چشم بستن به ورود فاضلاب و پسماند و فریاد «وا رسوب ها»!
چشم شان را به ورود فاضلاب و پسماند و تصرفات و موج شکن ها بسته اند و وارسوبا سر می دهند؟ گیل خبر/ پونه نیکوی *کارشناس ارشد علوم سیاسی و فعال مدنی   با پی گیری به موقع و خردمندانه نماینده عالی دولت در استان گیلان در راستای حفاظت و حراست از اکوسیستم طبیعی و صراحت و تاکید ایشان بر توسعه پایدار و توجه ویژه ایشان به محیط زیست و ارج نهادن به فعالان و متخصصین و دانشگاهیان این حوزه و تشکل های مردم نهاد فعال، بارقه ی امیدی در دل مان روشن شد. پی گیری مجدانه ی جناب آقای دکتر سالاری استاندار شریف گیلان در کمیته ی احیای تالاب بین المللی انزلی توانسته این مهم را تبدیل به تکلیفی روشن و اصولی برای دولت نماید که ثمره اش را در ورود خرمندانه ایشان در احداث پروژه ی سد لاسک که بسیار ستودنی بود دیدیم و شنیدیم. ثمره ای که به مزاج نمایندگان خوش نیامد و با سرکوب و تحقیر معترضان در مصاحبه هایشان آنها را بشکن زنانِ دور از منطق و منطقه خطاب کردند. علی ای حال هر قدر که استاندار گیلان تخصصی ورود کردند وکلای مردم در مجمع نمایندگان شتابزده وارد شدند و همین مهم ما را مجاب کرد سند بررسی و ارزیابی را چند بار تورق بزنیم. موارد تکان دهنده بسیاری در این سند ذکر شده است که یکی از موارد مهم آن این بند است. در صفحه ۱۷۷ این سند آورده اند: در سال های اخیر تحولات زیادی از نظر بهره برداری از منابع آب قزل اوزون_ سفیدرود انجام پذیرفته است سد سفیدرود از سال ۱۳۴۱ شروع به بهره برداری محلی از آورد به هنگام رودخانه و آبخوران دشت ها توسط سدهای آیدوغموش، سهند، تهم، و............... نیز انجام پذیرفته که بخشی از آب تنظیمی سد سفید رود را کاهش داده است پیش بینی می شود با بهره برداری از این طرح ها ۴۶۲ میلیون مترمکعب در تامین آب و معادل ۴۰۴۰۰ هکتار از اراضی منطقه ی گیلان کاهش خواهد یافت. به همین بسنده می کنم، البته در ادامه اعداد و ارقام تکان دهنده تری هم ذکر شده است اما این پرسش پیش می آید که هنگام تصویب پروژه ی این سدهای بی شمار در استان های بالادست نمایندگان ما در مجلس حضور داشتند؟ آیا تلاشی برای جلوگیری و عدم پیش روی این پروژه های عمرانی که اکوسیستم های مختلف گیلان را تحت تاثیر شدید قرار داده و خواهد داد انجام پذیرفته؟ آیا وکلای مردم خواستند و نشد؟ گفتند و نشنیدند؟ ایستادند و مقاومت کردند؟ و سکوت در برابر این سوالات شنیدنی ست. رجال منورالفکری که سنگ رسوبات را به سینه می زنند و در مصاحبه ها و سند بررسی وا جنگلا و وا گیلانا و وا سدّا سر می دهند و حل مشکلات رسوب تالاب انزلی را در احداث این سد برمی شمرند ، می دانند (البته دانستن با آگاهی فاصله زیادی دارد) که حوضه آبریز لاسک از نظر فرسایش خاک در سه کلاس کم ،کم تا متوسط و متوسط واقع شده است ، حال این کاسبان دانش با ظاهرسازی عالمانه می خواهند با نابودی ۱۰۰ هکتار جنگل و برداشت میلیون ها متر مکعب خاک از فرسایش خاک به نفع تالاب انزلی جلوگیری نمایند. خیلی سخت نیست درک این مسئله که با حفظ و احیاء پوشش گیاهی ، جلوگیری از برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه ، جلوگیری از چرای بیش از حد دام، احیاء و ترمیم دیواره های رودخانه و اجرای روش های نوین آبخیزداری (نظیر آنچه که در طرح پایلوت تیم جایکا در ماسوله اجرا شده است ) می توان جلوی فرسایش خاک و ورود آن را به تالاب گرفت . که صد البته اجرای این روش ها با منافع دلواپسان رسوب تضاد خواهد داشت. همان ها که سال هاست چشم هایشان را بر ورود فاضلاب ها و پسماندها و موج شکن های غیر اصولی بسته اند و حالا وا رسوبا سر می دهند. در این جا بود که پی بردیم این پروژه بیش از آنکه بر اساس توسعه پایدار و مردم محور باشد، سیاسی است. گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.