گیل خبر/ مجید صیادنورد* *کارشناس مناطق آزاد داستان اول: آذر و دی ١٣٨۴، مکان ساختمان مرکزی ایران خودرو، حاضرین جلسه ها مدیران وقت سازمان منطقه آزاد انزلی، نماینده وقت بندرانزلی در مجلس شورای اسلامی(هادی حق شناس)، مجید پوررستگار(نمایندگی ایران خودرو 1960 رشت) بهمراه استاندار وقت گیلان یک طرف، دکتر منوچهر منطقی مدیر عامل ایران خودرو و محمود نادم معاون (گیلانی) وقت ایران خودرو طرف مقابل، موضوع جلسات چه بود؟! انتقال خط تولید ٢٠۶ ایران خودرو به منطقه آزاد انزلی، داستان باطرح عجیب نماینده دولت مبنی بر واگذاری زمین مجانی در رودبار به جای انزلی، با عصبانیت شدید منطقی، منتفی شد؟! اهمیت این موضوع را زمانی متوجه می شویم که توجه داشته باشیم که پرفروش ترین ماشین وقت آن شرکت که -به دلیل قیمت تمام شده کمتر نسبت به تولید در داخل کشور-سودای صادرات داشت همین خودرو بود و مهمتر اینکه بعد از این داستان، طرح های ایران خودرو تبریز، مشهد و داستان خودروسازی کاشان شکل گرفت. داستان دوم: از زمستان ٨٨ شروع و تا اواسط سال 89 ادامه داشت، موضوع چه بود؟ ساخت بندر کاسپین در منطقه آزاد انزلی، دکتر فیروزآبادی مدیر عامل وقت منطقه یک طرف، کل استان سمت اداره کل بنادر بود. محور منازعه چرایی ایجاد این بندر و عدم نیاز به ساخت آن بود! دلایل مطروحه مشتمل بر نبود بار در حجم مورد ادعا و عدم نیاز به بندری جدید در نزدیکی بندر موجود انزلی بود. این در حالی بود که به نظر کارشناسان قرار گرفتن بندر انزلی(بعد از 300 سال) در مرکز شهر و واقع شدن در روبه روی بزرگترین ناوگان نظامی ایران در دریای خزر، ضریب امنیت شهرستان -ناشی ازحوادث انفجار میعانات نفتی- و نیروی دریایی را با چالش هایی مواجه کرده و در عین حال قابلیت پهلوگیری کشتی های بیش از ۶ هزار تن و اتصال ریل به بندر موجود، وجود ندارد. طرفه اینکه لزوم ایجاد بندر کاسپین(در ابعاد بندری کوچک) در دولت دوم خاتمی از سوی وزارت راه به تصویب رسیده بود. داستان سوم: طولانی ولی درخشان، از آبان ۹۲ تا مهر ۹۸ به طول انجامید، طرف های ذینفع برای اولین بار همگی متنفع از منافع ناشی از توسعه تنها منطقه آزاد شمال کشور!؟ سئوال اصلی این است که چرا مدیران و فعالین سیاسی گیلان بعد از یک دهه به این باور رسیده اند که منطقه آزاد ملک شخصی آنها نیست و برای کل گیلان زمین و ایران است. اگر از نقش و عملکرد احمد دنیا مالی-اولین مدیرعامل منطقه ویژه انزلی-به عنوان نخستین مدیر بومی به راحتی بگذریم که نمی شود گذشت! حضور رضا مسرور، نخستین مدیرعامل گیلانی در منطقه آزاد انزلی به عنوان مهمترین بنگاه اقتصادی و جذب سرمایه گذار خارجی و داخلی در شمال کشور، از ظرفیت های بی نظیری بود که علاقه مندان به توسعه گیلان را در سال ۹۲ نگران کرده بود، این نگرانی به چه دلیل بود؟ پیش از این و تاکنون گیلانیان بر یک باور نانوشته اتفاق نظر داشتند! مدیر گیلانی برای گیلان نمی تواند و نباید کار کند!!؟ توجه داشته باشید که استان کوچک گیلان دارای دست کم ۱۳ نماینده و ۱۶ شهرستان با تراکم جمعیتی بالا است. این استان علی رغم ظرفیت های متنوع گردشگری، تجاری-ترانزیتی، تولیدی-صنعتی، کشاورزی و کیفیت بالای نیروی انسانی؛ به دلیل تجربه توسعه نامتوازن در شهرستانهای مختلف و باور شدید نسبت به وجود محرومیت نسبی در قیاس با دیگر شهرستان ها؛ نخبگان سیاسی و مدیران ارشد به این راهبرد نائل شدند(بعضاً با اقبال افکار عمومی نیز همراه بوده و هست) که هر مدیری باید وامدار و پیگیر دغدغه ها، علایق و منافع سیاسی، مدیریتی و قومیتی شهرهای مختلف استان باشد. در میان این فرصت ها، کمبودها و تفکرات ناهمگرا، کجا بهتر از منطقه آزاد که درآمدهای آن به جای واریز به خزانه کشور، در خود منطقه و استان، در یک محدوده جغرافیایی کوچک ولی مشخص، احصاء و هزینه می شود!!؟؟ اگر به بیراهه نرفته باشیم مورد عجیب منطقه آزاد انزلی و همکاری استان با سازمان مربوطه در قامت مدیرعامل آن، ظرف ۶ سال گذشته دست کم در گیلان مسبوق به سابقه نمی باشد. به این معنی که همه استان برای اولین بار برای توفیق آن هم رأی شدند. در خصوص دلایل این همراهی، مدعای اول این بود که ظرف سه سال اول که استاندار وقت، چتر حمایتی قوی بر سر آن منطقه ایجاد کرده، امکان هرگونه چالش و ممانعت در پیگیری اهداف ترسیم شده این منطقه از سوی دیگر نهادها و سیاسیون قابل تصور و اجرا نبود. اما بعد از حضور دکتر نجفی در استان البرز، این مسیر همکاری تداوم یافت!!؟ گروهی بر این باورند تصور امکان تأمین منافع مالی از درآمدهای این منطقه برای اهداف محلی گروه های ذی نفوذ، را باید دلیل حمایت از منطقه قلمداد کرد؛ در عین حال امکان جلب نظر مساعد دکتر نوبخت -به دلیل جایگاه و نظر مساعدی که نسبت به منطقه داشتند- از قِبَل همکاری با منطقه به عنوان دلیل دیگر مطرح شده، موضوعاتی که از مهمترین دلایل ایجاد طمع و جذابیت برای همکاری با منطقه آزاد انزلی عنوان شده است. اما این همه واقعیت نبود، بی تردید با نگاه به عملکرد این منطقه در شاخص های مختلف اقتصادی، سرمایه گذاری، گردشگری و تکمیل زیرساخت های توسعه ای و عمران روستایی، افق روشنی از جذب سرمایه گذار و فعالیت های اقتصادی-تولیدی ظاهر شده که به این خروجی منتهی می شود: مدیران، پرسنل سازمان و به ویژه سرمایه گذاران(تولیدی، بازرگانی و گردشگری) منطقه آزاد انزلی توانمندی های خود را بر مسئولین، سیاستمداران و افراد ذی نفوذ استان گیلان تحمیل کرده و امکان برخورد سلبی و اثرگذاری بر سمت و سوی توسعه ای منطقه از آنها سلب شده است. صدق مدعا را می توان ارتقاء جایگاه نیروی انسانی این سازمان اعلام کرد، زمانی که با نگاه به اعضای هیأت مدیره متوجه می شویم، عمده آنها از بدنه نیروی انسانی سازمان می باشند، مدیرانی که با توانمندی های خود بعد از طی رده های مدیریتی به جایگاه هیأت مدیره ای رسیده و علاوه بر حکم انتصاب از سوی هیأت دولت، حمایت نمایندگان مجلس را نیز به همراه دارند. اما منطقه آزاد انزلی برای استان گیلان چه دستاوردهایی داشت؟ بی شک اگر منطقه آزاد انزلی نبود راه آهن به شهر رشت وصل نمی شد!! تنها دلیل ایجاد ارزش افزوده در اتصال خط ریلی به این بخش زیبای کشورمان برای وزارتخانه مربوطه، اتصال خط ریلی به بندر کاسپین و «شاید» در آینده بندر انزلی است. چراکه به دلیل وجود مسیرهای مواصلاتی و جاذبه های بصری قوی، امکان جذب مسافر در این مسیر ریلی حداقلی ارزیابی می شد و در عین حال با عنایت به عدم فعالیت کریدور شمال جنوب، امکان ترانزیت قابل توجه بار میان بنادر شمالی و جنوبی نیز وجود نداشت؛ در نتیجه روند رو به رشد فعالیت های منطقه آزاد انزلی از نیمه دهه هشتاد، دولت احمدی نژاد را برای عملیاتی سازی این رویا مجاب کرد و در دولت روحانی، مورد بهره برداری قرار گرفت. بی نظیرترین قسمت فعالیت منطقه آزاد انزلی که در راستای ارتقاء جایگاه بین المللی استان گیلان در معادلات اقتصادی بین المللی ارزیابی می شود، فعال سازی کریدور شمال-جنوب، ایجاد کریدور جدید تجاری چین-قزاقستان- ایران با محوریت منطقه و رژیم سازی در مسیر همکاری های منطقه ای از طریق انعقاد توافق نامه با بخش دولتی و خصوصی کشورهای روسیه، قزاقستان و آذربایجان است. سومین اثر منطقه آزاد انزلی در استان گیلان، ایجاد زیرساخت های متنوع گردشگری از قبیل توسعه ساخت و ساز هتل، شهرک های توریستی، اقامتگاه های گردشگری، امکانات زیرساختی تفریحی و اقامتی در این منطقه بود که در نوع خود، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در استان گیلان در چنین سطحی، بی سابقه است. در نتیجه، شاهد تغییر کیفی و کمی گردشگران استان گیلان بودیم، گردشگرانی که از مراکز خرید منطقه خریداری کرده، خودرو پلاک منطقه خریده، در امکان اقامتی حضور می یابند و از امکانات تفریحی منطقه استفاده می کنند. به عبارتی یکی از چالش های پیش روی گردشگری استان گیلان ماندگاری گردشگر و درآمدزایی از گردشگران ورودی به استان بود، موضوعی که در این سال ها علاوه بر زیرساخت های ایجاد شده، از طریق برگزاری جشنواره ها و نمایشگاه های مختلف زمینه جذب گردشگران در منطقه آزاد انزلی و به تبع آن استان گیلان فراهم شد. ارتقاء جایگاه استان گیلان در ارزیابی های کلان ملی وجه دیگری از خروجی های عملکرد منطقه آزاد انزلی برای استان گیلان قلمداد می شود. به عبارتی، اگر تا پیش از سال ۹۲، تصویری که مسئولین کشور و افکار عمومی، از گیلان در ذهن خود داشتند، محدود به جاذبه های گردشگری آن و شاید مسائل زیست محیطی بود. در این دوره منطقه آزاد انزلی و استان گیلان به یکی از ستون های اصلی مراودات اقتصادی و ترانزیتی ایران در ارتباط با کشورهای همسایه تبدیل شد. موضوعی که باید سالها پیش از این به دست می آمد؛ گیلانی که به مدت سه قرن، بعد از انقطاع جاده ابریشم، مسیر ارتباطی ایران با اروپا بود. اثر مثبت عملکردی این منطقه در ذهنیت و شخصیت فکری نیروی کار و تحصلیکرده گیلان نیز قابل بررسی است. چراکه با توجه به حضور بخش خصوصی در حوزه های کاری