(بمناسبت 12 دی ماه روز رشت)؛
۱۳۹۸/۱۰/۰۴ ۰۸:۳۰ چاپ
رشت چگونه رشت شد؟(قسمت چهارم)
گیل خبر/ مومن صالحی رشت چگونه رشت شد؟ قسمت چهارم* (این یادداشت ها در ۱۱ قسمت منتشر می شود)   پایان کار جمهوری شوروی ایران در رشت حکومت وحشت انقلابیون سرخ دررشت دیری نپایید.اختلاف بین فرماندهان جنگل ودرگیری های نظامی انان با هم، باعث تضعیف همه جناحها شده ونیروهای دولتی حکومت مرکزی را به صرافت حمله به انان انداخت.درسی ام مرداد ماه 1299 قوای دولتی حکومت ایران،با حمله به رشت، حاکمان انقلابی وسربازان روسی را تا خمام و انزلی فراری داده و مردم شهررشت وروستاهای اطراف که از دست حکومت انقلابی به تنگ امده بودند،با هلهله و شادی ازنیروهای دولتی استقبال کرده وبعضی ها لباس عید برتن نمودند.شعار زنده باد قزاقخانه،زنده باد احمد شاه در دهان همه مردم بود.این ماجرا،تقریبا سه ماه بعد ازان بود که شعار زنده باد میرزا توسط همین مردم برسر زبانها بود وفریاد می کشیدند وازاو استقبال نموده بودند. مردم به سربازان دولتی غذا میدادند.مجروحان انان را درمان میکردند،راهها را به انان نشان میدادند وهر جوری بود میخواستند ازشرحکومت شوروی ایران رها شوند. جنگ در اطراف رشت پنج روز طول کشید.اما پس ازان ورق به نفع انقلابیون بلشویک برگشت و نیروهای انقلابی با حمایت توپ ها و طیاره های روسی، نیروهای دولتی را عقب نشاندند و دوباره به رشت مسلط شدند. بعد ازظهر پنجم شهریور،مردم رشت وروستاهای اطراف ازهر طرف شهررا ترک کرده و از ترس انتقام حکومت انقلابی،به شهرهای مجاوربه ویژه قزوین و زنجان و تهران فرار کردند.عده ای در راه بر اثر گرسنگی و تشنگی و گرما تلف شدند. وضع زندگان فراری هم در قزوین و تهران بسیار تاسف آور بود. بیست و پنج روزبعد، دراول مهر 1299 قوای دولتی دوباره به رشت حمله نموده و جنگ شدیدی با فرارانقلابیون دراطراف خمام و حسن رود درگرفت.این بار نیز نیروهای دولتی تحت فشاروحمایت افسران روسی که ازحکومت انقلابی حمایت میکردند ناچار به عقب نشینی شدند و کمونیستها دوباره به رشت مسلط شدند.در این کشمکشها بازار رشت سوخت و ویرانی های زیادی ببارامد.مردم رشت بیمناک و بلا تکلیف بودند.تا یکسال تمام ، کسی جرات تعرض به حکومت انقلابی را نداشته و احسان الله خان نخست وزیر حکومت شوروی ایران و خالو قربان حاکمیت خود را بررشت و گیلان ادامه میدادند. با انجام کودتای سوم اسفند،سید ضیا طباطبایی با همکاری رضا خان میر پنج و قدرت گرفتن انان در تهران و از سویی دیگر زدو بند انگلستان با روسیه درقطع حمایت ارتش سرخ روسیه از حکومت انقلابی گیلان وهمچنین برسمیت شناخته شدن نظام روسیه شوروی کمونیستی در 5 اردیبهشت 1300 توسط حکومت مرکزی ایران و ایجاد روابط حسنه و بازگشایی سفارت انان در تهران،درمهر ماه سال 1300 رضا خان به همراه وابسته نظامی ارتش سرخ شوروی به سمت رشت برای پایان دادن به حکومت شوروی ایران لشکرکشی کرد.