سال های ابتدایی انقلاب را بسیاری از نسل امروز ایران به یاد ندارند و حوادث آن دوران را در تلویزیون و رادیو دیده یا شنیده و یا در حالت بسیار خوب آن را خوانده اند. جنگ های خیابانی، ترورهای کور، تشکیل دولت، آغاز جنگ و اختلاف های سیاسی همه و همه از حوادث مهم آن سال های ایران بود. از خونریزی ها و جنگ بگذریم، اختلاف سیاسی به ویژه در قوه مجریه و مقننه بارزترین ویژگی سال های ابتدایی انقلاب مردم ایران بود. ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور ایران که با رای مستقیم مردم به قدرت رسیده بود روش ها ویژگی های خاص خود را داشت. شیوه های مدیریت او به ویژه در انتخاب وزرا و مدیران دولت به مذاق پارلمان نشینان که اکثریت آن از اعضای حزب جمهوری اسلامی بود خوش نمی آمد . آنان اعتقاد داشتند مدیریت اولین رئیس جمهور ایران انقلابی نیست و او تحت تاثیر تفکرات مجاهدین و نیروهای خلق قرار دارد. انتخاب نخست وزیر، چینش کابینه و نخوه مدیریت جنگ در راس این اختلاف ها قرار داشت. این اختلاف ها به حدی بود که امام خمینی برای حل آن شورای حل اختلاف تشکیل دادند تا نیروهای نزدیک به هر دو گروه بر سر یک میز مشکلات خود که زمینه ایجاد مشکلات عدیده برای کشور شده بود را حل کنند. دعوای بنی صدر با مجلسی ها با گفت وگوهای پشت میز حل نشد و در نهایت کار به جایی رسید که مجلس با رای قاطع بنی صدر را به دلیل بی کفایتی سیاسی از مقام خود عزل کند. رایی که با تایید امام خمینی روبرو شد و سرانجام اولین رئیس جمهور ایران، به سرانجام آخرین پادشاه ایران گره خود و او نیز از کشور فرار کرد. بعد از روی کارآمدن دولت های مختلف در ایران بعد از بنی صدر، رابطه قوه مجریه و مقننه ، رابطه پرفراز و نشیبی بود اما هیچگاه به حالت قرمز در نیامد تا زمانی که محمود احمدی نژاد بر صندلی تکیه زد. سومین رئیس جمهور مکلای تاریخ ایران، ویژگی های منحصر به فردی داشت، تفکری که اعتقاد داشت « امیرکبیر» ایران است و دست های قجری اجازه نمی دهند او کار کند و به همین خاطر به همه نهادها به چشم بد بینانه نگاه می کرد. یکی از این نهادها مجلس بود. محمود احمدی نژاد اعتقاد داشت، مجلس در راس امور نیست و این دولت است که تمام کارها را در اختیار دارد و قوه مقننه باید تایع تصمیمات قوه مجریه باشد. همین نگاه زمینه ساز اختلافات شدیدی میان این دوقوه در کشور شد. حتی کار به جایی رسید که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، رئیس جمهور برای پاسخخ گویی به سوالات نمایندگان راهی ساختمان هرمی شکل مجلس شد. بزن بزن های دولت احمدی نژاد با مجلس ادامه داشت تا در انتخابات ریاست جمهوری 92 مردم به فردی رای دادند که از جنس مجلس بود و حتی بر صندلی نایب رئیسی آن نیز تکیه زده بود. به قدرت رسیدن حسن روحانی، برای تحلیل گران مسائل سیاسی حاوی یک پیام بزرگ بود و آنهم پایان جدل های سیاسی میان مجلس و دولت بود. آنها اعتقاد داشتند که رئیس جمهور با توجه به حضور در نهادهای مختلف جمهوری اسلامی طی سال های گذشته اجازه نخواهد داد رابطه دو قوه مجریه و مقننه به زمان احمدی نژاد بازگردد و « شیخ دیپلمات» با مدیریت خود رابطه دولت و مجلس را بازسازی می کند. سخنان روحانی جه در زمانی که رئیس جمهور منتخب بود و چه زمانی که رئیس جمهور مستقر شد، حکایت از همین معنا داشت که او به دنبال فضای سیاسی آرام در کشور است. به خاطر همین در اولین حضور در مجلس گفت:« مجلس شورای اسلامی در راس امور است» و هر تصمیمی این مجلس بگیرد برای او و دولتش قابل احترام است. چیزی که در این میان فراموش شد این بود که تجربه و سعه صدر روحانی برای بهبود رابطه دولت و مجلس کافی نبود و طرف مقابل نیز باید به این تغییر واکنش مثبت نشان می داد. چهره پرخاشگرانه احمدی نژاد و رفتار مستبد گونه او در بسیاری از موارد باعث شده بود که تا بسیاری از ناظران سیاسی در ایران، از مجلس غافل شوند و تصور کنند با تغییر دولت بسیاری از مشکلات در کشور حل خواهد شد. تغییر دولت در ایران و روی کار آمدن دولت با شعار عقلانیت نیز نتوانست شرایط بهبود روابط را فراهم کند و اینبار به جای دولت، این مجلس است که زمینه ساز این اختلاف ها می شود. حضور افرادی در مجلس که متعلق به یک جریان خاص که در انتخابات ریاست جمهوری طعم تلخ را چشیدند، هستند. به تشدید اختلاف های دولت و مجلس کمک کرده است. آخرین نمونه این زدن به کوس اختلاف در ماجرای استیضاح وزیر علوم متبلور شده است. استیضاحی که به نظر می رسد حاصل یک جریان سازی سیاسی است.