نگاهی بر عوامل اجتماعی موثر بر پدیده ی تکدی گری
گیل خبر/معصومه کیانپور* *پژوهشگر و دانش آموخته ی کارشناسی ارشد ایران شناسی از دانشگاه گیلان چکیده تکدی گری یکی از معضلات جامعه ی امروز است که با مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراوانی ارتباط دارد. تکدی از جمله آسیب هایی است که وجود آن در سطح جامعه می تواند تبعات منفی زیادی به دنبال داشته باشد. برخورد صحیح و اصولی با این پدیده ی ناهنجار و تصحیح فرهنگ کمک رسانی به فقرا و نیازمندان، برای رفع مشکل تکدی گری ضروری به نظر می رسد. مقاله ی حاضر، با هدف مطالعه ی عوامل موثر بر تکدی گری، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که «مهم ترین عوامل اجتماعی موثر بر پدیده ی تکدی گری چیست؟» نگارنده در این نوشتار نشان می دهدکه فقدان اشتغال، فقر مادی، از کار افتادگی، رخوت، اعتیاد، معلولیت و بیماری، پاشیدگی خانواده، مهاجرت و امثال آن از عوامل تعیین کننده ای هستند که با تقویت یکدیگر زمینه را برای بروز درماندگی و پذیرش نقش تکدی گری فراهم می کنند و حمایت و نظارت دولت و نهادهای مدنی و همچنین تشکیل کارگروه ساماندهی متکدیان برای کنترل این پدیده لازم و ضروری است. کلیدواژه ها: تکدی گری، متکدی، جامعه، فقر، آسیب اجتماعی. 1- مقدمه از دیرباز، گدایی و درخواست کمک مالی از دیگران برای گذران زندگی در جوامع وجود داشته و همچنان نیز ادامه دارد. بسیاری از تکدی گران، بر اساس عوامل مختلفی چون: عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به این امر رو می آورند. امروزه گسترش روزافزون شهرها و افزایش مهاجرت موجب تشدید آسیب های اجتماعی چون تکدی گری شده است. تکدی از جمله آسیب هایی است که وجود آن در سطح جامعه می تواند تبعات منفی زیادی به دنبال داشته باشد و نیاز است مورد بررسی علمی قرار گیرد. تکدی گری امروزه یکی از معضلات شهرهای بزرگ و یکی از بارزترین موانع دسترسی به بازارکار، آموزش و فراگیری مهارت ها و امثال آن است. تکدی گری یکی از موضوعات و مسائل پاردوکسیکال و متناقض حیات بشری است. از یک سو، تکدی گری در ظاهر، مسایلی چون نیازمندی، ناتوانی و درماندگی عریان و غیرمقصرانه هم نوعان را در رفع نیازهای ابتدایی و انسانی برملا می کند که در غالب موارد به ویژه در موقعیت های برخورد و تماس سبب برانگیختگی عطوفت، حس کمک، نوع دوستی و دگرخواهی افراد می شود؛ از سوی دیگر، نوعی بی قدرتی، عافیت طلبی، زندگی انگل وار و ارتزاق از دسترنج دیگران را در انظار منعکس می کند که بیان کننده ی مسایل و آسیب های متعدد فردی و اجتماعی است. بنابراین، این پدیده از یک سو مبین سرریزهای اجتماعی است که ناتوانی و شکست سیاست های اجتماعی را در پاسخ گویی به نیازهای اولیه فقیرترین آحاد جامعه به رخ می کشاند. از سوی دیگر بیان کننده ی نزول اخلاقی، فقر فرهنگی و تباهی اجتماعی است که جامعه با ساز و کارهای حمایتی غیر رسمی قادر به تأمین زندگی حداقلی شرافت مندانه برای اعضای خود نیست. (شکوری و معتمدی، 1391: 40). بنابراین هدف این مطالعه تبیین عوامل اجتماعی موثر بر این پدیده است. 2- چهارچوب مفهومی تکدی در لغت نامه ی دهخدا، تکدی چنین معنا شده است: «عمل گدا، کار گدا، بی نوایی، تنگدستی، فقر، درویشی، شکست، بی چیزی و سؤال»( دهخدا، 1364: 211).