علی دادخواه
۱۳۹۷/۰۳/۰۶ ۱۰:۳۷ چاپ
من شعار می دهم ؛ پس هستم
گیل خبر/ علی دادخواه در یادداشتی که هفته پیش با عنوان « راز سرخوردگی سربازها» منتشر کردم این موضوع را پیش کشیدم که باید بین « سیاست» و « امر سیاسی» تفاوت قائل شد.موردی که ما در زبان فارسی نداریم.بطور مثال فرانسوی زبان ها می توانند بین لو پولیتیک و لا پولیتیک و انگلیسی زبان ها هم بین پولیتیکس و دی پولیتیکو این تفاوت را قائل شوند.در حقیقت دی پولیتیکو بمعنای « امر سیاسی » است و من در تعریف امر سیاسی بیشتر از آنکه طرفدار نظرات شانتال مورفه باشم طرفدار هاناآرنت بوده و به تبع او امر سیاسی را بمثابه آزادی و تامل عمومی می دانم.یعنی امر سیاسی را بمثابه کنش در فضای عمومی تعریف می کنم.با این تعریف آرنت ، امر سیاسی فضایی است که ما می توانیم آزادیمان را در آن بدست بیاوریم و خلاقیت و آفرینندگی سیاسی داشته و پرسش گری سیاسی و نافرمانی بمعنای مورد سوال قرار دادن یکسری از ارزش های سیاسی داشته باشیم . ولی در مقابل آن ما مفهومی داریم بنام سیاست بازی یا سیاست ورزی که تحت عنوان پولیتیکس قرار دارد و مترادف است با سیاست حزبی و نهادها.یعنی فضایی که در آن نمایندگان حد واسط بین راس قدرت و توده ها قرار گرفته و این افراد نقش مهم تری از کنش گری سیاسی ایفا می کنند و به اعمال قدرت کمک می نمایند.در این فضا ما دولت ، مجلس و احزاب را داریم که هر چه روزافزون تر جامعه مدنی را ضعیف تر می نمایند.در حالیکه در امر سیاسی با اهمیت ویژه به تکثر گرایی دولت خودش به نهادی مبدل می شود در کنار نهادهای دیگر ولی در سیاست ورزی احزاب با تبانی که با دولت می کنند قدرت کامل را بدست گرفته و همواره ما را با دو انتخاب بد و بدتر مواجه می کنند.و این همان سیاستی است که مدتها در کشور ما توسط گروههای اصلاح طلب تبلیغ شده و تنها راه تغییر را انتخاب از بین نمایندگان ( آنهم با شرحی که گفتم) و از داخل صندوق های رای تعریف می کنند.و تاسف بارتر آنکه همه ما از قبل می دانیم در حیطه ای چنین بی محابا و بدون اندیشه وارد می شویم که از کنترل ما خارج است. البته من نمی خواهم مباحث قبلی را تکرار کنم ولی نکته ای که اینجا وجود دارد اینست که در کشور ما مدتی است این امر رواج پیدا کرده که بهر دلیلی و بهانه ای می شود معترض بود.از اعتراض خیابانی بخاطر گران شدن قیمت تخم مرغ گرفته تا اعتراض و تجمع به اکران یک فیلم به بهانه توهین به مردم یک استان .من که نشستم با خودم ارزیابی کردم دیدم چقدر ما دلیل خواهیم داشت برای اعتراض.اعتراضی که با نافرمانی مدنی و پرسش گری فرسنگ ها فاصله دارد.چون با این تنوع قومی ، زبانی و تاریخی و مذهبی که داریم و با آن اختلافات سیاسی که در کشور شیوع دارد ودیوار بلند بی اعتمادی که بیم حاکمیت و مردم است ما بدون دخالت عوامل امنیتی خارجی هم می توانیم هر روز و هر لحظه در خیابان ها حاضر شده و شعار بدهیم .حالا هیچ کس هم نپرسد که بین یقه جرانی خیابانی یا پر کردن مکان ها با امر سیاسی و نافرمانی مدنی چه تفاوتی است ؟ ما بمثابه اینکه اعتراض می کنیم پس هستیم ، به خیابان ها خواهیم آمد و شعار خواهیم دید.و چنان است که اگر ما حضور پیدا کردیم همه آنچه در گذشته بوده و در جریان است باید تعلیق یابد و ما آمده ایم که بساط همه را جمع کنیم.