نامه سرگشاده هنرمند پیشکسوت گیلان به وزیر ارشاد:
۱۳۹۳/۱۱/۰۴ ۲۳:۰۵ چاپ
اختصاصی/به گزارش گیل خبر،رضا میرمعنوی ،بازیگر ،کارگردان ،پژوهشگرو مدرس تئاتر در دانشگاه در سال 1329 در محله قدیمی رشت(ساغریسازان) متولد شد. از سال 1348وارد عرصه هنر نمایش گردید و تا کنون بصورت مستمر و حرفه ای در این حوزه فعالیت می کند. از وی آثارماندگار در تئاتر باقی مانده است. رضا میرمعنوی بیش از 20 سریال تلویزیونی شبکه ای و بالغ بر 120 اثر نمایشی را در کارنامه خود قرار داد . وی معاون فرهنگی دانشگاه پیام نور رشت ،رییس انجمن نمایش ،مدیر دوبلاژ ، عضو شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش ،عضو شورای طرح و برنامه صدا و سیمای مرکز گیلان ،داور چندین جشنواره استانی و کشوری ،مولف دو جلد کتاب به نامهای (تاریخ تئاتر گیلان و رشت ) و اکنون مدرس دانشگاه و دبیر شورای سیاستگذاری و راهبردی تئاتر گیلان و ...می باشد. تمدن بخودی خود معنایی ندارد مگر "علم،تکنولوژی ،فلسفه و هنر " آن جامعه متحول شود. با نیم نگاهی به تاریخ تئاتر ایران در می یابیم که سرزمین کهن و باستانی ایران سابقه طولانی در حوزه نمایش دارد و اکنون بیش از یک قرن تجربه و کار و تلاش مستمر هنرمندان ایرانی بهترین ماخذ است فرا راه آیندگان و مدیران و سیاستگزاران امر فرهنگ و هنر که به توسعه و تحول آن بیش از پیش همت بگمارند و نام و آوازه آن را به گوش جهانیان برسانند شاید (من بنده) جزء اولین کسانی باشم که دوشادوش انقلاب اسلامی ایرانی به وظایف هنری خود پرداختم و از آغاز تا کنون همچنان برای بالندگی هنر ایرانی عمرم را صرف آن کرده ام . ریچارد بولسلاوسکی نظریه پرداز بزرگ تئاتر جهان معتقد است که به دو دلیل می ارزد که انسان عمرش را صرف هنر بکند: 1 - رویای تکامل 2- رویای ابدیت این نظریه به ما می آموزد که برای تکامل، آنچه می دانیم کافی نیست و لحظه ای از یاد گرفتن و آموختن نباید کوتاهی کرد وبرای ابدیت و ماندن ناگزیر باید از خود آثار ماندگار بر جای گذاشت تا همواره از عصر و زمانه خود پیشی گرفت که حافظ و سعدی و بسیاری از هنرمندان ماندگار ایران و جهان نمونه های بارزی است که ثابت می کند هنرمندان ایرانی می کوشند تا تلاش فرجام شان سرانجام به رویاهایشان جامه عمل بپوشاند. باید اعتراف کرد که بجز دهه آغازین انقلاب اسلامی ایران ،مدیران مرکز هنرهای نمایشی و سیاستگزاران فرهنگ و هنر آن وزارتخانه نتوانستند به رسالت فرهنگی ،ملی و دینی خود بپردازند . به دلیل علاقه وافرم به حوزه پژوهش هنر ناگزیر رخدادهای نمایشی مرکز هنرهای نمایشی ایران را همواره رصد می کنم.یافته هایم گواهی می دهند که پس از اخذ مجوز از سوی مجلس شورای اسلامی ایران در خصوص استقلال مرکز هنرهای نمایشی با داشتن ردیف بودجه و صرف آن در دو بخش اساسی "تحول و گسترش" تئاتر ایران. لابی های مدیریتی یکی پس از دیگری شکل گرفت و هرکسی از ظن خود شد یار من . یکی از بالا دید یکی از پایین ،یکی از یمین و دیگری از یسار ....