شاید به زبان ساده تر می توان گفت که تسویه حساب سیاسی عامل اولین استیضاح در دولت تدبیر و امید است. برای بهتر درک کردن رابطه مجلس نهم و دولت یازدهم و دولت نهم و دهم با مجلس های هفتم، هشتم و نهم بهتر است به واکنش های روسای جمهور به استیضاح های مجلس نگاه ای بیندازیم. حسن ورحانی که از همان روز اول دست دوستی خود را به سمت مجلس دراز کرد در آخرین جلسه هیئت دولت، با اشاره به استیضاح وزیر علوم گفت:« مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم مجلس هر جا که در قانون لازم بدانند که سوال و استیضاح بکنند. دولت این را حق قانونی آنها دانسته و به آن احترام می گذارد و امیدوار است نتیجه بررسی، اعتماد بیشتر به وزیر علوم باشد.» روحانی در سخنان خود استیضاح را حق مجلس دانست و این درحالی بود که نمایندگان به خاطر یک سخن روحانی در مورد منتقدان، جلسه غیرعلنی تشکیل داده بودند و حتی علیه روحانی طومار جمع کرده بوند و برخی نیز او را با دیکتاتوری شاه مقایسه کرده بودند. به نظر می رسد آرام بودن روحانی زمینه ساز صدای بلند نمایندگان در قبال دولت شده است. همین نمایندگان مجلس در دولت قبل در قبال تمام بلند قدی های احمدی نژاد در قبال مجلس سکوت کردند و او را با هیچ دیکتاتوری در جهان مقایسه نکردند. سه وزیر دولت احمدی نژاد با رای مجلس استیضاح شدند که در این میان نحوه برخورد رئیس دولت های نهم و دهم به این استیضاح ها بسیار جالب و پند آموز است. مرحوم کردان، اولین وزیر معزول دولت احمدی نژاد با رای مجلس بود. وزیر که به واسطه ارائه مدارک تقلبی به مجلس، از سوی نمایندگان شایسته وزارت نبود و سه ماه پس از تکیه زدن به صندلی این پست از کار برکنار شد. محمود احمدی نژاد استیضاح آقای کردان را خلاف قانون اساسی دانست و به نشانه اعتراض از شرکت در جلسه استیضاح خودداری کرد تا کردان به تنهایی در مقابل مجلس به دفاع از خود بپردازد. استیضاح بعدی مربوط به استاد راهنمای محمود احمدی نژاد در دانشگاه یعنی بهبانی بود.وزیر راه دولت دهم نیز با رای نمایندگان مجلس از قطار دولت پیاده شد آنهم در روزی که نه خود وزیر و نه رییس دولت هیچ یک در مجلس حضور نیافته بودند. تا بازهم مردم شاهد واکنش جالب احمدی نژاد در قبال نمایندگان باشند. احمدی نژاد بازهم استیضاح را غیرقانونی خواند و اعلام کرد در دهه فجر بهترین وزیر دولت را گرفتند.او با حالتی تهدید آمیر نیز ادامه داد:« در آینده درباره مجلس، نقش و عملکرد آن با مردم صحبت خواهم کرد.» بدون شک روز استیضاح وزیر کار دولت دهم، از تاریخی ترین روزهای مجلس در تمام ادوار خود است. احمدی نژاد برای دفاع از وزیر خود یعنی « عبدالرضا شیخ الاسلام» راهی مجلس شد تا از او و کارنامه اش و همچنین انتصاب سعید مرتضوی به عنوان رئیس تامین اجتماعی دفاع کند. دفاع احمدی نژاد با یک اتهام بزرگ به مجلس و رئیس آن همراه شد. رئیس دولت با پخش فیلمی از دیدار مرتصوی با برادر رئیس مجلس ادعا کرد که مشکلات کشور اینهاست نه دولت. احمدی نژاد رئیس مجلس و نمایندگان را متهم به دخالت در کار دولت و حتی کارشکنی کرد. روز استیضاخ وزیر کار در تاریخ ایران به نام« یکشینه سیاه» معروف شد. مجلس، در زمان احمدی نژاد متهم به کارشکنی، فعالیت های غیرقانونی و در راس امور نبودن متهم شد و حتی در صحن علنی مورد تمسخر واقع شد و تنها سکوت کرد. اما امروز وقتی از سوی رئیس جمهور مورد احترام قرار می گیرد و در راس امور خوانده می شود، دست به کارشکنی می زند. به نظر می رسد برای رسیدن به آینده ای بهتر همراه با وحدت قوا، تنها تغییر در راس قوه مجریه کافی نبود و باید تغییرات گسترده ای نیز در قوه مقننه ایجاد شود. مسئله ای که مشخص است یک از بال های وحدت در کشور به شدت لنگ می زند. مصطفی داننده - نامه نیوز