به گزارش گیل خبر، دنیای فوتبال نوشت:پرونده ویژه ای درباره تختی و همسرش شهلا منتشر کرده است. در یکی از این مطالب استاد ابراهیم افشار به شرح نحوه عاشق شدن غلامرضا تختی، خواستگاری و معرفی همسر تختی پرداخته و به نوعی از لایه های مخفی زندگی جهان پهلوان رونمایی کرده است. در بخشی از نوشته طولانی ابراهیم افشار می خوانیم: "عمه نرگس از دختری می گفت که اهل ییلاقات لواسانات بود و غلامرضا عاشقش بود و هر دو خانواده با هم جور بودند. اما شبی که غلامرضا با میر رسول رییسی و رفقا به مراسم عروسی دختر هاشم آقا مدیر کارگزینی راه آهن رفتند که البته مهمان ها مختلط بودند، ناگهان با دختری زیبا روبرو شد که دلش هری ریخت پایین... غلامرضا می گوید"آقا خودشه!" میر رسول می گوید"چی خودشه؟" غلامرضا فاطمه را نشان می دهد.هنوز اسمش شهلا نشده بود. غلامرضا می گوید"خود خودشه!" میر رسول و غلامرضا و چندتای دیگری که در آن جشن حاضر بودند به عنوان قهرمانان ملی از باشگاه راه آهن مستمری می گرفتند و با هاشم آقا رفیق بودند(اگر چه تختی مستمری اش را می داد به دانشجوی بی کسی که بعدها سرهنگ شد و هرگز کسی ندید که او در مراسم ترحیم و شام غریبان و شب هفتش شرکت کند) غلامرضا و میر رسول کنار هم نشسته بودند که که میررسول می بیند خانمی اشرافی که لباس مد روز هم پوشیده و چشم های روشنی دارد در یک لحظه، دل پهلوان ما را اسیر کرده و خانمانش را بر باد می دهد. غلامرضا می گوید"آقا خودشه!" میر رسول می گوید"چی خودشه؟" غلامرضا فاطمه را نشان می دهد.هنوز اسمش شهلا نشده بود. غلامرضا می گوید"خود خودشه!" و... وقتی تختی مرد شهلا بزرگترین "سیبل" و ضربه گیر جهان بود.سندهای نه چندان معتبر دست نویس پهلوان بود که یکی یکی رو می شد و با قاطعیت خنجر به جگر شهلا می زد ...وقتی تختی مرد شهلا بزرگترین "سیبل" و ضربه گیر جهان بود.سندهای نه چندان معتبر دست نویس پهلوان بود که یکی یکی رو می شد و با قاطعیت خنجر به جگر شهلا می زد:مثلا:"در ماه فروردین اختلاف داشتیم...کدام ماه اختلاف نداشتیم؟... هیچ مبارزه ای مرا خسته نکرد جز از موقعی که به فکر ازدواج افتادم"(روزنامه اطلاعات) ...در این بازار سودازده که همه، به سمت شهلای تنها هجوم می بردند. حتی حبیب آقای بلور مربی تختی نیز به شهلا رحم نکرد. او از "مشکلات ناشی از ازدواج شاگردش با یک زن تحصیلکرده و مترقی که با خانواده فناتیک تختی سازگاری نداشت و نیز عقده های دوران کودکی و نوجوانی غلامرضا تختی"، قصه ها نوشت.  
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code