گفتگو با کارگردان و بازیگر نمایش «شهرزاد»
۱۳۹۸/۰۲/۲۳ ۱۷:۳۶ چاپ
گیل خبر/ شهرزاد نام نمایشی است به قلم  شیوای ناتاشا محرم زاده و به کارگردانی، کارگردان جوان و خوش فکر امیر جادوسخن که از 21 اردیبهشت در تماشاخانه هامون اجرا می شود.
به بهانه اجرای این نمایش در تماشاخانه هامون رشت گپ و گفتی با کارگردان ( امیرجادوسخن) و بازیگر نقش شهرزاد ( عارفه درستکار) انجام دادیم.
امیر جادوسخن از سال ۸۶ فعالیت تئاتری خود را آغاز کرده و بعد دواجرای موفق در دو سال اخیر   تئاتر شهرزاد را به روی صحنه میبرد.
چرا شهرزاد:
من سه دلیل اصلی داشتم.
اول اینکه زمانیکه متن را میخواندم ناخداگاه خود متن فرم کارگردانی را به من انتقال میداد.
یعنی اگر ما بحث فرم و محتوا را دو روی یک سکه در نظر بگیریم،  فرقی نمیکند ما از فرم به محتوا برسیم یا از محتوا به فرم، چون این دو مورد  از هم جدا شدنی نیستند. وقتی من با متنی روبرو شدم که اینقدر راحت فرم خودش را به من  منتقل میکند، تصمیمم برای انتخاب این متن جدی شد و این دلیل یکی از سه دلیل اصلی من برای انتخاب این متن بود.
دلیل دیگر بحث عشقی است که در این متن وجود دارد (عشق به معنای واقعی کلمه در قصه و داستان )، چیزی که شاید این روزها انقدر به آن معنی واقعی  ،از آن خبری نیست  و عشق این کاراکترها برای من خیلی جذاب بود .
بحث بعدی که دغدغه همیشگی من در تمام کارهایی که انجام دادم هست و رگه هایی از آن در این نمایش هم وجود دارد،  بحث شرایط است.
اصولا معتقدم که آدم های خوب و بد در شرایط های  خوب  و بد تعریف میشوند .
ما نمیتونیم بگوییم یک فرد  مطلقا خوب است یا مطلقا بد است ، حتما باید در شرایط قرار بگیرد ، چون بحث شرایط  آدم را دچار تغییر میکند و انقدر آرام آرام این اتفاق می افتد خود فرد دیگر متوجه تغییر خودش نمیشود .
یک مثالی هست که میگوید یک قورباغه را بنداز داخل یک ظرف  آب داغ، سریع واکنش نشان میدهد حال همان قورباغه را داخل یک ظرف  آب سرد کرده  و آرام آرام حرارت را زیاد کن، قورباغه نمیفهمد و  در نهایت میمیرد .
درست مثل شهریار این نمایش  که او را، همیشه  یک فرد  یاغی و خیلی منفی دیده ایم ، حالا از یک زاویه دیگر به او نگاه میکنیم  .اینکه چه گذشته ای داشته و شرایط او را دستخوش چه تغییراتی کرده است.
آیا متن دچار تغییر و تحول شد یا به متن اصلی وفادار بودید 
متن با حضور خود نویسنده  اثر خانم محرم زاده دچار تغییر و تحولاتی شد .
یعنی زمانی که متن را خواندم یک سری تغییرات در ذهنم بود، نظراتم را  به ایشان منتقل کردم و ایشان قبول زحمت کردند و تغییرات را در متن اعمال کردند.
و در زمان طول تمرینات متن دیگر، دچار هیچ گونه تغییری نشد.
 اگر بخواهید خود متن را در یک جمله توصیف کنید آن جمله چیست؟
شهرزاد یک تن نبود، یک ملت بود
چند ماه برای آماده شدن این نمایش تمرین کردید  و آیا تیم اولیه همین دوستان بودند؟
ما هفت ماه تمرین داشتیم و تیم اولیه همین دوستان بودند، یکی دو تغییر داشتیم  آن هم به خاطر تداخل تمرینات و نبود زمان  و اتفاقات دیگر که همه آنها مربوط به یک ماه اول بود.
