نکاتی پیرامون تولید فیلم و سریال توسط گروه های تهرانی در شهرستانها
گیل خبر/ کمیل فتاحی متاسفانه هنر در ایران چه بخواهیم چه نخواهیم به دو قطب شهرستانی و تهرانی شقه شده است! چرا هنرمندان شهرستانی در مواجه با انبوه امکانات و سرمایه موجود در پایتخت محجور انگاشته می شوند؟ چگونه می توان حضور گروه های فیلمسازی در گیلان را تبدیل به فرصت های اقتصادی کرد؟   از دهه ۴۰ فیلمسازان و استودیوهای تهیه فیلم ایران که تقریبا تمامی آنها در تهران فعالیت داشتند و غالبا محصولات خود را در پایتخت تولید می کردند، دریافتند به منظور افزایش تنوع آثارشان و فروش بیشتر فیلم ها می توانند داستانهایی از جغرافیای غیر شهری و در طبیعت روستایی را روایت کنند. از آن زمان داستان فیلم ها از کوچه پس کوچه های تهران، به ساحل و جنگل های شمال و گاها کویر و بیابان های جنوب و مرکز ایران کشیده شد. در چند دهه اخیر نیز با افزایش تولیدات سینمایی و حتی تلویزیونی، اینک بسیاری از فیلم ها و سریال ها در استانهای مختلف از جمله گوشه و کنار سرزمین گیلان، فیلمبرداری و تولید می شود که خود امری برانگیزاننده در علاقه مندی جوانان شهرستانی به هنر بازیگری و سینما تلقی می شود، زیرا طی پروسه تولید این فیلم ها و به مقتضی داستان فیلمنامه، اغلب کارگردان ها مایلند از حضور بازیگران بومی یا نا بازیگران محلی گیلک زبان برای ایفای نقشهای مختلف بهره مند شوند. در این بین همکاری میان هنرمندان گیلانی و گروه های فیلمسازی که از تهران یا شهرهای دیگر آمده اند - همواره با چالش هایی همراه است که مختصرا به آن می پردازم. اغلب کارگردانان مایل به استفاده از بازیگران با تجربه بومی و مسلط به لهجه و زبان گیلکی هستند، اما چون تشکیلات و بانک اطلاعاتی کاملی وجود ندارد که رزومه، تصویر و مشخصات دقیق بازیگران گیلانی در آن ثبت شده باشد، متاسفانه فرصت حضور هنرمندان شهرستانی در تولیدات سینمای حرفه ای و همکاری با شبکه های سراسری صدا و سیما به دشواری تحقق می یابد - به این دلیل اغلب جوانان مستعد گیلانی دهه ها فقط در سطح تاتر و تلویزیون محلی استان امکان عرض اندام می یابند. از طرف دیگر با ازدیاد آموزشگاه های آزاد بازیگری در سالهای اخیر (بویژه در شهرستانها) انتظار می رود این مراکز آموزشی بر اساس وظایف فرهنگی خود، شرایطی را فراهم آورند تا جوانان مشتاق و مستعد بازیگری بتوانند در میدان عمل فرصت تجربه و یادگیری از اهل فن را بیابند که این مهم - فقط از طریق ارتباط اساتید شهرستانی با تولیدکنندگان فیلم (در تهران) و معرفی هنرجویان توانا به گروههای پایتخت میسر می شود. از دیگر سو، نقدی که معمولا به برخی گروه های تهرانی وارد است، نوع برخورد با هنرمندان شهرستانی است که اغلب موجب تحقیر شاءن هنرمند محلی می شود. چنانکه با وجود پخته گی و تجربیاتی که بازیگران پیشکسوت شهرستانی دارند و از بسیاری جهات در بازیگری، پرورش نقش، بیان و دل سپردن به کار گروهی بسیار شادابتر از همکاران تهرانی خود ظاهر می شوند، اما در مقایسه با حتی نا بازیگران تهرانی از توجه کمتری برخوردار شده و مثلا در بحث دستمزدها اغلب مورد بی مهری قرار می گیرند که همواره بخاطر حجب و حیای هنرمند شهرستانی، قائله به نفع تهیه کننده تهرانی رقم می خورد. هدف از این یادداشت اشاره مختصر به ساختار فرهنگی بی برنامه نزد اداره ارشاد - آموزشگاه های سینمایی و گروه های تاتری و در یک جمله سردرگمی میان اهالی هنر و تاتر و سینماست که موجب سوءاستفاده از توان هنرمندان شهرستانی می شود. متاسفانه هنر در ایران چه بخواهیم چه نخواهیم به دو قطب شهرستانی و تهرانی شقه شده است! و تمام امکانات و سرمایه های فکری و فنی در اختیار پایتخت نشینان قرار دارد! حال آنکه به تحقیق - بیش از نیم هنرمندان نخبه و تراز اول کشور که مقیم پایتخت هستند، زاده و پرورش یافته دیگر شهرها بوده و اغلب شهرستانی هستند. متاسفانه تاکنون نهادها و مراکز فرهنگی و هنری در شهرستانها آنچنان نقش حمایتی خود را به درستی ایفا نکرده و نتوانسته اند با همدلی نیروهای جوان و مستعد و چهره های با تجربه و کارآزموده، بستری را برای حرفه ای گری هنرمندان شهرستانی فراهم آورند تا هنرمندان نخبه گیلانی این دلگرمی و اقتدار کاری و حرفه ای را بیابند که با امنیت خاطر به تولیدات مهم کشور که در استان خودمان ضبط می شوند معرفی شده و با عزت نفس دستمزد خود را مطالبه کنند. آنچه عنوان شد نتیجه گفتگو و مشاهدات عینی از بدحالی هنرمندان پیشکسوت و جوان استان است که هرگز مجالی برای اعتراض و رساندن صدای مطالباتشان نمی یابند. وقتی پشت بازیگر شهرستانی خالی باشد، مجبور است با کمترین دستمزد، با هر شرایطی حتی اگر لازم باشد پیاده - سوار خودش را به محل فیلمبرداری برساند، زیرا برای هنرمند تمام لذت جهان در آرمیدن کنار معشوقه اش یعنی فعالیت هنری خلاصه می شود. بازیگر هم ذاتا دوست دارد دیده شود و تجربه کند، پس گاهی از حقوق مادی خود می گذرد و با وجود مشکلات فراوانی که در زندگی روزمره با آن گلاویز است، اما به حداقل ها رضایت داده و دعوت همکاری با گروه های به اصطلاح حرفه ای پایتخت را می پذیرد. اگر انبوه هنرمندان جوان و پیشکسوت حوزه تاتر و سینما و حتی دیگر رشته ها در شهرستان ها (و گیلان) تشکیلات فکری و اجرایی منسجمی به دور از حب و بغض ها و برای پیگیری مطالبات خود و ایجاد زمینه های ورود به عرصه های نوین تهیه و تولید فیلم، فراهم کنند، می توان امیدوار بود گیلان بعنوان جغرافیایی که در بسیاری موضوعات فرهنگی جزو اولین های کشور بوده، اینک در عرصه تاتر و سینما نیز شاهد ظهور استعدادهای تراز اولی در سطح کشور باشد. جهان هنر، جهان ایده هاست، جهانی که فقط هنرمندان قادر به ساخت و ایجاد آن هستند. گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.