این شد که آشفته بازار نمایش شکل گرفت. به بهانه گسترش تئاتر ایران ،انجمن های نمایش ،جشنواره های ریز و درشت، مجله نمایش و... سازماندهی گردید و بودجه های هنگفتی صرف شد که نه تنها تاثیری در تحول و رشته تئاتر کشور نداشت ،بلکه زمینه های رشد عده ای خاص را فراهم آورد. با نگاهی به عملکرد مدیران مرکز هنرهای نمایشی متوجه خواهید شد که سهم هنرمندان نمایشی شهرستانی که اکنون درجات عالی و متعالی را در علم نمایش طی کرده اند اندک است . نه نامی از آنهاست و نه نشانی از هنرشان. تبلیغات و امکانات معطوف به تهران شد و تهران شدکشوری مستقل در تئاتر ایران. اجرای فاخر در شهرستانها تقریبا به صفر نزدیک شد و هیچگونه حمایت مالی و تبلیغی برای تئاتر شهرستانها فراهم نگردید . آقای وزیر با عوض کردن مدیران فرهنگ و هنر چیزی تغییر نمی کند. باید سیاستگذاریها و نگاه در حوزه نمایش عوض شود . در دولت تدبیر و امید اصل بر شایسته سالاری است. بنظر میرسد در شناخت شایستگی ها ،هنرمندان شهرستانی از لیست خارج شده اند . کمی هم سمت و سوی رخدادهای مهم نمایشی را به شهرستانها اختصاص دهیم . اگر همه چیز در تهران خلاصه می شود که می شود...!پیشنهاد می کنیم جشنواره فجر ویژه شهرستانها را ایجاد کنید .آقایان کارشناسان تئاتر مرکز و داوران نام آشنای تئاتر ایران که سالهاست سنگر داوری را رها نکرده اند و اصلا هم مایل نیستند جایگاه خود را با دیگران عوض کنند و اظهار میدارند انتخاب آثار مقایسه ای است . اگر اینطور است باید بپذیریم که کارشناسان مرکز هنرهای نمایشی کشور نتوانستند وظایف خود را در قبال گسترش تئاتر کشور بدرستی انجام دهند و بودجه بخش تئاتر گسترش تئاتر حیف و میل شده است زیرا سهم حضور تئاتر شهرستانها در جشنواره فجر بسیار اندک است . ناگفته نماند که بخش هایی از جشنواره نام « تازه های تئاتر ایران » را یدکمی کشد که اصلا مسابقه ای نیست و تنها جشن تئاتر ایران است. حتی در این بخش هم تئاتر تهران به نمایش گذاشته می شود.... چرا تئاتر ایران را به جشنواره فجر و سفرهای برون مرزی خلاصه کردید؟ کدام جشنواره توانسته است به رشد و گسنرش تئاتر کشور خدمت کند؟ بودجه هنگفتی صرف جشنواره می شود که تنها پرونده ای باز و بسته شود ولاغیر.......... اقای وزیر مرکز نشینان حاضر نیستند کوچکترین امکانات حرفه ای را در اختیار تئاتر شهرستان ها قرار دهند. در بخش «تازه های تئاتر ایران» جشنواره امسال داوران محترم حتی به خود زحمت ندادند آثار ارسالی شهرستانها را بازبینی کنند و این از اظهار بی اطلاعی داوران از اسم آثار و موضوع نمایش های ارسال شده بوضوح آشکار است.بنابراین نمایش های موجود در جشنواره امسال از گروههای نمایشی دانشجویان آقایان و یا از دوستان شانمی باشد. جناب وزیر اگر به داد تئاتر شهرستانها نرسید تا ثریا می رود دیوار کج.......... اگر امروز در دولت « تدبیر و امید» شایستگان در عزلت بمانند و پشت دیوارهای مدیران مرکز هنرهای نمایشی در نوبت های چند ساعته بنشینند ناگزیر باید گفت این دولت هم تئاتر را جدی تلقی نمی کند! آقای وزیر شهامت شما را می ستاییم و می دانیم اطلاعات داده شده به شما اشکالات مهمی دارد لذا پیشنهادمی کنیم برای رهایی از این دلتنگی ها جشنواره فجر را به دو بخش تهران و شهرستانها تقسیم کنید تا با ایجاد فضای رقابتی ایده ال سره از ناسره شناخته شود و جوانان ناامید بازار کار داشته باشند. آقای وزیرتئاتر شهرستانها فاقد وکیل مبرزی است که بتواند از خود و هنرش در قبال نامهربانی های مرکز هنرهای نمایشی دفاع کند. مخلص کلام : آقای وزیر به داد تئاتر شهرستانها برسید.............. باقی بقایتان رضا میر معنوی بازیگر –کارگردان و مدرس دانشگاه