با استقراراردوی سپاه رضا خان در امامزاده هاشم ، خالو قربان نماینده حاکم انقلابی گیلان که فهمیده بود با قطع دست حمایت ارتش سرخ شوروی از انان،یارای مقاومت در برابررضا خان را ندارند،با عزیمت به امامزاده هاشم،تسلیم رضا خان شده و به مقام سرهنگی درسپاه اومفتخرشد.رضا خان سردارسپه نیز با هیمنه وشکوه نظامی در بیستم مهر ماه سال1300 وارد رشت شده و به حکومت انقلابیون کمونیست دررشت بدون هر گونه درگیری نظامی پایان داد.او بلافاصله با صدور اعلامیه ای، خود را منجی مردم دانسته و با وعده ارامش،تصریح کرد « اهالی گیلان باید بدانند که قسمت اعظم مصیبتهای وارده به انها در نتیجه دو رویی بعضی ازاهالی خود گیلان بوده است» رضا خان بر اساس زد وبندهای قبلی انگلیس و شوروی به سمت انزلی رفت و در حرکتی نمایشی انقلابیون را فراری داد.250 نفراز انقلابیون کمونیست از جمله احسان الله خان با دوفروند کشتی جنگی روسی،قبل از رسیدن رضا خان،انزلی را ترک نموده وسردار سپه برای نمایش اقتدارخود چند تیر بسوی کشتی دورشده ازبندرانزلی شلیک نمود. انقلابیون فراری وارد باکو شدند و حدود 13 سال با فلاکت و بدبختی درانجا زندگی کردند.در سال 1313 با تصفیه استالینی بازماندگان حاکمان انقلابی رشت درروسیه،زندانی و برخی اعدام شدند و احسان الله خان حاکم کمونیست گیلان نیز به سیبری تبعید شده وپس از شش سال کاردراردوگاههای کار اجباری در سرمای سیبری جان سپرد. میرزا کوچک خان درایام کوتاه مانده تا پایان عمرخود،بیشتردرحال مکاتبه با رهبران کمونیست شوروی و دیگر مقامات و انقلابیون ایران وانتقاد و پیشنهاد به انان بوده و از این منازعات پرهیز میکرد،در عین حال بیشتر یارانش دردرگیری ها کشته، زندانی و یا از او جدا شده بودند.میرزا ورضا خان در پاییزسال 1300 خورشیدی مکاتباتی با یکدیگرداشتند که گویای حسن نظر و وجود تفاهم بین انان بوده و رضا خان حتی اقدامات میرزا و جنگلی های تحت رهبری اورا تایید نیز کرده و لیکن از میرزا خواسته بود ادامه اقدامات برای عمران و ابادانی و سواد اموزی و از این قبیل فعالیت ها را به او واگذار نماید و خود نیز با عزت و احترام به رشت برگردد و با او همکاری کند.میرزا نیز این امر را پذیرفته بود. ولی براثر سوء تفاهمی دراخرین روزها ،سازش میرزا کوچک خان با رضا خان سردارسپه بهم خورد و انان ناخواسته با هم درگیر شده و میرزا بناچار،به همراه گائوک آلمانی به سمت کوههای خلخال حرکت کرد و دران مسیر پر سوز و سرما ،هر دو جان به جان افرین تسلیم نمودند.سر میرزا را رضا اسکستانی از پیکر یخ زده و بیجانش جدا کرد و به تهران فرستاد. [caption id="attachment_450979" align="aligncenter" width="1123"] ابراهیم فخرایی صاحب کتاب سردار جنگل[/caption] از آن پس ، بسیاری از جنگلی های بجا مانده، با حکومت رضا خان نیزهمکاری نموده واز آنان درامورحکومتی پهلوی استفاده شد.جنگلی ها در هر پستی که میگرفتند با رعایت صداقت و امانت، منشا خدمات زیادی میشدند.از جمله ابراهیم فخرایی صاحب کتاب سردار جنگل و ریاست فرهنگ جنگل در دوره میرزا کوچک خان،بعدها درس حقوق خوانده و به ریاست دادگستری شهرهای دراردبیل واراک و بروجرد و ملایر و ابادان و گیلان به خدمت پرداخت.   