نقش آموزش و پرورش استان در پیشگیری از اعتیاد نوجوانان به مواد مخدر
گیل خبر/ کمیل فتاحی   اخیرا وزیر کشور به عنوان دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر از عملکرد این حوزه اعلام نارضایتی کرد و نسبت به ارائه گزارش های ملاحظه کارانه در این خصوص انتقاد نمود. رحمانی فضلی گفت: «متاسفانه برخی در ارائه گزارش ها ملاحظه کاری می کنند و گاه به هنگام سرکشی به استان ها متوجه می شوم که شرایط موجود با گزارش های ارائه شده تفاوت دارد. ... مهم این است که کف خیابان اقتصاد قاچاق، تعداد معتادان، میزان مواد مخدر، تعداد بهبود یافتگان و وضعیت درمان و اشتغال معتادان را در نظر بگیرم».   متاسفانه اکنون رسانه های جمعی و نهادهای متولی امر آموزش به اندازه کافی به موضوع کاهش سن اعتیاد در جوانان و نوجوانان توجه نمی کنند. بجز آمار پراکنده و غیر رسمی، می توان با تحقیق میدانی در سطح مدارس و دببرستان ها، و با مراجعه به کمپ های سم زدایی و ترک اعتیاد، جوانان کم سن و سالی را دید که اغلب به یک یا چند مواد مصرفی عادت داشته و برای چندمین دفعه توسط خانواده و برای درمان در این مراکز پذیرفته شده اند. ایجا کمپ های ترک اعتیاد بیش از یک دهه است که در ایران متداول شده و این امر پروسه ترک را از حالت پیشین که فرد را در اتاق حبس می کردند به دوره درمانی استاندارد، همراه مشاوره بهبودی ارتقاء داده است. هرچند که در این بین عده معدودی هم بدون در نظر گرفتن شرایط بیماران، و بی آنکه خدمات قابل توجه ای ارائه دهند، صرفا به کسب درآمد می اندیشند ... متاسفانه با تحقیق در سطح مدارس استان و بررسی اوضاع موجود در می یابیم فراوانی قرص های ارزان قیمتی مانند ترامادول و متادون و ... که تقریبا بیش از مواد مخدر صنعتی و سنتی در هر کوی و برزن یافت می شود و استعمال آن مانند آب خوردن است، به راحتی زمینه ساز جذب نوجوانان به ورطه اعتیاد بوده و علاقه به مصرف دیگر مواد مخدر را تسریع می بخشد. به طوری که ظرف مدت چند سال، ترامادول جای خود را به هروئین یا شیشه داده و بعد رستم دستان هم اگر باشی باید سالهای سال با این دیو شهرآشوب گلاویز شوی تا زمین بزنی اش یا زمین بخوری که در این احوال مرثیه ایست برای مردن رویاهای سنین از دست رفته و بعد سخنرانی هیچ وکیل و وصی و وزیری نمیتواند مرحم درد خانواده ای باشد که جوانش در آتش اعتیاد سوخته و تکیده است. با این حال، در پیشگیری و درمان بیماری اعتیاد زمانی توفیق حاصل خواهد شد که مجموعه سازمان های دولتی و مراکز درمانی در کنار تجربه افراد بهبود یافته و متخصصین امر با متدهای موثر و علمی در این مسیر و برای درمان و کاهش آمار این شاخه از بیماری گام بردارند. باید درک کنیم چرا موقعیت فعلی بحرانی تلقی می شود. می باید مسئولانی که از اهمیت برجام و برجا ماندن کشور بر محور مقاومت سخن می گویند و از رواج فاصله طبقاتی و فقر و فساد داد سخن می دهند، به همان اندازه دریابند که با نفوذ آفت جسم و افکار در وجود نوجوانان این مرز و بوم، در آینده هیچ توسعه و آبادانی و تشکیل امت بزرگی کارآیی و دوام نخواهد داشت و «مشت گاهی نمونه خروار نیست»! اینک دیو اعتیاد در حومه مدارس شهر پرسه می زند، فقط یک تیتر دهان پر کن نیست و کسی که در خانواده، اقوام یا محل سکونت خود اعتیاد دختر و پسری جوان را دیده و دریافته باشد که چه زود دیر می شود، تصدیق خواهد کرد اگر به هنگام و بدور از ایجاد نگرانی پیش از موعد و در نتیجه کاستن اعتماد به نفس دانش آموزان، از طریق معلمین پرورشی و مشاورین مدارس و مسئولین آموزشی، اطلاع رسانی صحیح نسبت به عوارض انواع مواد مخدر صورت گیرد، می توان به شیوه موثری به خانواده ها و نوجوانان نسبت به این امر آگاهی داده و امیدوار بود تا لااقل درصدی از نسل فردا نسبت به مواد مخدر، واکنش منفی نشان دهند. طبیعتا هر سازمان و اداره ای مانند آموزش و پرورش یا بهزیستی و ... در چرخه فرامین بالادستی تا اطلاع ثانوی توان و خلاقیت اجرایی نشان نمی دهد و به تجربه ثابت شده مدیران ماندگار افرادی هستند که بر اساس دستورات صادره عمل می کنند، نه خلاقیت اجرایی! اما ای کاش در چنین موضوع مهمی، مسئولان آموزش و پرورش استان پیش قدم شده و باتوجه به تاکید وزیر کشور و دیگر مسئولان عالی رتبه نظام، اینبار آتش به اختیار عمل کنند. پیشنهاد می کنم با توجه به اینکه در وضعیت قرمز جنگی (پیش فرض) "زمان" اهمیت به سزایی دارد، ریاست محترم آموزش و پرورش گیلان تدابیری اندیشیده و با حمایت از برگزاری جلسات کاربردی و آموزشی برای مربیان پرورشی، مدیران مدارس، والدین و ... این امکان را فراهم آورد که بستر بهتری جهت آگاهی رسانی و پیشگیری از اعتیاد نسل نوجوان و جوان کشور تحقق یابد و از این طریق شاهد آن باشیم که لااقل درصد کمتری از پسران و دختران زیر ۲۰ سال در مدارس استان به مصرف مواد مخدر گرایش پیدا کنند.