گیل خبر/ در اولین سلسله های مصاحبه گیل خبر با مدیران کل استان گیلان دکتر محسن یوسف پور رشتی مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان گیلان به سوالات ما  پاسخ داد که در زیر می خوانید: آقای دکتر علاقه شما به حفاظت از منابع طبیعی از چه زمانی آغاز شد؟ بنده فرزند گیلان هستم و در کوچه فلاحتی رشت متولد و بزرگ شده ام. در زمان قدیم آن منطقه به نوعی محل جنگلی داشت، به همین دلیل من از کودکی با این فضا انس گرفتم. احساسی که ممکن است در بسیاری از گیلانیان وجود داشته باشد. پس از دوران مدرسه و قبل از شروع به تحصیل در دانشگاه به دلیل همین پیشینه مثبت، به سمت رشته منابع طبیعی با گرایش جنگل داری را انتخاب کردم تا به مردم گیلان خدمت کنم. و تا پایان مقطع دکتری در دانشگاه گیلان در همین رشته تحصیل کردم. با توجه به میزان و شرایط تحصیلیتان چرا خدمت در گیلان را انتخاب کردید؟ واقعیت امر این است در دهه هفتاد این فرصت را داشتم که در مراکز آموزش عالی جذب کار شوم اما احساس می کردم باید درگیر شوم تا خلا میان کار و تحصیلات را پر کنیم. به خاطر همین رزومه علمی سازمان جنگل ها و مناطق آبخیزداری کشور به عنوان یکی از چهار کارشناس مطرح کشوری انتخاب شدم و برای یک دوره 4 ماهه به کشور آلمان فرستاده شدم. اما دلیل اصلی اینجا بودنم خدمت به مردم این خطه است. البته شاید گفتنی نباشد در زمان انتخاب رشته امکان انتخاب رشته هایی همچون پزشکی را فراهم می کرد اما به دلیل عشق به طبیعت به سمت منابع طبیعی آمدم. از همینجا به تمام کسانی که به طبیعت عشق می ورزند بگویم که پزشکی فقط پزشک انسان نیست ما هم پزشک هستیم، پزشک طبیعت. به این معنا که معضلات طبیعت را حل کنیم. تمام تلاشمان بر این است که بر همین معضلات فائق آییم.  معضلات تهاجم اقلیمی که از عوامل تغییر و نابودی اقلیم گیلان است را چگونه ارزیابی می کنید؟ برای تشریح این موضوع یک مثال می زنم. می گویند جنگل ها شش های کره زمین هستند. اگر این موضوع را بپذیریم باید بدانیم که عملکرد شش ها بسیار حیاتی اند. درختان نقش نایژه های شش را برای کره زمین ایفا می کنند. ما وقتی این مثال را می زنیم ارزش درخت و جنگل مشخص می شود. اگر به وضعیت آب و هوایی استان گیلان بازگزدیم، می بینیم که در فصل گرما نیازی به وسایل سرمایش نیاز نداشت ولی امروز شدت گرما به شدت افزایش یافته است و این موضوع نشانه دور شدن ما از اقلیم گیلان باشد.این معضلات از دهه های 30 و 40 نشات می گیرد. زمانی که کارشناسان فرانسوی وارد گیلان شدند و برای جنگل هایمان نسخه می پیچیدند. در آن زمان بود که گونه های سوزنی برگ و یا گونه های نرم چوب را وارد کردند ولی در عوض گونه های قدیمی گیلان مثل راش، بلوط و زبان گنجشک را ازاین اقلیم خارج می کردند. در دهه هفتاد بود که شرایط دستخوش تغییرات اساسی شد. متخصصین درختان واقعی اقلیم گیلان را شناسایی کردند و به سمت پایدار کردن آن پیش رفتیم. اما در ابتدای سال 96 با هوشمندی فراوان مقام معظم رهبری که دستور اکید دادند که نباید درختان جنگلی قطع شوند. با ممنوعیت این درختان حفاظت به معنای واقعی اتفاق افتاد. البته بعضی از درختان از عوامل دردسر برای نه تنها اقلیم گیلان بلکه خاک گیلان هستند. به طور مثال کاج های موجود در جنگل های سراوان سرمنشا آتش سوزی های بسیاری هستند. یا اینکه کاج آمریکایی که باعث ورود یک آفت به نام پروانه سفید آمریکایی شد. موضوعی که مشکلات زیادی را به همراه داشت تا حدی که تا سوزاندن ریشه این درختان هم پیش رفته شد. اینجا پزشک طبیعت بودن معنا و مفهوم پبدا می کند. در خت با درخت متفاوت است. مسلما درختی که هویت اقلیم گیلان است می بایست حفظ شود اما درختی که بلای جان اقلیم گیلان است باید نابود شود. پس باید به پزشک طبیعت هم اعتماد شود تا بتوانیم از اقلیم گیلان حفاظت کنیم.  در برخی موارد شاهد آن هستیم که نسبت به جنگلبانی که حفاظت از جنگل مشغول است گارد وجود دارد، علت وجود این فضا چیست؟ کلا ادارات کل منابع طبیعی وظیفه حفاطتی دارند، این وطیفه را می توان در دو بخش تشریح کرد اول حفاظت از درختان جنگلی و مواجهه با معضل قاچاق و دوم جلوگیری از تصرف اراضی. ما در رابطه با این معضلات با دو دسته از افراد آزمند و نیازمند مواجهه هستیم. درباره گروه اول به طور مشخص برخورد قانونی می کنیم بطوریکه اگر حمایت قضات محترم حضور نداشتند تمام زحمات ما بی فایده می شد. علارغم نیاز شدید قوانین به بازنگری قضات تمام تلاششان را می کنند تا احکام قایب توجهی صادر کنند. اما گروه دوم را مراعات می کنیم و سعی می کنیم آن ها را به حق شان برسانیم. وجود این دو جبهه منجر به پدید آمدن چهره ای از جنگلبان شد که اساسا رفتار برخوردی دارد. ما همواره تاکید داشته ایم که رفتار همکاران حفاظتی مان می بایست متناسب با مبحث باشد. برای احیای حق نیازمند راهکار قانونی را نشان دهیم و برای مبارزه با آزمندان از حمایت قضات محترم استفاده کنیم.  