کمیل فتاحی
۱۳۹۸/۰۶/۲۵ ۰۹:۳۸ چاپ
«قورباغه» ات را «پنیر» کن!/ طنز
گیل خبر/ کمیل فتاحی ما دهه شصتی ها سرنوشت جالبی داریم. ده سال اول عمر که هیچ به منگی و گنگی گذشت! تازه اواسط دهه هفتاد معجون عقل و احساسمان کنتور انداخت و چشممان به سو آمد! هزار و یک خاطره کاشتیم همه کوزه بی دسته که لازم نیست بازگو کنم. همان موقع نویسنده ای به نام «برایان تریسی» ظهور کرده بود که بالغ بر بیست و یک میلیون قورباغه سبز نابالغ را با کتاب «قورباغه ات را قورت بده» به خورد نسل ما داد! ماهم که دنبال راز خوشبختی بودیم، با شعار زنده باد مخالف من، مسیر آرمانخواهی را از طریق استعمال قورباغه سبز تست کردیم و آنقدر صبح و ظهر و عصر قورباغه تفت داده بلعیدیم که هرکی از دور نگاهش بهمان می افتاد می گفت بازم قورباغه زدی!؟ دریغ که شباب جوانی مان در صاحت آرمان خواهی و جستجوی راز هستی گذشت و به هر قورباغه ای که رسیدیم از او راز گل سرخ را جستیم و در عوض پشگل گورخر بالدار هم نیافتیم، تا اینکه یکدفعه صبح روز بعد!!! اعلام کردند نسل قورباغه های کشور در معرض انقراض و نابودی قرار گرفته! بلافاصله معصومه ابتکار از سازمان محیط زیست بانگ و فریاد سرداد : آهای مافیای احتکار قورباغه، تا به کی وقاحت و ضدیت با جهندگان، ز چه رو به نسل این جانور صدمه زده ای!؟ وی در بیانیه ای افشاگرانه از مافیای خرید و فروش جانوران بویژه قورباغه پرده برداشت، اما چون مافیا با شلوارکوتاه پشت پرده نشسته بود ناگهان فریاد زد : خاک عالم به سرم ... پشت پرده رو چیکار داری خواهر ...! خلاصه معصومه ابتکار بیخیال پشت پرده شد و چون میخواست سردار محیط زیست کشور لقب بگیره، صراحتا از وزارت فرهنگ و ارشاد خواست تا زان پس مترجمان در نسخه های کتاب قورباغه ات را قورت بده؛ نام قورباغه را به نام «پنیر» ترجمه کنند، بلکه به این ترتیب نسل جوان از سوء مصرف قورباغه دست برداشته و سراغ پنیر بروند! و نسل قورباغه ها از خطر انقراض نجات یابند. این پیشنهاد که با استقبال «اسپنسر جانسون» نویسنده کتاب «چه کسی پنیر مرا جابجا کرد» مواجه شده بود، یک شبه روابط فرهنگی بین دو ملت ما و اونارو تقویت کرد و باعث شد کلی کتاب از اونجا به فارسی ترجمه بشه! ... اما یک دهه بعد اواخر دهه هشتاد یک نفر در سالن اجتماعات دانشگاه تهران سخنرانی داشت، صدایش شبیه رائفی پور بود. شنیدم که می گفت : «برایان تریسی» نویسنده کتاب قورباغه ات را قورت بده، در واقع اخوی ناتنی سرجوخه «رایان تریسی» است! نسل ماهم که تازه به منظور اصلاح افکارمان، جای قورباغه و پنیر را جابجا کرده بودیم و علاقه مند به مباحث فوق مشکوک بودیم، رفتیم پای سخنرانی، بلکه اطلاعاتمان زیاد بشود. سخنران که قیافه اش کمی شبیه رائفی پور بود تاکید داشت : رایان و برایان مامور مخفی آمریکا هستند که یکی در حوزه کتاب و جنگ نرم و دیگری در زمینه جنگ سفت فعالیت دارد که از قضا دومی در فیلم سرجوخه رایان هم نقش داشته! وی تاکید داشت حتی در دقیقه ۳۲ فیلم «نجات سرجوخه رایان» یکی از سیاهی لشگرهای انتهای کادر عمدا چشم چپش را شش بار پلک می زند که این بلاشک نماد دجال است و بلاشک عدد شش نماد شیطان است و فراماسونری هم که واقعیت دارد، روح هم که وجود دارد، هالیوود هم که قطعا محصول آمریکاست و اسپیلبرگ هم که یهودی بوده و همه اینها را به هم ربط دارد و گفت شما ببین بالای دلار هم تازه یک مثلث وجود دارد، حال آیا نباید باور کرد فراماسونرها الان تا نزدیکی شما هم نفوذ دارند! من که یک لحظه هنگ کرده بودم از آن همه مباحث عمیق که حتی به عقل جن هم نمی رسید، هرچه قورباغه قورت داده بودم از سرم پرید و هرچه پنیر جابجا کرده بودم، یادم رفت کجا و چگونه بوده! من حیث المجموع قضیه آنقدر بیخ داشت و مشکوک بود که نسل ما بخاطر سلامت عقل و محض احتیاط از شنیدن باقی سخنرانی صرف نظر کرد! عاقبت چند سال بعد اوایل دهه نود قید کتاب و فیلم و دانشگاه و محیط زیست و قورباغه و پنیر و هرچیز مشکوکی که باعث انحرافمان شده بود زدیم و گوشه منزل نشستیم دلخوش به یارانه و چشم براه اوایل سال هزار و چهارصد تا ببینیم دهه بعد عمرمان چطور و چگونه رقم خواهد خورد!

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code