گیل خبر/ امیرحسین میلانچی- امین مهرآور :هرچند بسیاری کارکرد احزاب در ایران را مختص به انتخابات و در یک مقطع خاص می دانند، اما همچنان نمی توان از اهمیت کار تشکیلاتی در ایران  غافل شد. در این میان احزاب اصلاح طلب شاید به واسطه تعریف مناسبترشان از تحزب بیشتر از رقبای اصولگرا به کارکرد تشکیلاتی حرفه ای نزدیک هستند. حزب ندا در استان گیلان از جمله احزابی است که هرچند نمی توان آن را یک حزب تکثرگرا معرفی کرد اما به واسطه حضور شخصیت های سیاسی جوان ولی دارای سابقه کار بالا جزوء تشکل هایی است که حتی نقطه نظرات شخصی اعضای حزبش نیز مورد توجه فعالان سیاسی قرار می گیرد. سهیل سجودی که به واسطه فعالیت دانشجویی در دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد در حال حاضر به عنوان یک فعال سیاسی شاخص در استان شناخته می شود در انتخابات پیشین ریاست جمهوری به عنوان قائم مقام ستاد روحانی در شهرستان رشت منصوب شد و حال به عنوان رئیس جدید شعبه گیلان حزب ندا نیز انتخاب شده است. از آن جا که بسیاری حزب  ندا را  معمولا به عنوان یک حزب تقریبا جداشده از اصلاح طلبان معرفی می کردند شاید حضور سجودی  به واسطه سوابقش در راس ندای گیلان پیوند دوباره این حزب با اصلاح طلبان تعریف شود. در اولین قسمت پرونده بررسی احزاب استان گیلان که تا انتخابات مجلس ادامه دارد به سراغ سهیل سجودی رئیس شعبه گیلان  حزب ندا رفتیم تا درباره این حزب و فعالیت های سیاسی گذشته و فعلی آن صحبت کنیم. آقای سجودی فعالیت های اخیر حزب ندا را با توجه به برگزاری کنگره ی سراسری این حزب که در آن جواد ظریف –وزیر امور خارجه – حضور داشته چگونه ارزیابی می کنید؟ بعد از تغییراتی که در حزب ندا به وجود آمد و تغییرات ریاست حزب، گرچه نگرش حزبی ندا تغییر نداشته و کماکان نگاه انتقادی به اصلاحات و اعتدال حفظ شد، اما باتوجه به گله مندی که در سطح استان ها حاکم بود به دلیل عدم استفاده از نیروهای حزبی رویکرد حزب ندا بیشتر به انتصابات و دیگر فعالیت های استانی متمرکز شد. درنتیجه این تغییرات در استان ها نیز اتفاق افتاد و استان گیلان هم از این قاعده مستثنا نبود. فرهام زاهد پس از دوره ریاستش به کنار رفت و این مسئولیت به من سپرده شد. به دلیل مشکلاتی مثل تمرکز گرایی و عدم توجه به شهرستان ها که در دوره های قبلی وجود داشته، بعضی از شعب ما به احزاب دیگر رجوع کردند اما ما با بازنگری در رویکردمان هستیم و عضوگیری جدید انجام می دهیم. بعضی از کمیته ها مثل کمیته آموزش که کمتر فعال بودند امروز فعال شده اند و پیگیر بحث دریافت مجوز برای شهرستان ها هستیم. در حال حاضر حزب ندا در لاهیجان مجوز فعالیت دارد و در رشت نیز به دنبال دریافت مجوز هستیم، از این رو این قول را می دهیم که در دو فصل اول سال ۹۸ حزب ندای رشت دستخوش تغییرات جدی خواهد شد و شاهد برگزاری مراسمات مختلفی خواهیم بود. یک بحثی که اغلب در چند سال گذشته احزاب استان پیش پا افتاده در نظر می گرفتند، بحث برگزاری مراسمات بوده است. نگاه حزب این است که نگاه صرفا سیاسی به این رویداد ها وجود نداشته باشد بلکه بحث سیاست در ورزش من جمله فوتبال، بحث های جامعه شناسی و نیز فرهنگی و… بحث هایی که مردم توقع دارند احزاب به آن ها بپردازند اما مغفول واقع شده اند. به طور مثال موضوع محیط زیست از روز اول برای حزب ندا حائز اهمیت بوده و فعالیت های گسترده ای در این رابطه انجام شده است. وقتی حزب ندا تاسیس شد، بسیاری از افراد فکر می کردند جریانی متفاوت با جریانات درون اصلاح طلبی پا به عرصه حضور گذاشته است اما اینطور نبود. به طور مثال در سال های اخیر ما حزب ندا را به ویژه در انتخابات در کنار احزاب دیگر دیدیم و عملکرد متفاوتی به انجام نرسید.