من اصولا یک جمله ای دارم که همیشه میگویم، من با بازیگری که اخلاقش صد باشد و قدرت بازیگریش پنجاه باشد با فراق بال کار میکنم.چون برعکسش شرایطی را مهیا میکند که کار کردن خیلی سخت میشود .معیار اصلی من در این کار اخلاق بوده و از اول من و تمام گروه با  هم یک قانون گذاشتیم که همه به هم و اثری که انجام میدهیم احترام بگذاریم .
 با شناختی که از سبک کار شما داریم ،صد در صدِ کارهایی که به صحنه میبرید ، رئال نیست . آیا در این اجرا باز تلفیقی از سبک ها را شاهد خواهیم بود یا  قرار است اجرایی کاملا رئال به صحنه ببرید؟
این اجرا رئال نیست و اصولا هم سبک مطلقی را کار نمیکنم  و تلفیق است. مثل اجرای آشویتس
با این تفاوت که آشویتس بیشتر به سمت اکسپرسیون میرفت ولی اینجا بیشتر تلفیقی از فضای شاعرانه وعاشقانه داریم، فرم گرا تر
به نظرمن سالهاست که  در هنر نمایشی دچار یک سبک خاص نیستیم. حتی در تئاتر ایران
که در یک چهارچوب اتفاق را انجام بدهیم و پابند به همان چهارچوب باشیم . چون  درزمان حال انقدر آزاد و رها هستیم برای بدست آوردن اطلاعات، سواد ، اتفاقات یا تغییرات روزی که در متد های مختلف انجام میشود، تا خودرا به روز کنیم و با آن تغییرات پیش برویم و اتفاقات بهتری را رقم بزنیم .
 چه کدهایی در این اجرا وجود دارد تا تماشاگر با این متن و اجرا تا پایان همراه شود؟
یکی اینکه قلم بسیار خوب خانم محرم زاده، که واقعا نیازی به تعریف من نیست، چون سالهاست نمایشنامه های درخشانی از ایشان دیده ایم و در این اثر هم واقعا درخشان بوده است.
دیالوگهای خوب ، روایت داستان خوب ، به خودی خود مخاطب را نگه میدارد ، منتها به خاطر همین فضای تلفیقی که داریم قاعدتا جلوه های بصری بیشتری داریم قاب بندی ها و طراحی های  بصری بیشتری داریم، موسیقی و آواز و انرژی شدیدی که در تمام اعضا گروه وجود دارد، همه درکنار هم  اتفاقی را رقم زده که میتوانم به جرات بگویم دلنشین ترین کاری هست که تا به امروز انجام دادم و بسیار نزدیک به ایده آل های من  در روند و پروسه  تمرینات بوده اما در پروسه اجرا باید کارشناسان و مخاطبین نظر بدهند.در مجموع احساس من این است که  همه مجموعه این پکیج ، چیزی باشد که بتواند هفتاد دقیقه مخاطب را با خود همراه کند.
 بر خلاف جوی ضعیف حمایتی  که در تئاتر استان گیلان حاکم است و متاسفانه حامی مالی ندارند ، کار شما این حمایت را داشت.آیا  وجود تهیه کننده در اجرای این نمایش باعث این شده که امیر جادوسخن در مقام کارگردان بتواند صد انرژی خود را معطوف کار و بهتر بسته شدن این اجرا کند یا اینکه تنها یک اسم به عنوان تهیه کننده درکنار شما بود؟
حقیقتا تازه طی یک هفته مانده به اجرا وارد مسائل این شدم که آکسسوار و تبلیغات و لباس و دکور تا چه مرحله ای رسیده . واقعا تمام کارها را آرش انتظامی به عنوان تهیه کننده وتیم تولیدش که سه تا از بچه های درجه یک  و منظم و کاردرست بودند انجام دادند. و این بخش زیادی از ذهن من را در پروسه تمرین آزاد کرد و من دغدغه این را نداشتم که روزهای اخر باید درگیر تبلیغات و دکور و نور و... شوم .
اگر ما میخواهیم کار حرفه ای کنیم به نظر من وجود تهیه کننده از واجبات است ، تا کارگردان با خیال آسوده به کار خودش برسد.
