به بهانه درگذشت مادر «حورا» فعال محیط زیستی گیلان؛
۱۳۹۷/۰۳/۰۱ ۰۹:۱۸ چاپ
پاکسازی-رودخانه-های-رشت13
گیل خبر/ حورا رفیعیان ملقب به «مادر حورا» فعال محیط زیست و عضو موسسه مردم نهاد سرزمین ایده آل ما در سن ۷۲ سالگی درگذشت. آن مرحومه متولد در اردیبهشت ۱۳۲۴ در محله ساغریسازان رشت بود که در سالهای اخیر پای ثابت برنامه های عمومی و محیط زیستی استان گیلان محسوب می شد.   در زیر مصاحبه مادر حورا با وحیده اسماعیلی خبرنگار همشهری گیلان را می خوانید. آفریده شده ام تا شهرم را پاکیزه نگاه دارم گفت و گو با "مادر حورا"ی محیط زیستی شهر ما نویسنده: وحیده اسماعیلی رشت – خبرنگار همشهری را رفیعیان» است. 73 دارد و 3 فرزند حاصل زندگی چندین ساله اوست. عاشقی در دوران نوجوانی و ازدواج زود هنگام موجب شد تا تحصیل در هنرستان را نیمه تمام بگذارد اما عشق به محیط زندگی و پاکیزه نگه داشتن آن هیچ گاه برای او تمام نشده است. او معتقد است آفریده شده تا برای پاکیزگی و حفظ محیط زندگی خود همواره تلاش کند. همه فعالان زیست محیطی استان او را با عنوان «مادر حورا» می شناسند. مادر حورا عضو یکی از گروه های زیست محیطی رشت (مؤسسه سرزمین ایده آل ما) است که باوجود سن بالا و عصا به دست بودن در همه برنامه های زیست محیطی و میدانی پاکسازی محیط زیست حضوری فعال داشته است. با او گفت وگویی کوتاه داشتیم. چگونه وارد فعالیت های زیست محیطی این گروه شدید؟ من همیشه به نظافت و پاکیزگی محیط زندگی خودم علاقه و تأکید داشتم. معتقدم هر کسی که علاقه مند به پاکیزه نگه داشتن خانه خود است باید نظافت و پاکیزه نگه داشتن محیط زیست زندگی بیرون از منزل نیز دغدغه اش باشد. در سال 92 هنگام گذر از یکی از خیابان های رشت، متوجه ایستگاهی شدم که چند جوان در کنارش ایستاده بودند و برای گروه محیط زیستی خود تبلیغ و ازعلاقه مندان هم ثبت نام می کردند. ازمن هم پرسیدند که چقدر به محیط زیست علاقه دارم؟ من هم در جواب گفتم همیشه دغدغه ام محیط زیست بوده و بلافاصله به عضویت این گروه درآمدم. از همان زمان تا به امروز هم در همه برنامه های میدانی و پاکسازی با این بچه ها همکاری دارم. از علاقه مندی همیشگی خود به محیط زیست گفتید. پیش از اینکه وارد این گروه بشوید، چه کارهایی کرده بودید؟ همیشه دستکش در کیفم دارم و بارها شده که با دیدن زباله در سطح کوچه وخیابان خم شده ام و آن را برداشته و در سطل زباله انداخته ام. برای این کار بارها از سوی بزرگ و کوچک تحقیر هم شنیده ام اما به خاطرعلاقه ام به پاکیزه گی چیزی نگفته ام. چون شهرم را دوست دارم و می خواهم پاکیزه بماند. حتی مقابل مغازه خیاطی ام را از ابتدا تا انتها گلکاری کردم و به طورمداوم در حال تمیزکاری و جارو کردن هستم. بارها شده که جلوی مغازه ام و در باغچه کوچکم ته سیگار و آشغال ریخته اند که بلافاصله آنها راجمع آوری کرده ام. کسی هم به این کار من اعتنایی نمی کند و این مسأله مرا ناراحت می کند. چندی پیش خانمی از درون یک ماشین شاسی بلند چند مشت آشغال به باغچه ام پرتاب کرد من هم بلافاصله آن آشغال ها را برداشتم و در درون ماشین خودش خالی کردم. با اینکه به من توهین کرد اما خواستم به او یاد بدهم همان گونه که درون ماشین خود را تمیز نگه می دارد باید کوچه و خیابان هم تمیز بماند. متأسفانه فرهنگ برخی مردم در این زمینه خیلی پایین است و من صدا وسیما را خیلی مقصر می دانم. فکر می کنید صدا وسیما و رسانه ها چه وظیفه ای دارند؟ در برنامه های تلویزیونی اصلاً تفکیک زباله و ریختن آن در سطل زباله را به مردم یاد نمی دهند. این همه برنامه ساخته می شود که مردم به دیدن آنها علاقه دارند اما در هیچ یک این چیزها را نمی گویند. من خودم به تنهایی باعث شدم که 12 نفر به فعالیت های زیست محیطی علاقه مند شوند و بیایند عضو گروه ما بشوند. حتی در آپارتمان محل زندگی خودم تفکیک زباله تر و خشک راه انداخته ام و همسایه را به این کار تشویق کرده ام. زباله های تر همسایه ها را در باغچه آپارتمان می ریزم و برای زباله های خشک سطل های جداگانه گذاشته ام. پس مطمئن باشید صدا وسیما بهتر و بیشتر می تواند مردم را به پاکیزگی وتفکیک زباله علاقه مند کند. با توجه به اینکه عصا هم به دست می گیرید، برایتان سخت نیست که در برنامه های پاکسازی شرکت می کنید؟ درست است که کمی مشکل پا درد دارم، اما خون من از بچه های دیگر که رنگین تر نیست. در برنامه پاکسازی تالاب عینک با وجود اینکه از من خواستند وارد آب نشوم اما طناب به خودم بستم و فعالیت کردم. در پاکسازی حاشیه رودخانه هم این گونه کار کردم. وقتی از پاکیزگی و حفظ محیط زیست حرف می زنیم باید عمل هم داشته باشیم چون من یک شهروند علاقه مند به شهرم هستم. اگر مسافری به شهرم بیاید و بگوید چقدر اینجا کثیف است به من بر می خورد. برای همین در همه برنامه ها حضور دارم. خانواده مخالف حضور شما در این برنامه ها نیستند؟ نه، خیلی از اینکه می بینند در این سن وسال این قدر فعال هستم، خوشحالند و مرا «خانم محیط زیستی» صدا می کنند. وجود زباله در شهر، شما را اذیت می کند؟ بله. خیلی زیاد. چرا باید کاری کنیم شهر ما به ویرانه تبدیل شود؟ وقتی در خیابان و کوچه ها سطل زباله وجود دارد، چرا مردم آشغال به زمین می ریزند؟ چندی پیش به زنجان رفته بودم. شهر تمیزی بود و مردم نظافت محیط زیست رعایت می کردند. متأسفانه در شهر ما اصلاً رعایت نمی کنند. پاکبانان چه گناهی کرده اند که در سرما و گرما باید زباله های مردم را از کوچه و خیابان جمع کنند؟ ای کاش مانند کشورهای اروپایی برای ریختن زباله جریمه تعیین می شد تا مردم ملزم به رعایت و پاکیزه نگاه داشتن شهر می شدند. من با آموزش های قدیمی تربیت شده ام و احترام به قوانین موجود برایم خیلی مهم است. ای کاش همه مردم ملزم به رعایت قوانین بودند. ای کاش برای ریختن زباله در کشور ما جریمه وضع بشود. فکر می کنید حضور شما به عنوان یک مادر فعال در گروه زیست محیطی، توانسته تأثیر گذار باشد؟ صد درصد تأثیر گذار بوده است. وقتی با من مصاحبه می شود، اطرافیانم با من همراه و همگام می شوند و این نشان می دهد که فعالیت های من لااقل برای دوستان و اعضای خانواده ام تأثیر گذار بوده است. من عشق به پاکیزگی و محیط زیست شهرم را با حضورم به همه نشان داده ام. با وجود اینکه گاهی با توهین و بی حرمتی مواجه می شوم، اما همیشه سعی می کنم با احترام و قربان صدقه رفتن از مردم بخواهم که آشغال به زمین نریزند. در گروه های دیگر محیط زیستی هم عضو هستید؟ نه. احترام برایم خیلی مهم است. با هر کس و هر گروهی نمی توانم کار کنم. نمی توانم بی حرمتی را تحمل کنم. اما اعضای گروه «سرزمین ایده آل ما پشتکار زیادی در کار دارند؛ از اینکه عضو این گروه هستم، بسیار خوشحالم.  

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code