بقول آن شعار معروف دی ماهی " اصلاح طلب ؛ اصولگرا ، دیگه تموم ماجرا " حالا کدام ماجرا تمام است و چرا آن اعتراضات تمام می شود وآن ماجراها همچنان ادامه دارد دیگر کسی پاسخ نمی دهد. و اصلا هیچ فعال اجتماعی یا تحلیل استراتژیک یا جامعه شناس سیاسی نمی آید و این نکته را پیش نمی کشد که اینهمه حضور بی خود و با خود در خیابان ها و این به اصطلاح پدیده «ازدحام توده ها»( این تعبیر را از خوزه ارتگایی گاست به امانت گرفته ام؛ مقاله ای با همین عنوان، با ترجمه دکتر حسین بشیریه، کتاب از مدرنیسم تا پست مدرنیسم، ص ۲۲۱، نشر نی ، چ دوم ۱۳۸۱) خودش ترمز مطالبات اساسی است ، زیرا اعتراضات و شورش هایی که کور و بی هدف صورت می گیرد یا دلایلی نازل دارد یا نه ! در مکان و زمان نامناسب صورت می گیرد خودش موجب می شود که اعتراضات هدف دار و جنبش های اجتماعی موثر دیگر رخ ندهند. چون توده ها به مرور از نتیجه اعتراضات خود ناامید خواهند شد. این مهم است که پدیده اشغال کردن مکان ها به هر بهانه ای به چه بهانه ای و با چه هدفی انجام می شود ؟ در استان گیلان که موضوع بحث ما هست و پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ یک اعتراض کوچک دیگری را به بهانه پخش فیلم «فراری» شاهد بوده باید بدانیم چرا توده های مردم به خیابان می آیند؟ و چرا یک دسته از توده ها می آیند و دیگران همراهی نمی کنند؟ من مصر هستم بر این نظر که اعتراضات اینچنینی دلایل سیاسی و فرهنگی ندارند هر چند به این بهانه ها رخ می دهند.و نوعی «انکار » سازمان یافته بین توده ها و حاکمان رایج شده تا دلایل اصلی را نادیده بگیرند. من نبود عدالت اجتماعی ، عدم پذیرش مسیرهای تغییر آرام و فقر اقتصادی و بیکاری شدید را علت اصلی شورش های در حال تزاید در گیلان و دیگر نقاط ایران می دانم.هر چند این شورش ها با تابلوی اعتراض به تبعیض های قومی و قبیله ای یا دفاع از شرف و فرهنگ یک گروه از مردم انجام شود.مانند آنچه در گیلان روی داد در اعتراض یک فیلم و یا در سیستان بلوچستان در اعتراض به آن استاد ادبیات هتاک علیه اهل سنت.و جالب این است که این هر دو استان از نظر شاخص های اقتصادی مانند فقر و بیکاری جز استان های رتبه ابتدایی در کشور هستند. بمب ساعتی در کار نیست ،یعنی انقلابی رخ نخواهد داد ولی وقتی مسیرهای تغییر آرام بسته باشد و نهادهای نظارتی و بازرسی کار خود را انجام ندهند( مانند آنچه در گیلان شاهد هستیم ) و حتی احزاب و نمایندگان مردم در راستای تضعیف جامعه مدنی پیش می روند و خود انواع مافیا را تشکیل می دهند که مطالبات مردم را به تعویق می اندازد ،ما شاهد اعتراضات پراکنده اینچنینی و البته بغرنج شدن وضع اقتصادی کشور و استان خواهیم بود.چون با هر شعله ور شدن این اعتراضات امنیت سرمایه گذاری و البته امید به پیشرفت و حتی زندگی در کشور کاهش یافته و انواع مهاجرت و فرار نخبه گان از استانی به استان دیگر و از کشور بسوی کشورهای میزبان افزایش خواهد یافت. شاید تحلیل اقتصادی از اعتراضات سیاسی مدتهاست که در کشور ما نادیده گرفته می شود ولی این انکار نباید مانع از دیدن علت اصلی این اعتراضات باشد.من به دوستان توصیه می کنم کتاب خوب «چرا ملت ها شکست می خورند؟» نوشته دارون عجم اوغلو و جیمز ای رابینسون را که محسن میردامادی ، محمد حسین نعیمی پور ترجمه کرده اند را حتما بخوانید.در پیش درآمد کتاب نویسندگان به مورد مصر و اشغال میدان التحریر می پردازند و این نکته را پیش می کشند که علی رغم آنچه که مردم تونس و مصر می پنداشته اند فقدان سیاسی علت بنیادین مشکلات اقتصادی آنها نیست.فقر جغرافیایی و البته معضلات فرهنگی مردم آن که شامل باورهای زاهدانه است علت اصلی عقب ماندگی و عدم شکوفایی اقتصادی آنهاست. و تاسف آور است که فیلم فراری دقیقا به علت اصلی مشکلات یعنی بیعدالتی اجتماعی و اقتصادی می پردازد و اینکه سرنوشت آن « فراری» گیلانی را صاحب آن « فراری»  آقازاده رقم می زند.و توده های مردم ما این را ندیدند و بر این نظرم که فیلم را هم ندیده بودند و بر طبل بدصدای تعصب های قومی خود کوبیدند .و ما باز هم شاهد سکوت نخبه گان سیاسی استان بودیم و هستیم والبته موج سواری عده ای بر این اعتراضات.
گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.