اختصاصی گیل خبر/ 13 فوریه(24 بهمن) از سوی یونسکو به عنوان روز جهانی رادیو انتخاب شده است. یکی از مهمترین وسایل ارتباطی جهان که هنوز تاثیرگذاری خودش را از دست نداده است. هرچند به میزان سابق رادیو مورد استفاده بسیاری از مردم نیست اما شاید در دسترس ترین وسیله ارتباطی باشد که با کمترین هزینه می توان به آن دسترسی پیدا کرد و از اخبار و گزارش های مهم اطلاع پیدا کنند. در این میان رادیو گیلان پانزده سال بعد از تاسیس رادیو در کشور سال 1334 کار خود را با پخش یک ساعت برنامه در روز شروع کرد و تا امروز نیز ادامه دارد. در این میان مجریان و گویندگان شاخص زیادی در این میان رشد کردند و توانستند نام خود را بر زبان آورند. کامران جعفری گلرخ یکی از همین قدیمی های رادیو گیلان است که همچنان در آن فعالیت می کند. او به واسطه پدرش ناصر جعفری گلرخ از  5 سالگی در راهروهای صداوسیما بزرگ شد و توانست در نوزده سالگی به عنوان گزارشگر ورزشی انتخاب شود و برای نسل سوم بعد از انقلاب به واسطه گزارشها و تیکه کلامهای معروفش  در مسابقات ورزشی شناخته شود.  جعفری اکنون بیش از 27 سال است به عنوان گزارشگر و تهیه کننده برنامه ورزشی رادیو فعالیت می کند و عمده کار خود را برای رادیو گذاشته است.  وی به جزء  رادیو گیلان به عنوان یکی از گزارشگران شبکه ورزش و برنامه محبوب پنجره ای روبه شب فعالیت می کند. روز جهانی رادیو فرصت خوبی بود که کامران جعفری  در گفت و  گو  با گیل خبر درباره حضورش در رادیو پاسخ دهد. بزرگ شده رادیو من بزرگ شده رادیو هستم. پدر من جزو چند نفری هستند که رادیو و تلویزیون گیلان را بنیان گذاشتند. من چهار پنج سالگی در رادیو بزرگ شدم.به طور جدی کار روزنامه نگاری را از سیزده سالگی را شروع کردم و  از سن  نوزده سالگی وارد کار روزنامه نگاری ورزشی شدم.  سال 69 با  برنامه چهارشبنه بازار رادیو گیلان وارد رادیو شدم. سال 70 هم با مسعود خادم وارد کار تلویزیون شدم و جمعه ها  با برنامه «ورزش در گیلان» برنامه های خودمان را شروع کردیم. زمانی که شبکه باران راه افتاد. ما برنامه های شبکه باران را راه اندازی کردیم. رامین محسن نژاد،  حسین سیری، محمدرضا بالاپور و بچه های دیگر کار گزارش های ورزشی را انجام می دادیم و  بعد از چندسال از آقای افشین  وهابی هم تست کردیم و ایشان را ورود دادیم تا  کارها را یاد بگیرد.برنامه نود را هم  تا چهار سال خودم ارسال می کردم و  چند سال مسئول برنامه دوربین خبرساز  شبکه خبر بودم. . در رادیو نیز حدود نوزده سال اجرای برنامه مجله ورزشی را بر عهده داریم و داریم وارد بیست سالگی می شویم. برنامه مجله ورزشی  را با آقای حسین صدیقی و آقایسید رضا سید  دانش، بنیان گذاشتیم. بعد آرام آرام خیلی ها به جمع ما اضافه شدند. اعزام خارجی من سال 2007  به عنوان نماینده شبکه ورزش برای  گزارش مسابقه الوحده و سپاهان انتخاب شدم، مسابقات پاراآسیایی گوانگجوی چین، مقدماتی جام جهانی برزیل  بین  لبنان و ایران، مسابقات پوکت ساحلی  2014 و امسال مقدمات سالنی آسیا ترکمنستان  از جمله مسابقات و تورنمنتهایی بود که از طریق شبکه ورزش اعزام شدم.   چرا رادیو را انتخاب کردم ما همزمان برنامه های رادیو و تلویزیون را انجام می دادیم. ولی هنوز استخدام سازمان نشدم. ولی  وقتی کار استخدامی پیش آمد به  عنوان تهیه کننده رادیو به استخدام  سازمان در آمدم.ولی هر زمان که مرکز صداوسیما نیاز بداند آن را انجام وظیه بدانم. کما اینکه بازی سپیدرود و ملوان را سال گذشته در تلویزیون گزارش کردم و همچنین افتتاح جشنواره ورزشی بانوان را در حضور استاندار اجرا کردم. اکنون رادیو رسانه همراه است. قشر راننده تعداد خیلی زیادی هستندطبق آموزشی که به ما دادند که در یک گزارش ورزشی طوری باید اجرا کنیم  که  از یک چهار راه تا چهار راه برای آن فرد برنامه رادیویی  قابل فهم باشد. یعنی هر چند دقیقه یک بار نتیجه بازی را بگوئید. اکنون با ماشینی شدن زندگی چون خیلی افراد بیرون هستند آن ذهنیت که می گفتند رادیو کساد شده به نظرم درست نیست و   هنوز بازارش را حفظ کرده است. مخاطب ما در رادیو عامه مردم هستند و نه فقط رانندگان و سرنشینان خودرو، با توجه به نوع برنامه سعی می کنیم  با مخاطب صحبت کنم. مثلا برنامه ای تهیه می کنیم به عنوان چای سرد که آدمهای بزرگ را می آوریم از شبکه استان که در این برنامه با افراد خاص خودش ارتباط برقرار می کنیم. تیکه کلام ها  وآزه «جبهه راست و جبهه چپ» را آقای بهمنش خیلی تکیه می کرد و من که به کار بردم فکر می کردند  من سازنده آن هستم. در حالی که واژه ایشان بود. یک زمانی به من آقای «جبهه راست جبهه چپ» می گفتند. «فرصت برای همه کار» را هم خیلی به کار بردم. ولی روی تیکه خاصی تکیه نکردم.   اثرگذاری رادیو من تلاشم را کردم. سعی کردم هرجا که کار می کنم بی اثر نباشم و ویک گرد و خاکی کنم.  ورزش  هم بدون بازخورد معنایی ندارد و هرجا بودیم سعی کردیم که یک کاری برای بازخوردش داشته باشیم. در مجموع بستگی به برنامه هنوز اثرگذاری رادیو باقی مانده است. هنوز خیلی جاها رادیو حرف اول را می زند. شخصیتهای مورد علاقه من بزرگ شده صداوسیما هستم و مدیون پدرم  ناصر جعفری گلرخ هستم. عطا بهمنش بدون شک الگوی من است. امروز هم به آقایان  اسکویی و  مهرزاد عطاران علاقه دارم. اسکویی تجربه بالائی دارد که هیچ کدام افراد ندارند. آدم باید بنشیند تنها ایشان تجربیات خودشان را منتقل کنند. بستگی به برنامه دارد. خیلی کسانی که به درستی انجام می دهند تاثیر فوق العده را دارند خیلی جاها رادیو ر حرف اول می زند. در همین گیلان  مخصوصا زمانی که برف سنگینی آمده و برق قطع شده بود می گفتند از طرق رادیو خبر را دنبال کنید.