غبار فراموشی نخستین ایران شناس ایرانی در شهر رشت؛
۱۳۹۷/۰۳/۲۸ ۱۱:۵۵ چاپ
«آقا، خانم شما می دونین آرامگاه ابراهیم پورداوود کجاست؟»
گیل خبر/ یکی از کاربران شبکه های اجتماعی از تجربه خود در سفر  رشت برای پیدا کردن آرامگاه  مرحوم ابراهیم پورداود ایران شناس معاصر گیلانی نوشت.   کوچه «آفخرا» در «سبزه میدان»، رشت. ... قَبلش از میدان شهرداری تا آنجا، از چندین نفر می پُرسم «آقا/ خانم شما می دونین آرامگاه ابراهیم پورداوود کجاست؟» پاسخ بیشینه این آقا/ خانم ها این است: «کی؟»؛ «نه»! ... یکی اما گفت که «این خیابان را که بگیرید و بروید جلو به «دانای علی» می رسید، ولی پورداوود رو نمی دونم کیه». وارد همان خیابان می شوم و چند دقیقه ای جلو می روم، و این بار از مغازه دار میان سالی که می خواهد دُکانش را باز کند می پرسم « ببخشید قُربان شما نمی دونید آرامگاه ابراهیم پورداوود کجاست؟» برمی گردد، نگاهم می کند و می گوید «بچه رشت نیستی؟» پاسخ دادم «نه». ... گفت: «حِیف این مرد بزرگ، آدم دانشمند و نازنینی بوده». می گویم: «من هم آمده ام که آرامگاه ایشون رو ببینم». اینبار می گوید: «باید برگردی سبزه میدان، بری اونور خیابان، یه کوچه هست به اسم آفخرا، بری جلو آرامگاه پورداوود را می بینی». از این مغازه دار آگاه رشتی که یک کلیسا را هم در همان خیابان به من نشان می دهد، خداحافظی می کنم تا بروم و نخست «کوچه آفخرا»و بعد آرامگاه پورداوود را پیدا کنم... رفتم و پیدا کردم. یک اطاق کهنه قدیمیِ شاید سه در چهار، در میانه همان کوچه آفخرا که تا کنون از تیغ بولدوزر یکسان کننده شهرداری در امان مانده! این است آرامگاه ابراهیم پورداوود، نخستین ایرانیِ ایرانشناس و شاید بزرگترینِ آنها؛ کسی که زندگی اش را وقف تاریخ و فرهنگ ایران کرد و اوستا را به زبان فارسی برگرداند... از شیشه خاک گرفته و کِدِرِ پنجره های  آرامگاه درون را می نگرم: چند گور خاک گرفته دیده می شود که هر کدام مصحفی گشاده بر رحلی بر روی خود دارند. چند صندلی بسیار قدیمی در درون، و چند قاب کهنه هم بر دیوار آرامگاه دیده می شود. از حجم خاکی که بر همه چیز آنجا نشسته، می شود حدس زد که دیرزمانی است کسی گذرش به آنجا نیفتاده و احتمالا نخواسته آرامش باشندگان آرامگاه «اُستاد» را بر هم زند. بر بالای در آرامگاه"بر کتیبه ای سنگی خوانده می شود: «آرامگاه استاد پورداوود»، و اندکی پایین تر پلاکی زنگ زده و رنگ و رو رفته عدد ۵۸ را بر چهره آرامگاه نشانده. از جوانی که گمان می کنم اهل همان کوچه باشد می پرسم: «ببخشید شما می دونید از این قبرا کدوم یکی مال ابراهیم پورداووده؟» در پاسخ می گوید: «ابراهیم پورداوود؟ ببخشید من نمی دونم»؛ رد می شود و می رود... چند تا عکس می گیرم؛ مسیرِ آمده را برمی گردم. ...  نخستین ایران شناس ایرانی در شهر خود نیز غُبارگرفته و فراموش شده است.