[همچنین] فراگردی است که به موجب آن، فرد متکدی از دسترنج دیگران بهره مند می شود و زندگی می گذراند و هر یک از افراد جامعه را که نه صاحب حرفه (در مفهوم اقتصادی آن) هستند و نه در تولید اجتماعی، مشارکتی دارند و همواره با شیوه ها و شگردهای متنوع، طفیلی و زائده اجتماعی هستند، متکدی می گویند( مرادی، 1370: 110). «گیلمور» جامعه شناس معاصر غربی معتقد است: «گدایی» یک فعالیت سازمان یافته است که در آن فرد قادر به کار، «گدایی» را به «کارکردن» ترجیح می دهد(مظلوم خراسانی، 1385: 101). به طور کلی می توان گفت که تکدی عبارت است از درخواست کمک بدون خدمات متقابل به صورت پول یا کالا از دیگرانی که هیچ وظیفه ی قانونی در برآوردن این درخواست ندارند و بر این اساس متکدی کسی است که دست به چنین عملی می زند. تکدی گری چهار خصوصیت عمده دارد:1- متکدی از مسئولیت های اجتماعی معاف است.2- متکدی به خاطر نیازمندی مورد تفریع و سرزنش قرار نمی گیرد. 3. چنین شخصیتی انتظار دارد که دیگران به او کمک کنند. 4- در تولید اجتماعی مشارکت نداشته از دسترنج دیگران زندگی می گذراند(مجله پاسدار اسلام، 75- 1374). 3- عوامل بروز تکدی گری بسیاری از افراد متکدی دارای پیوندهای ناقصی با جامعه و خانواده ی خود هستند. تعدادی از متکدیان به دلایلی همچون طلاق، اعتیاد، مهاجرت و امثال آن از خانواده ی خود جدا شده اند که این امر کاهش کنترل و حمایت اجتماعی را در پی دارد که معمولا این گسستگی پیوندهای فرد، باعث افزایش میل به انحراف و از جمله تکدی می شود. بسیاری از انواع تکدی گری، بر اساس عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به وجود می آید و ماندگاری آن محصول ساختار اجتماعی و نارسایی های ناشی از آن است. 1-3 بررسی عوامل اجتماعی تکدی گری یک معضل اجتماعی است که در پیدایش آن عواملی مختلفی چون: فقدان اشتغال و کار، فقر مادی، از کار افتادگی، رخوت و تن پروری، اعتیاد، معلولیت و بیماری، پاشیدگی خانواده، مهاجرت از روستا به شهر، درآمد اندک، شکاف عمیق طبقاتی و امثال آن نقش مهمی دارند و در این میان عاملی مانند فقر نقش پررنگ تری در این مقوله بازی می کند، چرا که افراد را از دسترسی به تحصیلات مناسب، آموزش مهارت و حرفه و درمان بیماری باز می دارد، یعنی فرد با فقدان یا کمبود قابلیت اجتماعی دست و پنجه نرم کرده و این کمبود سبب بیکاری، کاهش درآمد، خدشه دارشدن عزت نفس می شود. [پیرامون دلایل روی آوری برخی افراد را به تکدی گری] به لحاظ ماهیت، دو رویکرد عمده می توان ذکرکرد: نخست، رویکردی است که فعالیت تکدی گری را در چارچوب فعالیت های غیررسمی طبقه بندی و تحلیل می کند. برای علت تکدی گری، یک پاسخ کلی و ثابت این است که تکدی گری کارکردهای آشکار مشابهی با کارکردهای کارکردن به مفهوم عام دارد و آن با هدف کسب درآمد صورت می گیرد. این رویکرد، وجود کلاهبرداری، فریب و انحرافات سازمان یافته را در تکدی گری نفی نمی کند، بلکه صرفاً این نوع فعالیت را جزء کن های هدف مند و مهم افراد در پیوند با ادامه ی حیات تلقی می کند. خواه این که تکدی گری به عنوان فعالیت درآمدزا، به صورت اختیاری و آزادانه انتخاب و یا تحت شرایط اجباری تحمیل شود. وجه ممیزه و درعین حال مشابه ی تکدی گری با فعالیت های غیررسمی این است که همانند کارهای غیررسمی در مکان های عمومی انجام می شود و غیرمشابه با آن-ها، این که سائل بدون جبران، بدون خدمات یا هدیه ی متقابل ، از سایر هم نوعان در خواست کمک جنسی یا نقدی می کند. تکدی گری در این مفهوم، به عبارت فیج( 1999) بخشی از آن فعالیت های اقتصادی است که هزینه های کار رسمی را دور می زند و از منافع و حقوق جامعه ی رسمی محروم است (شکوری و معتمدی، 