پیاده نظام های تندرو در مقابل فرمانده هان کهنه کار
۱۳۹۳/۱۰/۲۴ ۰۶:۳۸ چاپ
به گزارش گیل خبر،این روزها قم، دو یزدی متفاوت را به خود می بیند. یکی آیت الله مصباح یزدی که تبدیل به منتقد شماره یک دولت یازدهم شده است و دیگری آیت الله محمد یزدی که این روزها روزه سکوت گرفته است و کمتر سخن می گوید. رئیس موسسه امام خمینی در حال بازگشت به روزهای فعال خود در عرصه سیاست است یعنی سال های دهه 70 که نقش خنثی کننده تئوری های اصلاحات را در نمازجمعه بازی می کرد اما آیت الله محمد یزدی، این روزها فضای جدیدی را در زندگی سیاسی خود تجربه می کند و آنهم سکوت درباره شرایط کشور است. نامه نوشت: بسیاری او را « شیخ معترض» می نامند، روحانی که از منتقدان جدی هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی بود و نقدهای جدی به محمود احمدی نژاد داشت، اما این روزها در قِبل دولت جدید ایران سکوت کرده است، سکوت معناداری که هنوز علت آن مشخص نشده است. آیت الله تنها در این یک سال و نیم گذشته از عمر دولت یازدهم، نامه ای محرمانه با امضای رئیس جامعه مدرسین قم نوشت و در آن به قول سید احمد خاتمی، دولت را« حمایت ناصحانه» کرد. در کنار سکوت آیت الله یزدی به عنوان رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در سوی دیگر شهر آیت الله مصباح یزدی این روزها نقش فعالی در عرصه سیاسی کشور دارد. آیت الله مصباح یزدی، رئیس موسسه امام خمینی، این روزها به تنهایی در میان روحانیون شناخته شده قم جور مخالفت با دولت روحانی را به دوش می کشد و از هر تریبونی برای انتقاد از سیاست های دولت به ویژه در زمینه سیاست خارجی استفاده می کند. آیت الله مصباح اولین انتقاد جدی خود را بعد از سخنان رئیس جمهور در مورد منتقدین مذاکرات هسته ای بیان داشت و گفت:« متهم می کنند به بی سوادی و کم فهمی و کج فکری و چیزهای دیگر اینها خودشان نصیحت خدا و پیغمبر است ، دوست نمی دارید کسی که شما را نصیحت کند و از شما انتقاد کند، می گویید انتقاد را دوست داریم و حق با مخالف است ولی دروغ می گویید ، طاقت شنیدن یک جمله را ندارید» آیت الله مصباح یزدی این روزها بیش از هر زمان دیگری شبیه به مصباح دهه 70 ایران است. کسی که به تنهایی پرچم مخالفت با خاتمی و دولت اصلاحات را به دست گرفته بود و از تربیون نمازجمعه و بیان مسائل ایدئولوژیک به مقابله با جریان اصلاحات و متفکران آن می پرداخت. رئیس موسسه امام خمینی بعد از دولت خاتمی خوشحال از پیروزی محمود احمدی نژاد و تحقق دولت کریمه از سیاست جدا شد و ترجیح داد که بیشتر به درس و بحث بپردازد. اما انحراف احمدی نژاد و نزدیک بیش از حد او به مشایی باعث شد که مصباح بازهم وارد سیاست شد و اینبار به انتقاد از رئیس جمهوری بپردازد که روزی او را یاور امام زمان می دانست. حمایت از احمدی نژاد و تبری جستن از او دو ویژگی یکسان این دو آیت الله شناخته شده قم است. هم یزدی و هم مصباح هر دو در انتخابات های 84 و 88 تلاش کردند که احمدی نژاد بر هاشمی و موسوی غلبه کند اما رفتارهای شهردار سابق تهران در دوره دوم ریاست جمهوری باعث شد که این دو « یزدی» قم، از رئیس جمهور محبوبشان دل بکنند و مسیر تازه ای را آغاز کنند. این دو حامی احمدی نژاد در دهه 80 در روش سیاسی اما داستان جدا از یکدیگر دارند. مصباح یزدی علاقه فراوانی به تک روی سیاسی دارد و بر این باور است که اجتهاد فردی بسیار بهتر از خرد جمعی است اما آیت الله یزدی معتقد به وحدت و کثرت اصول گرایی است. این اختلاف دیدگاه در انتخابات ریاست جمهوری سال92 و انتخابات مجلس نهم به خوبی بروز کرد. آیت الله دلگیر از احمدی نژاد و