آیا قبول دارید که حزب ندا نتوانسته که آن تفاوتی که از آن حرف می زد را عملی کند؟ در چند سال اول تاسیس، حزب ندا بیشتر درگیر پاسخ به این سوال بوده که « آیا «ندا» جریان اصلاح طلبی است یا خیر؟» چرا که اتهاماتی به حزب ندا زده می شد که این حزب از دل اصلاحات بیرون آمده در حالی که از جریان اصولگرایی خط می گیرند و حتی اتهامات حاد تری هم وجود داشته مبنی بر اینکه حزب به دنبال ایجاد انشقاق در جربان اصلاح طلبی هستند اما شعاری که از ابتدا در حزب ندا وجود داشته و امروز در استان فراگیر شده، امید های زیادی را ایجاد می کند. استفاده از نیروهای جوان، تصفیه افراد بالای میانسالی در جریان سیاسی استان و کشور موضوعی بود که حزب ندا از آن دم می زد، حتی بحث عدم استفاده از بازنشستگان موضوعی بود که سال ها قبل توسط حزب ما مطرح شد. با توجه به اینکه در آن زمان ریاست اکثر احزاب را افراد سالخورده بر عهده داشتند، موضع گیری های خاصی آشکار شد و ریشه اکثر اتهامات نیز از همین بحث شروع شد. امروز دوره ی اتهامات به حزب ندا گذشته است، شاهد این موضوع هم کنگره هایی است که در سال های اخیر حزب با حضور افراد شاخص سیاسی از جمله وزیر محترم امور خارجه، برگزار کرده است. اما الباقی شعار های ما نیازمند همراهی دولت می باشد که متاسفانه دولت وقت این همراهی را با ما و همینطور دیگر احزاب انجام نمی دهد. برخی اتفاقات و اختلاف ها به طور معمول در احزاب وجود دارد که این موجب شد تا توقف هایی در مسیر تحقق شعارهای حزب ایجاد شود. حزب ندا هم مانند سایر احزاب کشور درون خود طیف بندی دارد که در هر دوره ای ممکن است یک گروه تیم هیئت رئیسه را تشکیل دهد و اهداف و شعار های دیگری در اولویت قرار گیرد. من معتقدم که حزب ندا فارغ از اتفاقی که در جریان حزب گرایی ایران در صد سال اخیر پیش آمده، نبوده است. مطمئنا احزاب با انرژی بالایی شروع به فعالیت می کنند اما در ادامه روند دچار روزمرگی می شوند و حزب ندا نیز از این موضوع مستثنی نیست. نقدی که به همه احزاب وارد است، احزابی که بودند اما دیگر نیستند، احزابی که به آهسته پیش می روند و همینطور احزابی که فعالیت بیشتری دارند اما این توصیفات به این معنی نیست که شعارهایمان فاصله گرفته ایم. طی این سالیان اخیر شاهد خروج بعضی اعضای حزب ندا به ویژه در شهرستان ها بودیم. بحث اصلی آن ها نیز این بود که امکان کار تشکیلاتی فارغ از دستورات مرکزی وجود ندارد. برای همین حالا این پرسش مطرح است که آیا حزب ندای گیلان در سال های اخیر دچار مرکزیت گرایی شده است؟ من با این برداشت موافق نیستم. برخی اعضای شورای مرکزی حزب در استان دارای سابقه و تجربه سیاسی طولانی مدت هستند در نتیجه مدیران با آن ها آشنایی بیشتری دارند، چهره های شاخص که از تهران به استان می آیند آن ها را می شناسند و فعالین سیاسی در سطح استان هم شناخته شده هستند و نسبت به افرادی که اولین فعالیت های سیاسی خود را تجربه می کنند از شرایط بهتری برخوردارند و این به معنی مرکزیت گرایی در حزب ندا نیست. اما در اول گفتگو اشاره کردم که مشکل در ابتدای راه از روند حزب در استان بود ولی این روند در حال تغییر است. البته تمام این تقصیر متوجه حزب استان نیست و شهرستان ها نیز فراهم آوردن این فضا نقش داشتند. در واقع تداخل کار حزبی و کار روشنفکری منشا بسیاری از مشکلات شهرستان های ماست. از یک سو عدم وجود سندیکاها و NGOها و از سوی دیگر افرادی که صرفا کار روشنفکری می کنند باعث شده مرز میان کارحزبی و کار روشنفکری از بین برود و نیروهای حزبی