1391: 43). بنابراین از این منظر انگیزه ی اصلی از تکدی-گری کسب درآمد برای معیشت است و در ردیف یا مشابه مشاغل بخش غیررسمی قرار می گیرد. رویکرد دوم، رویکرد ناهنجاری و کج رفتاری اجتماعی است. به لحاظ سنّتی و از منظر عامه، تکدی گری در قالب یک کنش هنجارمند تلقی نمی شود و به دلیل آن که متکدی برای دریافت کمک به انواع حیل و ظاهرسازی توسل می جوید تا از احساسات نوع دوستانه و خالصانه ی مردم برای جلب ترحم بیش تر سوءاستفاده کند که عملی نکوهیده به شمار می آید. به علت مورد نکوهش قرار گرفتن تکدی گری در جامعه، این رفتار مورد تأیید ارزش های عام نیست و از آن به عنوان یک رفتار انحرافی و ناهنجار یا حداقل ناپسند یاد می شود( همان: 44). تکدی گری از آن دسته آسیب های اجتماعی محسوب می شود که در جامعه ی ما روبه گسترش است و تکدی گران هر روز با نقشی احساسات مردم را برانگیخته می کنند. از نظر زیمل ، کمک به متکدی، نوعی احساس تکلیف از سوی شهروند، هم نسبت به خود و هم نسبت به فرد متکدی است. در حقیقت، با کمک به متکدی نوعی احساس و القای اخلاقی به فرد دست می دهد. یعنی هنگامی که عمل مساعدت به متکدی، از هر نوعی، انجام شود، اگرچه خودانگیخته و فردی و نَه اقتضای هیچ وظیفه ای باشد، تکلیفی برای ادامه دادن آن پدید می آید؛ تکلیفی که نَه تنها ادعا از جانب کسی است که مساعدت را دریافت می کند، بلکه همچنین احساسی است از جانب کسی که مساعدت می کند. تجربه ای عمومی است که متکدیانی که به طور منظم به آن ها صدقه داده می شود، پس از مدت کوتاهی این را حق خودشان و وظیفه ی صدقه دهنده می دانند و اگر صدقه دهنده این تعهد فرضی را به جا نیاورد، آن را عدم اعطای سهم شایسته ی خود تفسیر کرده و نسبت به وی احساس ناخوشایندی می کنند؛ احساسی که حتی نسبت به کسی که همیشه از صدقه دادن از آنها دریغ ورزیده است، نداشتند(لوین، 1392 :292). بنابراین، سه فرم رابطه میان حق و وظیفه وجود دارد: یکی، فقرا حق مساعدت شدن دارند و دومی، وظیفه ای برای مساعدت به فقرا وجود دارد؛ وظیفه ای که به آنها به مثابه ی دارنده ی حق معطوف نمی شود، بلکه به جامعه ای معطوف می شود که این وظیفه به بقای آن کمک می کند و نیز وظیفه ای که از اُرگان هایش یا از گروه های خاص طلب می کند. فرم سوم هم این است که جمع و اشخاص مرفه وظیفه ی مساعدت به فقرا را دارند و هدفِ باید و شایدِ این وظیفه، تخفیف موقعیت بد فُقراست. مطابق با این امر، حق فقرا به مثابه ی سویه ی دیگر رابطة اخالقی میان نیازمندان و اغنیا وجود دارد(همان: 294). پدیده ی تکدی گری محصول نا به سامانی های اجتماعی و اقتصادی است که در بسیاری از کشورهای درحال توسعه به طریق گوناگون رو به افزایش است و ایران نیز در زمره ی همین کشورها قرار دارد. شهروندان با رفتار خود در برابر «تکدی گران» رویکرد این طبقه تا حد زیادی شکل می دهند. به این مفهوم که آن ها با کمک کردن به این گروه، در قالب پول و کالا، غیرآگاهانه طبقه ای را قوام می دهند که برای تأمین معاش خود به این فعالیت می پیوندند. شکل گیری و حتی گسترش تکدی در[شهرها] معلول سه عاملیتِ به ترتیب سازمان های متولی، مردم و متکدیان است که این امر تداعی کننده ی نظریه ی ساختاربندی گیدنز مبنی بر ترکیب عاملیت (مردم و متکدی) و ساختار (دولت) در شکل گیری وگسترش تکدی در [شهرها] است. براساس این رویکرد تلفیقی، تکدی گری یک فرد متکدی هم ریشه در قصور و کوتاهی خودِ او دارد و کمک مردم نیز در آن مؤثر است و هم ریشه در عملکرد نامناسب دولت