مختلف، امکان اشتغالزایی براساس توانمندی تخصصی و تحصیلی قابل پیگیری است، موضوعی که در سایر نقاط استان وجود خارجی نداشته و ندارد، این مهم زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که توجه داشته باشیم، استان گیلان از بیشترین میزان نیروی کار مهاجر در قیاس با سایر استانها برخوردار است. اما آیا همه خروجی های منطقه آزاد انزلی برای استان گیلان مثبت بود، طبیعی است که چنین نیست!؟ اگر منطقه آزاد انزلی را از استان گیلان جدا کنیم متوجه یک واقعیت تلخ می شویم، در استان گیلان روند توسعه ای در همه سطوح بخش دولتی و خصوصی، قابل مقایسه با عملکرد منطقه آزاد انزلی نیست، تو گویی طی این مدت، تمام نیروی استان بر منطقه متمرکز شده و منطقه آزاد به اندازه ای بزرگ شد که ضعف و کمبودهای استان، دیده نشد. از سوی دیگر، علی رغم ارزش افزودهِ بسیارِ فرآوری محصولات کشاورزی و شیلاتی برای کشاورزان، صیادان و فعالین مرتبط با این دو حوزه، طی این مدت برای ایجاد واحدهای تولیدی و فرآوری محصولاتی که گیلانیان در تنوع گسترده ای از آن در کشور حائز رتبه نخست بودند، اقدام قابل توجهی صورت نگرفت. البته نمی توان به راحتی از جدا کردن محدوده فرودگاهی در طرح توسعه محدوده منطقه آزاد انزلی که در سال 93 تصویب شد و نقشی که این الحاق می توانست در روند توسعه گردشگری و جذب سرمایه گذاران ایفا نماید به راحتی گذشت؛ به راستی نمی توان فرودگاه بین المللی رشت را به بهانه اسم، به محدوده منطقه آزاد انزلی اضافه کرد؟ در عین حال این منطقه می تواند به قطب خدمات خودرویی سرمایه گذاران کشورهای حاشیه دریای خزر و یا حتی تولید خودرو خارجی تبدیل شود، موضوعی که با تکیه بر ظرفیت های قانونی، زیرساخت های موجود، جایگاه استان در صنعت قطعه سازی خودرو و نیروی انسانی باکیفیت(در رشته های مهندسی) دور از دسترس نمی باشد. در پایان باید تصریح کرد که منطقه آزاد انزلی رویای ناتمام گیلانیان در جهت توسعه و همراهی با فرصت های جهانی شدن می باشد. این منطقه حاصل جمع همکاری موفقیت آمیز تمام گیلانی ها در یک منطقه به صورت متمرکز بر روی هدفی مشترک است، منطقه ای که به عنوان عامل پیشران، می تواند نقش موثری در روند توسعه همه جانبه استان گیلان و کشور ایفا نماید، موضوعی که از طریق همکاری تمام استان برای استان قابل احصاء می باشد. این موفقیت و ساخت رویایی ناتمام برای مردم یک استان، کارکردی است که تمامی مناطق آزاد سرزمینی در جوامع محلی و استانی خود طی این مدت ایجاد کردند، مناطقی که تمرین منطقه گرایی در بستر ظرفیت های متنوع جهانی شدن است، و در عملکرد و کارکردهای مناطق آزاد کشورمان می توان در شیوه و عملکرد آنها، الگوی های مدیریتی خودگردان محلی با قابلیت اثرگذاری فرا استانی و بین المللی متنوعی مشاهده کرد، شیوه مدیریتی که در برابر الگوی مدیریتی متمرکز حاکم بر کشورمان قرار گرفته، الگویی که براساس آن، برنامه و دستورالعمل از پایتخت طراحی و بر حسن اجرای آن نیز نظارت می شود.