نیز وارد این بازی شدند که گاه موضع گیری هایی داشته باشند که متعلق به فضای غیرحزبی است و گاه در قبال اتفاقاتی که برای NGOها و سایر تشکل ها رخ می دهد هیچ موضعی نداشته باشند. بیشترین مشکل ما در شهرستان ها بحث نقض آموزش بود و البته مشکلات مالی که نقش پررنگی در فعالیت ها دارد. اما در عین حال می بینیم یک شهرستان لاهیجان توانسته هم در شهرستان و هم در استان اثرگذار باشد و از سوی دیگر بعضی شهرستان ها فعالیت های خود را محدود به انتخابات کرده و در شهرستان خود نیز اثرگذاری مناسب ندارند. در برخی موارد مشاهده می شود که افراد حزب ندا پس از گرفتن منصب از حزب جدا می شوند. آیا فکر نمی کنید که حزب ندا نیازمند بازنگری در روند آموزش و معرفی افراد حزبی هست؟ بله این نقد شما را وارد می دانم.ما در سطوح مختلف با این معضل دست و پنجه نرم می کنیم که یک فرد حزبی تا چه حد باید تابع نظرات حزبی باشد. گاهی اوقات پس اینکه یک فرد حزبی از یک نهاد انتخابی منصبی را بدست می آورد واکنش منفی به موضوعات مطرح شده در حزب نشان می دهد و این می تواند منجر به جدایی شود. مشکل اصلی این است که مرز میان تصمیمات حزب و تحلیل شخصی افراد مشخص نشده و این خلاء می تواند بستر مناسبی برای سواستفاده افراد باشد. البته گاهی اوقات هم بعضی از دوستان پس از عبور از خط قرمز ها می پرسند:« حزب چه کمکی به ما کرد که ما تماما منعکس کننده نظرات حزب باشیم» به این دلیل که احزاب خیلی توانمند نیستند تا در روند تایید صلاحیت ها و انتصابات به افراد کمک کنند. آیاعبور عضو حزب شما در شورای شهر (فرهام زاهد) از نظر حزب در فرآیند انتخاب شهردار رشت دلیل تغییرات در هیئت رئیسه حزب ندا شد؟ درخصوص اینکه عضو ما در مساله انتخاب شهردار از خط حزبی تبعیت نکرده است با بخشی از حرف شما موافقم و با بخشی موافق نیستم. در خصوص موضوع شهرداری ما خواسته هایی از آقای زاهد داشتیم و نظر ما در شورای هماهنگی اصلاح طلبان اعلام شد  و اعضای شورای شهر هم به نظر شورای هماهنگی تمکین نکردند اما معتقدم از جانب احزاب نیز صدای اعضای شورای لیست امید شنیده نشد. چون سه فردی که برخلاف نظر شورای هماهنگی عمل کردند برنامه ای را در نظر داشتند که حتی شاخص ترین چهره های اصلاح طلب نمی توانستند در آن جایی داشته باشند چراکه آن ها در قالب یک ائتلاف برای برای ریاست سال سوم شورا و کمیسیون ها برنامه ریزی داشتند که اگر از منظر روشنفکری به این رفتار نگاه کنیم این روش صد در صد اشتباه است اما از منظر سیاست ورزی می توانیم با تأمل با نقد جدیدی با آن ها وارد بحث شویم، متاسفانه نقد احزاب اصلاح طلب به گزینه ها و افراد بود در حالیکه باید برنامه و روش را نقد می کردیم. به همین دلیل موضع گیری ها درخصوص افراد به صورت صفر و یک شد. واقعیت امر این است که چنین اتفاقی رخ نداد، برای هیئت رئیسه و ریاست در حزب ندا به صورت دوره ای انتخابات برگزار می شود یعنی در سال آینده نیز مشاهده خواهید کرد که مجدداً انتخابات هیئت رئیسه برگزار خواهد شد و تغییرات خواهیم داشت مگر اینکه عملکرد آن اندازه خوب باشد که اعضاء تصمیم بگیرند هیئت رئیسه فعلی به کار خود ادامه دهند. اما اینکه چرا تغییرات انجام شد به دلیل ضعف هایی مانند عدم توجه به شهرستان ها و مباحث دیگر و از سوی دیگر برنامه ریزی های جدید که رییس پیشین حزب به این نتیجه رسید که نیاز است تا در حزب تجدید قوا صورت گیرد، البته به بنده نیز این نقد وارد است که به دلیل همزمانی ریاست بنده در حزب با ریاست شورای هماهنگی هنوز نتوانسته ام به میزان مناسب وقت به حزب اختصاص دهم و امیدوارم در ماه های آینده این مساله جبران شود.