مشایی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، خواستار وحدت اصول گرایان شد و با حمایت از دکتر علی اکبر ولایتی از دیگر جریان های اصولگرایی خواست تا از وزیر سابق وزارت خارجه حمایت کنند، تا بازهم شاهد به قدرت رسیدن جریان اصلاحات نباشیم. اما اصول گرایان به ویژه اعضای جبهه پایداری به ریاست آیت الله مصباح مسیر دیگری رفتند، تا یزدی بعد از انتخابات از احتمال تجزیه جامعه مدرسین سخن به میان آورد. آیت الله یزدی در گفت وگویی با اشاره به این اختلاف می گوید «نزدیک بود در جامعه مدرسین یک تشکل جدیدی شکل بگیرد. چه توسط کسانی که در جلسات جامعه شرکت می کنند و چه آنهایی که شرکت نمی کنند. خوشبختانه به دلایل مختلف و به خواست خداوند متعال جلوی این تجزیه گرفته شد و خدا را شکر می کنیم که در حال حاضر هیچ تجزیه ای در جامعه مدرسین وجود ندارد. همه اعضای محترم چه کسانی که در جلسات جامعه شرکت می کنند و چه کسانی که شرکت نمی کنند، همه را محترم می شماریم.» به گفته وی «خوب است طلاب محترم ما بدانند، بنده خدا را گواه می گیرم ما برای جلوگیری از تفرقه به همراه چند تن از دوستان جلسه ای کاملاً خصوصی تشکیل دادیم و از تعدادی از اعضای مجلس خبرگان دعوت کردیم. هدف اصلی این بود که انعطاف بیشتری بین روحانیون باشد تا شکاف جدیدی به وجود نیاید و به این امید که روحانیت مبارز و جامعه مدرسین درخصوص مسائل سیاسی کشور همراهی و همدلی د اشته باشند که این وحدت و همدلی امر بسیار مفیدی است.» داستان این دو آیت الله اینجا به پایان نمی رسد. تلاش های تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز تهران و سکوت آیت الله یزدی در فضای سیاسی کشور باعث شده آیت الله مصباح به عنوان رهبر معنوی جبهه پایداری از فرصت بدست آمده برای نشان دادن خود به عنوان رهبر اصول گرایان استفاده کند. درگذشت آیت الله مهدوی کنی به عنوان زعیم اصول گرایان در تهران و سکوت معنا دار آیت الله یزدی به عنوان زعیم اصول گرایان در قم باعث شده است تا زمین بازی برای مصباح یزدی بیش از هر زمان دیگری آماده باشد. به نظر می رسد شیخ محمد یزدی همچنان از حوادث پیش آمده در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم دلگیر است و اصول گرایان نیز نتوانسته اند به این دلگیری پایان دهند. در این میان سخنان آیت الله علم الهدی در همایش اصول گرایان به خوبی بیانگر این معناست که جریان راست ایران در مسیر تحول قرار گرفته است. آیت الله با بیان اینکه آنها که زمانی پیاده نظام جریان اصولگرا بودند، الان برای خودشان بزرگان قوم شده اند و نمی خواهند پیاده نظام باقی بمانند گفت:« در گذشته، جامعه روحانیت و جامعه مدرسین در راس قرار داشتند و نخبگان براساس تجربه، تصمیم گیری می کردند و در ادامه نیز نیروهای متدین در میدان حرکت به عنوان پیرو و پیاده نظام عمل می کردند که در نهایت، اصولگرایی فاتح می شد. این مربوط به اصولگرایی است و در ۳۵سال گذشته آن پیاده نظام ها پیرو بودند اما امروز خودشان بزرگان قوم شده اند و نمی توان گفت باید امروز هم پیاده نظام باشید و هرچه ما می گوییم قبول کنید چراکه باید بپذیریم اینها بزرگ شده اند؛ در محیط آکادمیک و روحانیت صاحب اندیشه هستند لذا باید در تصمیم گیری ها سهیم شوند» این سخنان علم الهدی یک پیام بزرگ برای جریان اصول گرایی است و آنهم تغییر در مدیریت جریان راست ایران است. جریانی که به نظر می رسد با توجه به شرابط به وجود آمده و به خاطر فوت ها و سکوت ها به سمت رهبری افرادی می رود که در گذشته دم از جدایی و عدم وحدت می زدند و امروز قرار است رهبری اصول گرایان را به عهده بگیرند.
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code