با آن ها درگیر نمی شوم. آدم خوش قلبی هستم که خودم را درگیر نمی کنم. من مثل اسمم دلخوش هستم و کینه ای ندارم. به عنوان سوال آخر فکر می کنید در انتخابات آتی تایید صلاحیت شوید؟ من که کاری نکردم. اگر سلیقه ای می خواهند رد صلاحیت کنند می توانند این کار را  کنند ولی من وظیفه خودم را انجام دادم. من به مغازه ای هزار تومان بدهکار نیستم. من قبل از نمایندگی هم کار خودم را داشتم و این توان را دارم. من وقتی به هزار کارخانه دار کمک می کنم و از من مشاوره می گیرند خودم هم میتوانم کار کنم. من توان اقتصادی و علم روزم بالاست. من هزار سرمایه گذار را راهنمایی کردم و این نشان می دهد که می توانم وکیل خوبی باشم. به نظرم باید کمی اخلاق را گسترش دهیم که هرکسی نتواند هرچیزی را بگوید. مصاحبه: سامان بدر و امیر حسین میلانچی تصویربرداری و تدوین: کمیل فتاحی