وحید احمدی آرا
۱۳۹۷/۰۴/۰۲ ۱۰:۴۸ چاپ
گیل خبر/ وحید احمدی آرا چند روز است با کلمات می جنگم ، می آیند نوک زبانم ، می روند زیر ناخنهایم ، گزگز می کنند ، ضرب می گیرند روی کیبورد گوشی ام ، اعصابم را می آزارند، صبوری می کنم ، آنقدر که دکتر احتمال سکته را رد نکند و دوستانم از غرغرهایم در استوری ها شکایت کنند ، صبوری می کنم اما کلمات رهایم نمی کنند. چند روز است که بابت لبخند کوچک رشت در شب لبخند بزرگ ایران ، لبخند بر لبانم است. شبی که ایران خندید و مردم رشت سکوت پیاده راه سوت و کور را با فریادهای شادمانه شان شکستند. شبی که همه آمدند و هیجانشان برای ایران را با سنگفرشهای پرحاشیه ی پیاده راه قسمت کردند. شبی که برق چشمان خانواده های رشتی ، تاریکی و کم نوری پیاده راه را غرق خود کرد. خواستم بنویسم و از سازمان فرهنگی بابت این اقدام خوب و قابل تحسین تشکر کنم ، آنقدر ننوشتم تا بازی دوم از راه رسید و هیچ تشکیلاتی پیشقدم نشد که این خاطره ی خوب را تکرار کند! اما این سکوت و انفعال از ارزشهای اقدام اولیه این سازمان نکاست. خواستم بنویسم و از حضور شهردار سابق رشت که مبدع و مجری پیاده راه است ، در صف اول تماشای فوتبال در پیاده راه رشت تشکر کنم ، آنقدر ننوشتم که یادم آمد چندین بار پس از افتتاح پیاده راه از او خواستم که بر نور و سبزینگی این پیاده راه خشک و بی روح بیفزاید و هر بار قول داد و روزمرگیها به فراموشی دچارش کرد. اما لبخند افتخارآمیز او آنگاه که هزاران نفر غریو شادی در پیاده راه سردادند ، از کوتاهی او در نورانی کردن و افزایش فضای سبز غرور افرین تر بود. خواستم بنویسم قرار بود هر روز این پیاده راه میزبان گروههای موسیقی و تاتر خیابانی باشد ، آنقدر ننوشتم که یادم آمد پرونده ی هنرمندانی که در روز افتتاحیه این پیاده راه شادی را به مردم هنردوست رشت هدیه دادند ، هنوز مفتوح است! خواستم بنویسم و از آقای شهردار بپرسم ، روز برد ایران در مقابل مراکش فوتبال را کجا تماشا کرده است؟ آیا همچون رییس جمهور لباس ورزشی به تن کرده است و تنها ، حتی شاید بدون حضور خانواده به تماشای این بازی نشسته است؟ آنقدر ننوشتم که یادم آمد هیچ کس ، حتی اعضای شورای شهری که شلوارشان را گتر کرده بودند و چکمه ی آهنی به پا کردند و شهر به شهر و روستا به روستا دنبال شهردار برای شهر قحط الرجالشان!!!! گشتند ، از روزی که او بر کرسی شهرداری جلوس کرده ، لبخندش را ندیده اند! این مرد لبخند خود را حتی از دوربینها نیز دریغ کرده است! لابد حق دارد او آن موقع که شال و کلاه کرد ، چترش را برداشت تا شهردار رشت ابری شود یادش نبود که شهرداری رشت ، میلیونها تومان بدهی دارد و احتمالا حتی به خود ان قدر زحمت نداده بود که تحقیقی کند و عمق فاجعه را در بخش بدهی های شهرداری درک کند. لابد حق دارد نخندد، ضرب العجل شب عید او برای حداقل درخواست شهروندان رشتی ، پر کردن چاله های سرگردان و پرشمار رشت ، شاید تسلیم کم کاری و بی توجهی کارمندان و همکاران شهرداری شده است و ما مانده ایم و بدهکاریمان به جلوبندی سازها و پنچرگیرها! لابد حق دارد ، وعده ی او مبنی بر حذف سرعتگیرها و نصب دوربینهای نظارتی ، نه تنها عملی نشد بلکه به نصب دوربین های کنترل ترافیک پشت چراغ قرمز ختم شد تا نتیجه به کار گیری و حفظ مدیران محیرالعقولی که نام رشت را در ایران به واسطه ی نامه ی "خودم به خودم "جاودانه کردند ، به افزایش میزان برگه های جریمه برای شهروندان ختم شود! لابد حق دارد، در رشت متخصص نداشتیم ، فردی لایق شهرداری نداشتیم ، رفتیم دست به دامان او شدیم تا بیاید ، به ما اخم کند و در بزرگترین اجتماع شادمانه رشتیها حضور نیابد و پس از نزدیک به نه ماه حضور در کسوت شهرداری ، شاهد بدهیهای بیشتر و رخوت و خمودگی و دلمردگی در فضای شهری باشیم. او تقصیری ندارد، اعضای شورایی مقصرند که این همه سابقه و تخصص و شور و شعور را در رشت نادیده گرفتند، آنانی مقصرند که یادشان رفته بود به او بگویند شهرداری رشت چه طلبکاران سمجی دارد و این طلبکاران چه روابط پرنفوذی دارند و می دانند در هر لحظه کدام حساب شهرداری موجودی دارد و توقیفش کنند . او تقصیری ندارد ، مشاوران او مقصرند که حتی وجودشان توسط او انکار می شود و یادشان رفته است به او بگویند برای پخش بازی های تیم ملی در پیاده راه و اماکن عمومی تلاش کند، یادشان رفته به او یاداوری کنند به مردم که هیچ . به این همه قدمت و خاطره ی بارانی و سبز که هیچ ، لااقل به دوربینها بخندد، حل مشکلات شهر ، توسعه شهری و تزریق امید به رگهای خشکیده این شهر ، پیشکش شما ، این مردم به لبخندی خشک و خالی حتی دلخوشند. وقتی کنار پنجره ای هر شب دنبال رد پای خودت هستی . . . وقتی به فکر دسته گلی باشی،از پشت در جواب شدن سخت است حالا هوای رشت که بارانی است از گونه های خیس تو ابری تر می خواهی آسمان خودت باشی حالا که آفتاب شدن سخت است
گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.