گیل خبر/ حامد خلیلی* *دکترای اقتصاد دولت های سال های اخیرما اصرار زیادی بر پایین یا ثابت نگه داشتن نرخ تورم دارند. حقیقت این است که فهم غلط از اقتصاد٬ ما را به گوش فرادادن به بسیاری از «آدرس های اشتباه»  واداشته است. تا زمانی که درک ما از اقتصاد محدود به بازی های غیر اخلاقی و مصنوعیِ بالا و پایین کشیده شدنِ بازارهای سهام٬ ارز٬ سکه و ...است٬ به روابط اصلیِ بالا و پایین کشیده شدنِ اخلاق٬ خوشبختی و شوربختیِ خودمان در اثرمغفول ماندن مشکلاتِ اصلیِ اقتصادِ زندگیمان پی نخواهیم برد. معادله ای را فرض کنید که در سمت راست آن میزان نقدینگی و سرعت گردش آن در اقتصاد در نظر گرفته می شود: در سمت چپ معادله میزان تولید ناخالص جامعه و تورم نمایان است. دولت های سال های اخیرما اصرار زیادی بر پایین یا ثابت نگه داشتن نرخ تورم دارند. از طرفی رکود بخش تولیدی جامعه علی الخصوص در بخش کسب و کارهای کوچک و متوسط و صنعت بر اساس آمارهای رسمی محسوس و قابل اثبات است بنابر این در سمت چپ معادله تعادل اقتصاد کشور اتفاق چندانی نمی افتد. اما با نگاهی به سمت راست معادله شاهد افزایش بی حد و حساب خلق پول درسال های اخیردر بانک های کشورمان بوده ایم٬ این هم بر طبق آمارهای رسمی. سوالی که پیش می آید این است که چگونه میتوان دوسوی معادله فوق را برهم منطبق کرد؟ کلید حل معما در جزء دوم سمت راست معادله است یعنی سرعت گردش پول. این همان ابزاری است که بانک مرکزی به آن چنگ آویخته و سال های سال است که با متوسل شدن به آن نه تنها از بروز بحران ویرانگر اقتصادی-سیاسی در لحظه جلوگیری میکند٬ بلکه به طرز طنز آمیزی٬ مقاومت این اقتصاد را دربرابرتحریک های جزئی بادهای بهاری «شکننده تر» و شکننده تر می کند؛ اقتصادی نامقاوم٬ بیدی که در برابر هربادی به خود می لرزد: نخبگان شکم پر این اقتصاد٬ به راحتی دست از سراین مردم جنگ دیده و ربا زده برنمی دارند؛ تا بانک مرکزی عزیز٬ شکم های این عزیزان را از طلا٬ سکه و دلار پر نکند٬ نمیروند؛ باج خواهی می کنند و ما نیز سهممان را به آنها می دهیم. وقتی همه چیز تمام شد٬ آنها می روند. ما می مانیم و ثابت می کنیم که «تورم ثابت مانده است»! گیل خبر: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.