بلدیه رشت در حکومت رضا خان رضا خان بعد از سرکوب نهضت جنگل به تقویت نیروهای نظامی در رشت پرداخت و تیپ مستقل شمال را به فرماندهی سرهنگ فضل الله زاهدی و سرلشکر آیرم تشکیل داد.از ابان سال 1300 خورشیدی تا نهم ابان ماه 1304 خورشیدی که رضا خان به سلطنت قاجار بطور رسمی پایان داد،یا فرمانده سپاه کشوربود و یا نخست وزیر.لذا عملا همه امور زیر نظر او انجام میگرفت. با این همه ،حاکم نظامی گیلان ،میرزا خلیل رفیع،اولین ریاست بلدیه رشت را همچنان تحمل نمود تا در سال 1303 که او بیمار شد و از دنیا رفت. از آن پس حاکم نظامی گماشته رضا خان، بلدیه رشت را به نظامیان سپرد و دومین رئیس بلدیه رشت را در سال 1302 خورشیدی بنام یاور محمود غفاری منصوب نمود .ازاین تاریخ تا مرداد ماه سال 1305 ، روسای بلدیه رشت (شهرداران) یاور اسماعیل سهراب زاده ، یاور موسی شاهقلی همه نظامی و تحت فرمان فرمانده نظامی تیپ مستقل گیلان بودند. این حاکمان نظامی با دیکتاتوری و بدون ملاحظات معمول و حرف و حدیث و پاسخگویی به مردم ، با قدرت نظامی و سرکوب پلیسی ،هر گونه مخالفتی را از بین برده و برنامه های بلدیه اعم ازعمرانی و خدماتی را با قاطعیت به پیش میبردند. [caption id="attachment_450968" align="aligncenter" width="637"] سرتیپ زاهدی حاکم نظامی رشت[/caption]   امور مهم عمرانی حاکمان نظامی بلدیه رشت ماژور محمود غفاری که کمی بعد به مقام نایب سرهنگی مفتخر شد، نصف روز،ریاست نظمیه (شهربانی)را به عهده داشت و نصف روز، ریاست بلدیه (شهرداری) را.او با روحیه نظامی گری اول به سراغ خواهر امام رفت و سکوها و دیوارهای اطرافش را تخریب و معابر را تعریض نمود تا عبور و مرور در ان منطقه راحت تر شود، سپس خیابان پشت گلدسته و ساغریسازان و خمیران زاهدان را سنگفرش کرد تا جلوی باتلاقی شدن ان را در روزهای بارندگی بگیرد.نظم مالی شهرداری و جلوگیری از رشوه و ایجاد پس انداز درامدی برای بلدیه نظارت شدید بر خدمات اصناف، تعطیلی جمعه های دکاکین،تعیین جا برای عرضه کالاهای چانچو داران و پیاده روسازی اوایل خیابان بیستون از دیگر اقدامات او بوده تا به شاه بیت اقدامات خود رسید . [caption id="attachment_450966" align="aligncenter" width="800"] آرامگاه خواهر امام رشت[/caption] او با خراب کردن بقعه ای که زیارتگاه بزرگ شهربود،شروع به ساختن عمارت بلدیه(ساختمان شهرداری) نمود و لعن ونفرین مردم ان زمان رشت را نصیب خود کرد. مردم در مقابل زور و قلدری حاکم نظامی چاره ای جز اطاعت نداشتند و دسته دسته برای انتقال بازمانده استخوان های اموات خود به نبش قبر پرداخته وآنچه ازاموات بجا مانده بود را به قبرستان های مدیریه و افخرا و چله خانه،منتقل ومجددا دفن می نمودند .