از ریاست تا وزارت؛ اصلاح طلبی به سبک منصور غلامی!
گیل خبر/ امیرحسین کریمی میزهای ریاست در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری سال 96، به موازات همه جنبش های دانشجویی در دانشگاه های سراسر کشور، نام یک دانشگاه بیش از همه بر سر زبان ها بود؛ دانشگاه بوعلی سینا همدان. دانشگاهی که به «سیاسی ترین دانشگاه غرب کشور» خوانده می شد و بی شک بخش زیادی از رأی حسن روحانی در شهر همدان مرهون فعالیت های جنبش دانشجویی این دانشگاه بود. اما بعدها آن چیزی که بیش از فعالیت تشکل های دانشجویی بوعلی سینا نام آن را بر سر زبان ها انداخت، مطرح شدن نام منصور غلامی، ریاست دانشگاه برای تصدی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود. او که به گواه فعالین دانشجویی بوعلی سینا عملکرد چندان درخشانی در توجه به فعالیت های دانشجویی و حمایت از دانشجویان نداشت، به سرعت از میزهای ریاست به مجلس کوچ و پس از مجلس، مستقیماً بر صندلی وزارت جلوس کرد. اگرچه غلامی رضایت چند تشکل خاص در درون دانشگاه را کسب کرد و توانست با به وجود آوردن جوی امیدبخش حواشی وزارت خود را اندکی تعدیل کند اما یکی از عمده ترین انتقادهای دانشجویان بوعلی سینا، نقطه سیاه کارنامه وی یعنی انتصاب یکی از اساتید جبهه پایداری به سمت معاونت فرهنگی دانشگاه بود که در موارد بسیاری تشکل ها، کانون ها و نشریات دانشگاه را برای فعالیت آزادانه با مشکل رو به رو کرده بود. جدای از این عملکرد دوگانه غلامی یکی دیگر از نقاط تیره سابقه او بود؛ به طوری که اکثر فعالین دانشجویی دانشگاه معتقد بودند غلامی در حرف پشت تمام فعالیت های اصلاح طلبانه در دانشگاه می ایستد اما به محض وقوع کوچکترین مشکلی زیر پای دانشجویان را خالی می کند و در قبال ارجاع آن ها به نهادهای بیرون از دانشگاه کوچکترین دخالتی نمی کند. در روزهای پیش از جلسه رأی اعتماد مجلس، تجمع های مختلفی در سراسر دانشگاه های کشور در اعتراض به احتمال وزارت غلامی برگزار شد و اکثر فعالین دانشجویی به این امر اعتراض کردند اما اثر چندانی نداشت. در این شرایط و پس از اظهار نظرغلامرضا حیدری، نماینده مردم تهران در مجلس مبنی بر این که «غلامی گزینه بیست و یکم روحانی برای وزارت علوم بود» تقریباً زمینه سلب امید همه دانشگاهیان فراهم شد و چشم همه به مجلس بود تا سرنوشت چهار سال دانشگاه در بهارستان تعیین شود. در مجلس: در روز رأی اعتماد او، نطق های قابل قبولی در تأیید یا رد غلامی از سوی نمایندگان ارائه شد. در مطرح ترین نطقی که پیرامون وزارت غلامی مطرح شد سیده حمیده زرآبادی، نماینده مردم قزوین خطاب به حسن روحانی گفت: «آقای روحانی دانشگاه امن و نه امنیتی، با انتخاب چنین وزیری محقق خواهد شد؟!» سرانجام جلسه رأی اعتماد پس از پستی بلندی های بسیارش برگزار شد و غلامی با کسب 180 رأی موافق راهی ساختمان وزارت علوم شد. آیین نامه های وزارت با همه این موارد دوره چهار ساله وزارت غلامی آغاز شد و دانشگاهیان در تلاش بودند تا با پذیرش وضعیت موجود، غلامی را برای تصدی این امر یاری کنند. در همین اثنا و در زمانی که انتظار می رفت غلامی با شنیدن همه انتقادها راه دیگری را آغاز کرده باشد و در پاسخ به اصلی ترین مطالبات دانشگاهیان اهم تلاش خود را به کار بگیرد، نخستین نشست مطبوعاتی او برگزار شد. در این نشست مطبوعاتی درحالی که همه منتظر بودند به مطالبات و انتقادهای دانشجویان پاسخ داده شود غلامی با عملکرد ضعیف خود در این نشست و دست گذاشتن بر مباحث حاشیه ای بار دیگر نگرانی برای سرنوشت چهارساله دانشگاه را تقویت کرد. سرانجام روزهای وزارت منصور غلامی رسماً آغاز شد و این درحالی بود که به واسطه اتفاقات کشور برخوردهای امنیتی با دانشجویان از جریان نمی افتاد و غلامی درحالی در برابر این موضوع سکوت کرده بود که، "اجتناب از برخوردهای امنیتی" را یکی از برنامه های خود تعیین کرده بود و با اتکا به سخنان رییس جمهور روحانی «محل برخورد با تخلفات دانشجویان را کمیته انضباطی دانشگاه می دانست و نه نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه» آیین نامه دیگری که غلامی قول تحققش را داد رفع تعریفی به نام «دانشجوی ستاره دار» بود. غلامی در اظهار نظری بیان داشت که اگر دانشجویی مشکل ستاره دار بودن دارد، شخصاً با من مکاتبه کند. اما با این وجود، مطرح شدن و رسانه ای شدن نام چند دانشجوی محروم از تحصیل هیچگاه نتوانست گره ای از مشکلات تحصیلی آن ها باز کند. و اما انتهای امر حال و با وجود گذشت نزدیک به یک سال از عمر وزارت منصور غلامی، متاسفانه شاهد تکرار عملکرد او در میزهای ریاست دانشگاه بوعلی سینا همدان هستیم. عملکردی که در حرف اظهار داشت پشت تمام فعالیت های دانشجویی می ایستد و در برابر برخوردهای امنیتی مواضع سختی خواهد گرفت اما در عمل هیچگاه چنین نشد. و اکنون در روزهایی که خبر 8 سال حبس تعزیری دو دانشجوی دیگر ذهن دانشگاهیان را مکدر کرده است منصور غلامی کماکان سکوت می کند و عملاً با در پیش گیری همان استراتژی «در حرف حامی، در عمل بی طرف» برای همه دانشجویان کشور همان شرایطی را به وجود آورده است که سال ها دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا را با آن درگیر کرده بود.