قضیه جنگل سراوان که به دستگاه قضایی کشیده شد، چه بود؟ در برخی موارد از پروژه های توسعه ی استان ناگزیر هستیم که براساس نظرکمیته های فنی و کارشناسان تخصصی تعدادی از درختان را قطع کنیم. موضوع سراوان هم به همین روند بازمی گردد. برای ساماندهی ساکنین یک منطقه که تحت اثر برق فشار قوی بودند یکی از مسئولین ارشد استانداری به همراه نماینده اداره کل استان که جز افراد تصمیم گیر بودند به نتیجه رسیدند که تعدادی درخت می بایست قطع شوند. جالب است که این تعداد از دسته همان درختان وارداتی بودند که ما به دنبال حذفشان بودیم. حدود 47 اصله درخت از این گونه ها می بایست حذف می شدند. در همین رابطه تبصره 2 ماده 16 قانون حفاظت و بهره برداری این اجازه را به اداره کل می دهد که در شرایطی که خطر برای انسان وجود دارد، درخت قطع شود و کنار گذاشته شود و بعد مجوز صادر شود. ظاهرا در قضیه مذکور تصمیم گرفته شد که در همان روز آن درختان قطع شود. این اتفاق بعضی از طبیعت دوستان گیلانی را آزرده خاطر کرد و به موضوع به مراجع قانونی ارجاع داده شد. اصل موضوع به لحاظ قانونی مغایرتی ندارد اما خودم هم از همکارانم که بدون هماهنگی با من این کار را انجام دادند گله مند هستم و آن را بدون پاسخ باقی نمی گذارم. در یک جمع بندی کلی این موضوع یک سوتفاهم بوده است.  توسعه یک شمشیر دو لبه برای برای منابع طبیعی در برخی موارد حذف درختان لازم و ضروری است اما در دیگر موارد افراد برای نفع شخص دست به چنین تخریب می زنند. آیا فکر نمی کنید مرز میان این دو رویکرد مبهم است؟ دنیا امروز پذیرفته است که توسعه باید از نوع پایدار باشد. توسعه در کشور های غربی از نوع ناپایدار بوده است. به همین دلیل است که امروز به توسعه پایدار روی آورده اند. آن ها جنگل هایشان را از دست داده اند و امروز به دنبال شبیه سازی جنگل ها ما هستند. ما کشور های در حال توسعه می بایست برای ساخت هر سد و راه و به طور کلی هر پروژه ای که منابع طبیعی به آن مربوط است ویژگی های توسعه پایدار را در نظر بگیریم. ما نباید اجازه دهیم که اقلیم شمال کشور متاثر از فعالیت های توسعه ای دست خوش تغییر شوند. نباید جنگل های طبیعی گیلان که به جنگل های هیرکانی معروف اند نابود شوند. شاید بسیاری از کشور های غربی آرزوی تنها چند هکتار از این جنگل ها را دارند پس ما نباید اجازه تخریب آن ها را بدهیم.  مهمترین محور های فعالیت خود را چه می دانید؟ از زمانی که در اداره منابع طبیعی استان گیلان مسئولیت گرفتم با توجه به نیت و آرزوی قلبی همزمان شد با برنامه ششم توسعه. بحث توقف بهره برداری از درختان جنگلی مطرح شده بود و پیش از استان های همجوار این کار را آغاز کردیم. در مقابل به منتقدان اعلام کردیم این جنگل ها، جنگل های اکوسیستمی هستند پس توقف این بهره برداری به صلاح اقلیم گیلان است. از سوی دیگر برای رفع مشکل در نیاز به چوب، ما زراعت چوب را به معنای واقعی توسعه دادیم. با همین روش خلا چوب را در صنایع وابسته پر کردیم. موضوع دیگری که برای ما اهمیت ویژه ای داشت مبحث زمین خواری بود. برای جلوگیری از این آفت پروژه ای به عنوان حد نگاری را آغاز کردیم. حد نگاری امکان مشخص شدن اراضی ملی را فراهم می کند. آخرین موضوع مد نظر ما آبخیزداری بود. شاهد فعالیت های گسترده ما در این حوزه، میزان اندک خسارت های ابتدای سال جاری است. امیدواریم با حمایت های استان این فعالیت ها ادامه پیدا کند.  آیا در این سال ها پیشنهاد رشوه داشته اید؟ بله. موضوعی که مسئولان منابع طبیعی به دفعات با آن مواجهه می شوند. در این راستا ما با سه مرحله روبرو هستیم. تطمیع، تهدید و تخریب. در دو سال و نیمی که در استان مسئولیت داشته ام دو مرحله اول را به سلامت پشت سر گذاشته ام. امیدوارم مرحله سوم را هم پشت سر بگذاریم و بتوانیم با مافیای زمین خوار و چوب خوار که چشم طمع به اراضی ملی دوخته اند مقابله کنیم. رشوه هایی را که می گویند را به نهاد های نظارتی ارجاع دادید؟ بله. ارجاع دادیم.