محشر کبرایی دران گورستان وزیارتگاه بپا شده بود . حاکمان نظامی مجالی برای طول و تفسیرماجرا نگذاشته و بسرعت کار تسطیح میدان و تخریب بقعه و ایجاد بنای بلدیه را به پیش میبردند. انان تا جایی پیش رفتند که بنای مقبره اسید ابو جعفررا نیز تخریب کردند و روی ان باغچه ای درست کردند که اثری از آن زیارتگاه در کار نباشد. سالیان بسیاری پس از این ماجرا ، در دوره شهرداری عبدالله شیرخانی (1355)،ان مقبره در باغچه ای، بازیابی شده و بصورت بسیار محقری با سنگ قبری مشخص بازسازی شد و هم اینک نیز در حیاط پشت ساختمان شهرداری رشت ، دارای سنگ گور مشخصی هست. [caption id="attachment_450969" align="aligncenter" width="225"] سنگ لحد اسید ابو جعفر[/caption] عمارت بلدیه رشت [caption id="attachment_450970" align="aligncenter" width="450"] عمارت بلدیه 1305[/caption] عمارت بلدیه(ساختمان شهرداری)ازروی اسلوب ساختمان های روسیه که طرح و اجرای ان به «آرتم سرادراف» مهندس ارمنی روسی الاصل مقیم رشت نسبت داده شده است ساخته شد .در ادامه توسط همین شخص ، ساختمان های هتل ایران و ساختمان سابق دادگستری در چله خانه رشت نیز برپا شد.مهندس سرداراف در سال 1306 با حقوق ماهیانه 70 تومان به عنوان اولین مهندس در بلدیه رشت استخدام شد تا هفته ای سه روز به امور فنی شهر و شهرداری رسیدگی کند. [caption id="attachment_450971" align="aligncenter" width="566"] هتل ایران 1304[/caption] عمارت بلدیه با برج ساعت به ارتفاع 24 متر که برای دیده بانی اتش سوزی ها در شهر طراحی و ساخته شده بود به عنوان نماد رشت معرفی شد. این بنای زیبا ، بالاخره در چهارم اردیبهشت ماه سال 1305 خورشیدی همزمان با تاجگذاری رضا خان پهلوی افتتاح گردید. برای این افتتاحیه جشن با شکوهی با تزیین و چراغانی عمارت جدید البنای بلدیه برگزار و روسای ادارات و کارمندان عالی رتبه در این جشن حاضر شده و تا نصف شب به میهمانی و شادی گذشت. [caption id="attachment_450975" align="aligncenter" width="878"] تاجگذاری رضا شاه[/caption] در کنار این شادمانی ها، لعن و نفرین بخشی از مردم رشت، یکسره پشت سرسازندگان این بنای مجلل بود.چندانکه در سال 1311 احمد خجسته شهردار وقت رشت ، هنگامی که برای بازدید برج عمارت، به بالای ان رفته بود، ناگهان سرش به دوران افتاده و از بالای برج پرت شده و جان به جان افرین تسلیم نمود ،مردم ناراضی ، این حادثه را به نفرین امامزاده برای تخریب ارامگاه وی تلقی نمودند و شایعات زیادی در این زمینه ساختند و پراکندند. ساختمان شهرداری چون بند نافش را به مقراض جشن بریده بودند و دارای سالن های بزرگ پذیرایی نیز بود،اکثر جشن های ملی و دولتی و مراسم استقبال و تودیع در ان برگزار میشد. چند سال بعد در کناراین عمارت،سن بلدیه که بعدها به سینما شرق تغییر نام یافت ،برای اجرای مراسم و نمایشات دولتی و غیره ساخته شد و دراوایل،نمایشات تئاتروسپس فیلم های روسی و بعدها فیلم های خارجی بدون ناطق دران نمایش داده میشد.این سالن نمایش در جریان برف معروف سال 1328 (پیله برف) فرو ریخت و بجای ان، ساختمان مخابرات گیلان در سال 1338 بنا گردید. با سفارش بلدیه رشت برای زیبایی بیشتر، ساعت بزرگی برای برج شهرداری رشت به قیمت 184 لیره از برلین در المان خریداری و در سال 1308 در محل بالای برج عمارت بلدیه نصب گردید .   لینک قسمت اول  لینک قسمت دوم لینک قسمت سوم