 --چه صحبتی با مخاطبینی دارید که میخواهند بیایند و اجرای شما را ببینند؟ 
من همیشه یک جمله ای را میگویم و آن را مجددا تکرار میکنم و این است که به نظر من مخاطبی که به سالن می آید ، وظیفه من به عنوان کارگردان این است که اثری را عرضه کنم که  او در زندگی واقعی خودش و در کنار خودش نمیبیند و این به نظر من خیلی درخشان تر است ، اینکه هفتاد دقیقه از تمام روزمرگی های زندگی جدا بشود و با تمام خیال و  ذهن و روحش پرواز کند  و با اثر همراه شود ، این اتفاق را در  آثاری که از این دست هستند میتوان برای مخاطب فراهم  کرد، تا او در تخیلات خودش غرق شود و برود در دنیای ذهنی خودش ، و این برای من همیشه ارزشمند بوده و همیشه سعی داشتم در این راه قدم بردارم.
 این قول را میتوانم به مخاطبین عزیز بدهم که در اجرای این اثر با اتفاقی مواجه میشوند که در زندگی واقعی خودشان حتی بر پرده سینما نمیبینند، تلاشمان این است که تئاتر را با تمام شاخصه های تئاتری خودش به نمایش بگذاریم.
حرف پایانی
امیدوارم مخاطبینی که این مصاحبه را میخوانند نه فقط از این کار بلکه از تمام تئاتر ها و نمایش هایی که  در این شهر اجرا میشود حمایت کنند ، فکر میکنم اگر کسی تا به حال تجربه دیدن تئاتر را نداشته  ، این تجربه او را وارد مسیری میکند که تجربه کردنش خیلی شیرین است .
در ادامه صحبتی داشتیم با عارفه درستکار بازیگر نقش شهرزاد در این نمایش
عارفه درستکار ازفعالین تئاتر استان و بازیگری بسیار خوش تکنیک و خوش اخلاق است.
از جمله کارهای او در زمینه تئاتر در این چند مدت اخیر میتوان  به اتاق ورونیکا ، ازدواج های مرده ، یکشنبه غم انگیز، وقایعی درباره من باران دیگران و چندین تئاتر خیابانی در مقام بازیگر اشاره کرد .
او از نقش خود ( شهرزاد ) گفت
این کاراکتر ، شهرزاد قصه گوست که هزار و یک شب برای شهریار که از بچگی عاشقش است قصه میگوید تا بتواند  او را از افکار منفی که درمورد زنها دارد دور کند  و به زندگی عادی برگردد، اما اتفاقاتی می افتد که مجددا به روانپریشی که دارد باز میگردد.
 --چطور برای این نقش انتخاب شدید؟
آقای جادوسخن  پیشنهاد دادند و من متن را  خواندم ، در وهله اول ، سبک کاری که انجام میدادند را دوست داشتم
در ابتدا که متن را خواندم چندان برایم قابل لمس نبود، وقتی متن را برایم توضیح دادند و رفتیم برای شروع کار ، واقعا به این نتیجه رسیدم که  این متن همان چیزیست که دوست دارم .
 --چه صحبتی با مخاطبینی دارید که میخواهند بیایند این اجرا  و خصوصا بازی خود شما را در نقش شهرزاد که نقش اصلی این نمایش است ببینند؟
ما در کنار هم قرار است دیده شویم یعنی اگر کل گروه نباشند شهرزاد دیده نمیشود، ولی کمی مسئولیت شهرزاد سنگین تر است
مخاطبین عزیز بیایند و کار را ببینند، خودم این را دوست دارم که این بازی من ،با بازیهای قبلی ام  متفاوت است، بیایند تفاوت بازیها را ببینند ، تفاوت لحظه هایی که ساختیم را ببینند .
 --به نظر شما نقش شهرزاد چه کد هایی دارد خصوصا در دیالوگها که باعث همزاد پنداری و همراهی مخاطبین شود:
دو موضوع که در این نمایش بسیار بُلد است عشق و خیانت است.
چیزی که همه آدمها به نوعی تجربه اش کردند  و میتوانند با آن همزاد پنداری کنند.
یک سری جرات گفتنش را دارند ، یک سری هم نه!
و این دو در این نمایش  بسیار پررنگ است و میتوانند با آن همزاد پنداری کنند.
دو موضوع اصلی این نمایش که این مهم را با خود دارد یکی زمانی که شهرزاد عاشق میشود و شهریار خیانت میبیند و دیگر نمیتواند به هیچ زنی اعتماد کند و دیگری زمانی که  این زن میخواهد اعتمادش را جلب کند .
وقتی شهرزاد از عشقش به شهریار میگوید ، اینکه از پنج سالگی عاشق شهریار بودم  و او شاهد رشد من بوده و من شاهد عشقم بودم که در مقابل او چقدر پرورش پیدا میکرد .