دارد. بنابراین، هر دو طرفِ عاملیت و ساختار در این امر مقصرند. ضمن این که نگرش، گرایش و کمک شهروندان نسبت به متکدی نیز با نگاه آن ها به علت تکدی مرتبط است( حبیب پور، 1396: 50). تکدی گری می تواند مانند یک بیماری درسطح جامعه گسترش یابد و عده ی زیادی را مبتلا کند، به این مفهوم که افراد از طریق مشاهده و سپس تجربه، کم کم به خواسته و اهدافی می رسند که به مرور زمان به افراد جامعه سرایت کرده و دیگران را در خود بلعیده است و شاید این ویژگی، پرررنگ ترین دلیل از دلایل افزایش روزافزون متکدیان در شهرها باشد. پدیده ای مانند تکدی گری تحت تأثیر دسته ی گسترده ای از عوامل اجتماعی، اقتصادی و مسائل مختلف دیگر به وجود می آید. اگر چه وجود این عوامل بر همه ی افراد تأثیر یکسانی ندارد، اما نبود و یا کاهش این عوامل می تواند بر عدم حضور چشمگیر این پدیده در جامعه ی امروز موثر واقع شود. 4- نتیجه گیری و پبشنهادات دو دسته عوامل «ارادی» و «غیر ارادی» را می توانیم در ایجاد پدیده ی تکدی گری در جامعه موثر بدانیم. مواردی چون اختلال روانی، معلولیت های جسمانی سنگین یا موارد بزرگ تری مانند: قحطی، جنگ، فاصله ی طبقاتی شدید را می توان در دسته عوامل غیرارادی و اعتیاد، مهاجرت و امثال آن را در دسته عوامل ارادی قرار داد. متکدیان به دلیل تجربه ی تحقیر و یا نادیده گرفته شدن معمولا جسارت حضور در عرصه ی کار و زندگی مستقل اجتماعی، نوآوری و مانند آن را ندارند و گاهی با نوعی تظاهر و فریب کاری، رفتار توقع نابجا از دیگران را در جامعه گسترش می دهند. تمایلات عام نوع دوستانه و خیرخواهانه ی افراد، زمینه ی پاسخ به متکدیان و نیازمندان را فراهم کرده و این شرایط و محیط مستعد کننده، امکان دریافت پاسخ های مورد انتظار متکدیان را با برانگیختگی عواطف انسانی و احساسات ترحم برانگیز میسر می کند. عواملی مانند حمایت، آموزش، کنترل و رفاه اجتماعی، جهت دهی ارزشی، بازسازی روابط اجتماعی با فرآیندهای توانمندسازی مددکاری اجتماعی و تقویت روابط سست با اطرافیان می تواند به ترک تکدی گری کمک کند. از آن جا که تکدی گری، آیینه ی تمام نمای وضعیت مدیریتی جامعه است، حمایت دولت و نهادهای مدنی از نیازمندان و برخورد با سوءاستفاده کنندگان، برنامه ریزی دولت برای بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش مسائل و آسیب های اجتماعی، وجود انجمن های خیریه و نهادهای مرتبط جهت نقش آفرینی موثر در مناسبات اجتماعی،تشکیل کارگروه ساماندهی متکدیان در شهرهای مختلف می تواند رشد این پدیده را کنترل نماید.   فهرست منابع • حبیب پور گتابی، کرم(1396)، «رویکرد شهروندان تهرانی نسبت به متکدیان»، مسائل اجتماعی ایران، سال هشتم، شمارة 2 ،پاییز و زمستان. • دهخدا، علی اکبر(1364) لغت نامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران. • شکوری، علی و حمید معتمدی(1391)، «مطالعه ی علل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر پدیده ی تکدی گری، مطالعه ی موردی در شهر مشهد»، فصلنامه ی مطالعات توسعه ی اجتماعی- فرهنگی، سال اول، شماره ی سوم. • لوین، د (1392)گئورگ زیمل: دربارة فردیت و فرمهای اجتماعی، ترجمه ی شهناز مسمّی پرست، تهران: نشر ثالث. • مرادی، علیرضا، (1370)، بررسی علل تکدی در ایران، سال اول، شماره 110. • مظلوم خراسانی، محمد(1385)، بررسی مسائل اجتماعی ایران، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی.   گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.