و اینکه شهرزاد  شاهد این بوده که به شهریار خیانت شده و می آید که این خیالات را از بین ببرد.
 --عارفه درستکار از بازیگران پر کار استان گیلان است که در کنارش کارگردانی هم انجام میدهد، تعدد کارها در کنار هم و همه را هم به نتیجه رساندن سخت  نیست؟
قبلا کارهای بیشتری در کنار هم میگرفتم ولی طی یک سال گذشته سعی کردم کارهای کمتری بگیرم که کیفیت بیشتری داشته باشد. در زمینه کارگردانی در بخش خیابانی این تجربه را داشتم و امسال  در بخش صحنه ای اگر بشود حتما این کار را انجام میدهم.
در جواب این سوال که تعدد کارها برای من سخت است یا نه ، باید بگویم نه ، چون من زندگی را به خاطر تئاتر تعطیل کرده ام، هیچ کار دیگری جز تئاتر انجام نمیدهم ، نه در رشته تحصیلی که رفتم نه در کارهای دیگر، تقریبا تمام زمانم در تئاتر میگذرد و واقعا از آن لذت میبرم .
 -- با توجه به اینکه تئاتر آن طور که باید وشاید از نظر مالی بازیگران را تامین نمیکند چه عاملی باعث میشود که عارفه درستکار تئاتر کار کند؟
از لحاظ مالی که تئاتر، اصلا وضع خوبی ندارد.اما تنها چیزی که من را نگه میدارد ، عشق به تئاتر است .عشقی که به تئاتر دارم به تصویر ندارم، تصویر را دوست دارم اما تئاتر را واقعا عاشقانه دوست دارم و همین باعث میشود که من در این کار بمانم.
حرف پایانی
 خیلی خیلی خوشحالم که در این کار هستم
افتخاری نصیبم شد که این متن را با این کارگردان  و با این گروه کار کنم .
از صمیم قلب دوست دارم همه این نمایش  را ببینند. حتی اگر این امکان را داشتیم که افرادی خارج از گیلان بیایند و کار را ببینند اتفاق خوبی بود ، اینکه ببینند کارهایی در گیلان انجام میشود که واقعا  دیدنی است . چون خیلی ها این حرف را میزنند که کارهایی که به صحنه میرود مثل سریع دوزی لباسهاهست ولی واقعا کسانی هستند که برای کارهایشان زحمت میکشند، تایم های طولانی میگذارند تا بتوانند کار را به ثمر برسانند .
برای خیلی ها عجیب است که ما هفت ماه تمرین کردیم ، پیش خودشان میگویند  مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد. ولی واقعا برای لحظه به لحظه هماهنگی ها تلاش کردیم . دوست دارم مخاطبین عزیز به سالن نمایش بیایند و با انرژی خوبشان ، شاهد نتیجه تلاش ما باشند.
نویسنده : ناتاشا محرم زاده
طراح و کارگردان : امیر جادوسخن
تهیه کننده : آرش انتظامی
بازیگران :
عارفه درستکار ، نادیا علی اکبرخواه ، مهدی حیدرنژاد ، هومن ارجمند، آوا سادات حسینی ، نازنین دست افکن، میسا عامری ، صبا فیروزی ، گلناز مرادی ، پروانه نوری
گروه موسیقی :
آهنگساز : آرش انتظامی
عود و کمانچه : سجاد محبی
کوبه ای : سینا درخشان
صدابردار : مجید رضایی
گروه کارگردانی :
دستیار و برنامه ریز : رضوانه قاسمی
منشی صحنه : پروانه نوری
طراح صحنه : نازنین دست افکن
طراح نور : امیر جادوسخن
طراح لباس : مرجان ندایی
طراح پوستر و بروشور : شیما سلیمانی
گروه تولید :
دستیار تهیه : مونا محبوب
مدیرتولید : غزال عظیم
مدیر اجرا : مونا حسین پور
مشاور رسانه ای : سامان بدر
۲۱ الی ۲۷ اردیبهشت ، ساعت ۲۱
رشت ، خیابان سعدی ، خیابان فرقان بین ، کوچه نوروزی ، تماشاخانه هامون
خرید اینترنتی بلیت :
www.haftsaz.com
عکس: حامد کریمی پور
گزارش : هامون مرتضایی
هنرگیلان